زندگی سالم

آرزو دارید که آرام و خونسرد و خوددار باشید و فرصت کافی برای آنچه دلخواه شماست در اختیار داشته باشید؟ اگرچه رسیدن به این هدف مشکل به نظر می رسد، اما با کمی تلاش و تجدید نظر در افکار و اعمال می توان به آن نزدیک شد.

 

● بهتر است راهکارهای پیشنهادی ما را رعایت کنید:

 

فراموش نکنید در دنیای شلوغ و پر استرس امروز به دست آوردن تکه ای آرمش می تواند غنیمت بزرگی باشد آیا ذاتا همیشه مسوول امور و عهده دار نظم و ترتیب هستید؟

 

▪ افراد پرکار و فعال اغلب احساس می کنند همه کارها باید تحت کنترل آنها باشد، خصوصا مواقعی که هدف خاصی مدنظرشان است.

 

بنابراین سعی کنید برای یک بار هم این عادت کنترل کردن را رها کنید و بگذارید زندگی مسیر خود را بپیماید.

 

به عنوان مثال بگذارید دیگران برنامه سفر دست جمعی یا پیک نیک را سازماندهی کنند و نتیجه حاصله را بدون هیچ اظهارنظری بپذیرید و ببینید چه احساسی به شما دست می دهد. این کار ممکن است برای شما پردغدغه و برای دیگران شگفت انگیز باشد، ولی آرامشی که برایتان به ارمغان می آورد، ارزش دارد.

 

▪ مسوولیت های متعدد را نپذیرید

 

ـ ممکن است از این که همواره کارهای بسیاری را با هم انجام می دهید به خود ببالید، ولی قطعا در عین کار احساس عدم تمرکز، نگرانی و خستگی می کنید.

 

ـ خانمها اکثرا از این که قادرند چندین کار را همزمان انجام دهند به خود می بالند ولیکن در نهایت از این عمل آسیب می بینند.

 

بنابراین در عهده داری کارها هوشیار باشید؛ یعنی کارها را یک به یک و به نوبت انجام دهید. قدر لحظه های عمر خود را بدانید و از انجام کاری که عهده دار هستید، لذت ببرید تا پس از این که کار را به نحو احسن انجام دادید، احساس موفقیت کنید.

 

▪ به موفقیت های خود بها دهید

 

همیشه توجه داشته باشید که موفقیت، پیروزی های بعدی را به دنبال می آورد و احساس خود کم بینی را از انسان دور می کند. کافی است تنها به یک چیز که موجب بالندگی شماست و یا یک زمینه که در آن موفق بوده اید فکر کنید. ارزشمند بودن خود را مورد تایید قرار دهید.

 

این بار که در مسیر کم ارزش پنداشتن خود قرار می گیرد، سعی کنید موفقیت هایتان را مرور و تامل کنید. با این عمل همه امور را در دورنمایی مثبت قرار می دهید و احساس آرامش خواهید کرد.

 

▪ به نیازهایتان اهمیت دهید

 

همیشه به فکر راضی و خوشحال کردن دیگران بودن کافی نیست، کمی هم به فکر نیازهای معقول و مقبول خود باشید. این دلیل بر خودخواهی نیست.

 

▪ به نقطه نظرات دیگران گوش دهید، ولی اگر لازم می دانید برای این که فرصت کافی برای پاسخ داشته باشید به آنها بگویید برای فکر کردن و تصمیم گرفتن درباره آن موضوع نیاز به زمان دارید. در عین حالی که انعطاف پذیر هستید نسبت به احساسات و عواطف خود نیز واقع گرا و بی رودربایستی باشید.

 

این را بدانید که این گونه برخورد با مسائل حتما با موفقیت توام خواهد بود. اگر رک بودن شما را به وحشت می اندازد ابتدا از مسائل کوچک شروع کنید و بعد به مسائل بزرگتر بپردازید تا بدین وسیله گستره آرامش خود را افزایش دهید.

 

▪ از کار خود لذت ببرید

 

اگر همواره در حال مسامحه و طفره رفتن از انجام کاری هستید و یا احساس می کنید برای انجام کاری تحت فشار هستید، علامت این است که از کاری که انجام می دهید لذت نمی برید. واقعیت امر این است که شما به هر حال ناچارید این کار را انجام دهید، پس روی جنبه های لذت بخش آن تمرکز کنید؛ مثلا حس خوبی که به نظم درآوردن امور می دهد و یا مورد تقدیر و ستایش قرار گرفتن از بابت رسیدن به نتایج مطلوب تکیه کنید.

 

این دیدگاه مثبت می تواند تنش های درون شما را بزداید و به شما فرصت دهد که دریابید چه تغییرات درازمدتی را می توانید ایجاد کنید.

 

انعطاف پذیر باشید لزوم یک برنامه روزمره برای تنظیم نیازهای زندگی بسیار خوب و معقول است ولی نباید اصرار و اجبار در رعایت آن موجب تنش و اضطراب شما شود.

 

سختگیری و جدی بودن زیاد سبب می شود فرصتها را از دست بدهید و تاکید برای اجرای آن برنامه انرژی خود را بیهوده تلف کنید در مواقعی که لازم می دانید روش و تاکتیک خود را تغییر دهید تا در کارهایتان موفق تر و در رسیدن به اهدافتان خلاق تر شوید.

 

انعطاف پذیری به شما آرامش بیشتری می دهد چون به شما فرصت می دهد حین انجام کار روش خود را انتخاب کنید.

 

▪ بین کار و زندگی تعادل برقرار کنید

 

تداخل و ادغام زندگی کاری و اداری با زندگی خصوصی باعث اختلالات فیزیکی و عاطفی است برنامه و زمانی را برای توقف کار انتخاب کنید و به آن پایبند باشید. در خانه به کار فکر نکنید و توجه خود را به زندگی خانوادگی معطوف دارید.

 

مواردی پیش می آید که این کار برایتان مقدور نیست، ولی سعی کنید بیشتر موارد این مساله را رعایت کنید.

 

▪ عکس العمل هایتان را عوض کنید

 

ممکن است همواره در تغییر شرایط تنش آفرین موفق نباشید، لیکن با تغییر دادن دیدگاه خود نسبت به آن می توانید احساسات خود را عوض کنید.

 

اگر کسی دیر به سر وعده می آید شانه هایتان را به علامت بی تفاوتی بالا نیندازید و از وقت آزادی که به دست آورده اید لذت ببرید. اگر کسی بی ادب و پرخاشگر است این گونه تلقی کنید که او مبتلا به فشار خون بالا می شود و نه شما.

 

▪ ذهن و روح خود را شاد کنید

 

ذهن و روان خود را با دیدن و شنیدن کارهای هنری، زیبا و آراسته کنید. از نمایشگاه های هنری دیدن کنید و به موسیقی گوش فرا دهید و بر زیبایی های یک گل تمرکز کنید.

کاغذ و قلمی را بردارید و منظره زیبایی را نقاشی کنید و یا در پارک قدم بزنید و یا در یک کلاس هنری ثبت نام کنید.

 

▪ برای آینده برنامه ریزی کنید

 

حتما برای خود برنامه های تفریحی تدارک ببینید؛ چرا که چشم انتظار بودن برنامه های تفریحی نیز آرام بخش بسیار خوبی است.

 

فهرستی از برنامه های لذت بخش تهیه کرده و برای انجام آن برنامه ریزی کنید؛ مثلا برنامه ای برای تهیه بلیت تئاتر و یا قرار ملاقات با یک دوست و یا خرید کتاب مورد علاقه تان تهیه کنید. با این کارها بلافاصله احساس دلپذیری خواهید کرد.

زندگی خود را خراب نکنید

تاکنون  از خود پرسیده‌اید که مهمترین عنصر در هر رابطه‌ای چه چیز است؟ پاسخ بسیاری از افراد به این پرسش عشق است. بله عشق یک موهبت است و بدون آن هیچ رابطه‌ای پایدار نخواهد ماند. اما عشق نیز به تنهایی و بدون پشتوانه "احترام" ناتوان و متزلزل خواهد بود. احترام متضمن و بیمه‌گر عشق است. احترام مصالح پیونددهنده اجزا ساختمان است که خانه را در برابر طوفان‌ها، بادهای ویرانگر، شداید و تلخی‌های زندگی حفاظت می‌کند. در واقع احترام بیمه ساختمان است. افراد دوست دارند محبوب باشند، اما محترم بودن به مراتب ارزشمندتر از محبوب بودن است. تعریف احترام چنین است: به رسمیت شناختن شایستگی، ارزشمندی، حقوق و مزایای فرد به عنوان یک انسان یا احترام عبارت است از: ادب، مراعات، پذیرش و توجه. یک شریک ایده‌آل فردی است که هم شما را دوست دارد و هم به موازات آن برای شما احترام قائل است. نویسنده این یاداشت در ادامه به برخی نشانه‌های بی‌احترامی‌ اشاره کرده و آورده است: بی‌اعتبار کردن: جای فرد پاسخ دادن، سخنان فرد را قطع کردن، بی‌اعتنایی کردن، تمسخر کردن، گوش ندادن به سخنان فرد و تحقیر کردن. 
▪ ارعاب کردن: تهدید کردن، هراساندن، قلدری کردن و تشر زدن. 
▪ انتقاد کردن: عیب‌جویی، ملامت کردن، نفی کردن و غر زدن. 
▪ کنترل کردن: جلوگیری از تصمیم‌گیری مستقل فرد، تحکم کردن، سلطه‌گری و تحمیل عقاید، خواسته‌ها و نیازها. 
▪ قضاوت کردن: تعیین درستی و نادرستی اعمال فرد، برانگیختن احساس گناه و شرمساری در فرد. 
▪ بدنام کردن: تهمت و افترا زدند، رسوا کردن و افشاگری کردن. 
▪ فریب دادن: دروغ گفتن، گمراه کردن و حقه زدن. 
▪ خیانت کردن: صادق نبودن، وفادار نبودن. 
▪ توهین کردن: گستاخی کردن، ناسزاگویی، رنجاندن. 
▪ سوءرفتار کردن: از لحاظ کلامی، احساسی و فیزیکی. صدمه زدن به حس امنیت و فردیت شخص. 
▪ هر نوع تغییر در لحن صدا: اشارات و تغییر در چهره که پیام آن چنین است:"من مهمتر از تو هستم".
شما همانگونه که اجازه می‌دهید دیگران با شما رفتار کنند، دیگران با شما رفتار خواهند کرد. همه چیز وابسته به خود شماست هنگامی‌که مورد بی‌احترامی‌ قرار می‌گیرید و سکوت می‌کنید در واقع در آن بی‌احترامی ‌خودتان نیز سهیم هستید. 
در انتها به خاطر داشته باشید که منزل باشکوه شما (رابطه) در صورتی که به حال خود رها گردد صرف‌نظر از آنکه در ابتدا تا چه اندازه استوار و مستحکم بنا شده باشد به مرور زمان از هم پاشیده و رو به خرابی و زوال پیش خواهد رفت. بنابراین بیاموزید با تبادل عشق و احترام روزافزون ترک‌های هر چند کوچک منزل خود را مرمت کرده و آن را استوار و پایدار نگه دارید. راستگویی و صداقت در ایجاد اعتماد در رابطه ضروریست. احترام محصول اعتماد و عشق محصول احترام است. هر رابطه‌ای منحصر به فرد است و برای نتیجه بخش بودن آن باید مقتضیات آن فراهم گردد. هیچ راه میانبری وجود ندارد. زندگی کوتاه است. آن را هدر مشاجرات و جر و بحث‌های بی‌معنی و بی‌اهمیت نکنید.
 

زندگی سالم

ﻣﻘﺪﻣﻪ

ﺷــﻴﻮﻩ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺳﺎﻟﻢ، ﻣﻨﺒﻌﻲ ﺍﺭﺯﺷــﻤﻨﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺎﻫﺶ ﺷﻴﻮﻉ ﻭ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﺸﻜﻼﺕ 

ﺑﻬﺪﺍﺷﺘﻲ، ﺍﺭﺗﻘﺎﻱ ﺳﻼﻣﺖ، ﺗﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﺯﺍﻱ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻭ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﻛﻴﻔﻴﺖ 

ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺳــﺖ. ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ، ﻗﺎﻧﻊ ﺷــﺪﻥ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺳﻼﻣﺖ ﻳﻚ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺳﺖ 

ﻭ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳــﻼﻣﺘﻲ، ﻛﺎﺭﻱ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ. ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﻫﺰﻳﻨﻪﺑﺮ ﺍﺳﺖ، ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ 

ﺑﺨﺶ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪﺍﻱ ﺍﺯ ﻣﻨﺎﺑﻊ  ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﻫﺎ ﻭ ﻛﺸﻮﺭ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﻭ ﺭﻫﺎﻳﻲ 

ﺍﺯ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺳﻼﻣﺖ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻣﻲﺷﻮﺩ.

ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺷﻴﻮﻉ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱﻫﺎﻱ ﻣﺰﻣﻦ ﻭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﻛﻨﻨﺪﻩ، ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﺍﻣﻴﺪ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ 

ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﺳﻦ ﻣﺮﺩﻡ، ﺍﺯ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺑﺎﺭ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱﺍﻧﺪ. ﺷﺮﺍﻳﻄﻲ 

ﻧﻈﻴﺮ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﻗﻠﺒﻲ، ﺳﺮﻃﺎﻥ، ﺩﻳﺎﺑﺖ، ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﻫﺎﻱ ﻣﻔﺼﻠﻲ ﻭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻲﻫﺎﻱ ﺭﻭﺍﻧﻲ 

ﻋﺎﻣﻞ ﻋﻤﺪﺓ ﻣﺮگ ﻭ ﻧﺎﺗﻮﺍﻧﻲﺍﻧﺪ. ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺑﻬﺪﺍﺷﺘﻲ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺸﮕﻴﺮﻱ 

ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻳﺎ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﺷﺮﻭﻉﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻌﻮﻳﻖ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ. ﻫﻢﭼﻨﻴﻦ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ20

ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺨﺶ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﻲ ﺍﺯ10 ﻋﻠﺖ ﻣﺮگ، ﻧﺎﺷﻲ 

ﺍﺯ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺸﮕﻴﺮﻱ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻭ ﺷﻴﻮﻩ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺳﺖ.

ﺷﻴﻮﻩ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺎﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﻭ ﻣﻬﻤﻲ ﺩﺭ ﺳﻼﻣﺖ ﺟﺴﻤﻲ ، ﺭﻭﺍﻧﻲ ﻭ  ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ 

ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺗﻨﺪﺭﺳــﺘﻲ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳــﺖ، ﺑﻪ ﻭﻳﮋﻩ ﻭﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎﻱ 

ﻣﺨﺎﻃﺮﻩ ﺁﻣﻴﺰ ﻧﻈﻴﺮ ﺍﺳﺘﻌﻤﺎﻝ ﺳﻴﮕﺎﺭ ﻭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﺗﺤﺮﻙ ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﻲﺷﻮﺩ، 

ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺧﺎﺹ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩﻱ ﺍﺭﺍﺩﻱ (ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻫﺎﻱ ﺷﺨﺼﻲ ﺍﻓﺮﺍﺩ) 

ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﻳﻚ ﺷﻴﻮﻩ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺳﺎﻟﻢ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﻚ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﺘﻌﺎﺩﻝ 

ﻣﺸــﺨﺺ  ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭﺁﻥ ﻫﺮ ﺷﺨﺼﻲ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ 

ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏﻫﺎ 

ﻣﺘﺄﺛﺮ ﺍﺯ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﻣﺸﻜﻼﺕ 

ﺑﻬﺪﺍﺷــﺘﻲ ﺑﻪ ﺳــﻬﻮﻟﺖ ﺭﻓﻊ ﺷــﺪﻧﻲ ﺍﺳﺖ (ﻣﺜﻞ 

ﻧﺒﺴــﺘﻦ ﻛﻤﺮﺑﻨﺪ ﺍﻳﻤﻨﻲ). ﺍﻣﺎ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻣﺸﻜﻼﺕ 

ﺑﻬﺪﺍﺷــﺘﻲ ﻧﻈﻴﺮ ﻋﺪﻡ ﺗﺤﺮﻙ ﺟﺴــﻤﺎﻧﻲ، ﺗﻐﺬﻳﻪ 

ﻧﺎﻣﻨﺎﺳــﺐ، ﺍﺳﺘﻌﻤﺎﻝ ﺳﻴﮕﺎﺭ ﻭ ﺳــﻮء ﻣﺼﺮﻑ ﻣﻮﺍﺩ 

ﺭﻳﺸــﻪ ﺩﺭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ– ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ 

ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺭﻭﻳﺎﺭﻭﻳﻲ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﺸﻜﻞ ﺍﺳﺖ. 

ﺗﻌﺮﻳﻒﺟﺎﻣﻊ

ﻳﻚ ﺷﻴﻮﻩ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺳﺎﻟﻢ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺗﻌﺮﻳﻔﻲ 

ﻋﻤﻮﻣــﻲ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺳــﻪ ﺑﻌــﺪ ﺩﺭﻭﻥ ﺍﻓﺮﺍﺩ، 

ﻣﺤﻴﻂﻫــﺎﻱ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺁﻧﻬﺎ (ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ، ﻫﻤﺴــﺎﻻﻥ، 

ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﻣﺤﻞ ﻛﺎﺭ) ﻭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﻴﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻭ ﻣﺤﻴﻂﻫﺎﻱ 

ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮﺩ. ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺗﻌﺎﺭﻳﻒ 

ﺟﺪﻳﺪﺷﻴﻮﺓ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ 

ﻭ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺭﺍ  ﺑﺮ ﺷــﻴﻮﻩ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣــﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮﺍﺭ 

ﺩﺍﺩﻩﺍﻧﺪ. ﻧﺴــﺒﺖ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪﻩﻫﺎﻱ ﺳــﻼﻣﺘﻲ ﺩﺭ 

ﻧﻤﻮﺩﺍﺭ ﺯﻳﺮ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ

ﺳﻼﻣﺖﺭﻭﺍﻥﻭﺷﻴﻮﻩ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺳﺎﻟﻢ

ﺷﻴﻮﻩ ﺯﻧﺪﮔﻰ (50ﺩﺭﺻﺪ)

ژﻧﺘﻴﻚ ﻭﺗﺎﺭﻳﺨﭽﻪ ﻓﺎﻣﻴﻠﻰ (10ﺩﺭﺻﺪ)

ﻣﺤﻴﻂ (20ﺩﺭﺻﺪ)

ﻫﻤــﺎﻥ ﻃﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻧﻤﻮﺩﺍﺭ ﻣﻲﺑﻴﻨﻴﻢ، ﻧﻴﻤﻲ ﺍﺯ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻫﺎﻱ ﺳــﻼﻣﺘﻲ 

ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﻴﻮﻩ ﺯﻧﺪﮔﻲ  ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻰ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺷﻴﻮﻩﻫﺎ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪﺍﺯ:

ﺗﻐﺬﻳــﻪ ﻳﺎ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺭﺗــﻲ ﺧﻮﺏ ﻏﺬﺍ ﺧﻮﺭﺩﻥ، ﻋﺪﻡ ﺍﺳــﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺩﺧﺎﻧﻴــﺎﺕ ﻭ ﻣﻮﺍﺩ 

ﻣﺨﺪﺭ، ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺟﺴــﻤﺎﻧﻲ ﻭ ﻭﺭﺯﺵ، ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻓﺮﺩﻱ، ﻣﻬﺎﺭﺕ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺁﮔﺎﻫﻲ، 

ﻣﻬﺎﺭﺕ ﺣﻞ ﻣﺴــﺄﻟﻪ ﻭ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻱ، ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺍﺳــﺘﺮﺱ ﻭ ﺗﻘﺎﺑﻞ ﺳــﺎﺯﮔﺎﺭﺍﻧﻪ.

ﺷــﻴﻮﻩ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺍﺳﺎﺳــﻲ ﺗﺼﻮﻳﺮﻱ ﺍﺯ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺍﺳﺖ. ﻋﺎﺩﺍﺕ ﺑﺪ ﺑﻬﺪﺍﺷﺘﻲ 

ﺍﻓــﺮﺍﺩ، ﻣﻮﺟﺐ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﺨﺎﻃﺮﺍﺕ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺍﺳــﺘﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻲﺷــﻮﺩ. ﻭﻗﺘﻲ ﻛﻪ 

ﻣﺨﺎﻃﺮﺍﺕ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﻣﻮﺟﺐ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ  ﻳﺎ ﻣﺮگ ﺷﻮﺩ، ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺷﻴﻮﻩ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ 

ﺭﺍ ﻋﺎﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﻳﺎ ﻣﻮﺟﺐ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﻳﺎ ﻣﺮﮔﺶ ﺩﺍﻧﺴﺖ. ﻣﺒﺎﺣﺚ ﺍﻭﻟﻴﻪ ﺷﻴﻮﻩ ﺯﻧﺪﮔﻲ 

ﺑﻪ ﻃــﻮﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﻳﻲ ﺑﺮ ﺗﻐﺬﻳﻪ، ﺗﺤﺮﻙ ﺟﺴــﻤﺎﻧﻲ، ﺍﺳــﺘﻌﻤﺎﻝ ﺩﺧﺎﻧﻴﺎﺕ ﻭ ﻣﺼﺮﻑ 

ﺍﻟــﻜﻞ ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﺑﻮﺩ.  ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﻱ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺷــﻴﻮﻩ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻧﻴﺰ ﻣﺘﻜﻲ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺗﺼﻮﺭ 

ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻭ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺷــﻴﻮﻩ ﻫﺎﻱ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺭﺍ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﻫﺪ. ﻃﺒﻖ 

ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺳــﺎﺯﻣﺎﻥ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ، ﺷــﻴﻮﻩ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺭﺍﻫﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ 

ﺍﻟﮕﻮﻫﺎﻱ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺭﻓﺘﺎﺭﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﻴﻦ ﺧﺼﻮﺻﻴﺎﺕ ﻓﺮﺩﻱ، 

ﺗﻌﺎﻣﻞﻫﺎﻱ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻭ ﺷــﺮﺍﻳﻂ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋــﻲ- ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﻭ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﻳﻚ

ﻓﺮﺩ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲﺷــﻮﺩ. ﺍﻣﺎ ﺁﻥ ﭼﻪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ، ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ 

ﺷﻴﻮﻩ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﺭﻭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺸﺮﻭﺡ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻲﭘﺮﺩﺍﺯﻳﻢ.

ﺩﺭ ﺷــﻴﻮﻩ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺳﺎﻟﻢ، ﺳﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻬﺎﺭﺕﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻫﻲ، ﻣﻬﺎﺭﺕ ﺣﻞ ﻣﺴﺄﻟﻪ 

ﻭ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺍﺳــﺘﺮﺱ، ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺗﻨﮕﺎﺗﻨﮕﻲ ﺑﺎ ﺳﻼﻣﺖ ﺭﻭﺍﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ 

ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺳﻼﻣﺘﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺗﻔﺼﻴﻞ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻲ ﭘﺮﺩﺍﺯﻳﻢ.

1- ﻣﻬﺎﺭﺕ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻫﻲ

ﻳﻜــﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﻋﻮﺍﻣﻠﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻛﻤﻚ ﻣﻲ ﻛﻨــﺪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺧﻮﺏ ﻭ ﻣﻮﻓﻘﻲ 

ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ، ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻴﻢ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺧﻮﺑﻲ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ  

ﺩﺍﺷــﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻫﺴﺘﻴﻢ، ﺷﺎﺩ ﻭ ﺭﺍﺿﻲ ﺑﺎﺷﻴﻢ. ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﺻﻮﻝ ﻣﻬﻢ 

ﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻫﻲ ﻋﺰﺕ ﻧﻔﺲ ﺍﺳﺖ. ﻋﺰﺕ ﻧﻔﺲ ﺑﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪﻱ ﺷﺨﺺ ﺍﺷﺎﺭﻩ 

ﺩﺍﺭﺩﻛﻪ ﺗﺤــﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮﻋﻮﺍﻣﻞ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ، ﻣﻮﻓﻘﻴﺖﻫﺎ، ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲﻫﺎ، ﻇﺎﻫﺮ ﺷــﺨﺼﻲ ﻭ 

ﻗﻀﺎﻭﺕﻫﺎﻱ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻬﻢ ﺍﺳــﺖ. ﻋﺰﺕ ﻧﻔﺲ ﭘﻴﺎﻣﺪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪﺍﻱ ﺍﺯ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻓﺮﺩﻱ، 

ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﻲ ﺍﺳﺖ. ﻋﺰﺕ ﻧﻔﺲ ﺑﺎﻻ ﻣﻮﺟﺐ 

ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻱ ﺧﻮﺏ 

ﻭ ﻣﺴﺘﻘﻼﻧﻪ ﻭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺗﻌﺎﺭﺽ ﻫﺎﻱ ﺑﻴﻦ 

ﻓﺮﺩﻱ ﺭﺍ ﺗﺴــﻬﻴﻞ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﻋﺰﺕ ﻧﻔــﺲ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭ 

ﻣﺤﻴﻂ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ  ﻭ ﻣﺜﺒﺖ ﺗﻘﻮﻳﺖ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. 

ﺑﺮﺍﻱ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻋﺰﺕ ﻧﻔﺲ ﺑﺎﻻ، ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﻭﻝ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ 

ﭼــﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺩﺭ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺣﺴﺎﺳــﺎﺕ ﺧــﻮﺏ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ 

ﻣﻲﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻱ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﻳﺰﻱ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ 

ﺍﻳﻦ ﻧﻮﻉ ﺭﻭﻳﺪﺍﺩﻫﺎ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺷﺎﻥ ﺭﺥ ﺩﻫﺪ. 

ﻳﻜﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﺍﺟﺰﺍﻱ ﻣﻬﺎﺭﺕ ﺧﻮﺩ ﺁﮔﺎﻫﻲ، 

ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺍﺣﺴﺎﺳــﺎﺕ ﺍﺳﺖ. ﺍﺣﺴﺎﺳﻲ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﺲ 

ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ «ﺧﻮﺩ ﭘﻨﺪﺍﺭﻩ» ﻧﺎﻣﻴﺪﻩ ﻣﻲﺷــﻮﺩ. 

«ﺧﻮﺩ ﭘﻨﺪﺍﺭﻩ»  ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﻲ ﺩﺭ ﺳﻼﻣﺖ ﺭﻭﺍﻥ ﻓﺮﺩ ﺩﺍﺭﺩ. 

ﺑﻪ ﺑﺮﺩﺍﺷــﺖ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳــﻰ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻓﺮﺩ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩ 

ﺩﺍﺭﺩ، ﺧﻮﺩﭘﻨﺪﺍﺭﻩ ﻣﻰﮔﻮﻳﻨﺪ.

ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ  ﺧﻮﺩ ﭘﻨﺪﺍﺭﻩ ﺭﺍ ﺍﺻﻼﺡ ﻛﻨﻴﺪ:

tﻫﻴﭽﮕﺎﻩ ﭘــﺲ ﺍﺯ ﻳﻚ ﻳﺎ ﺩﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺑﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ 

ﺧﻮﺩ ﭘﻨﺪﺍﺭﻩ ﻣﻨﻔﻲ ﻧﺴﺎﺯﻳﺪ. ﺍﻭﺿﺎﻉ ﺭﺍ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻛﻨﻴﺪ.

tﺑﻪ ﻫﺮ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻛﻪ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﻴﺪ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﻴﻨﺎﻧﻪﺗﺮ ﺑﻪ 

ﺧﻮﺩ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﻧﻘﺎﻁ ﻗﻮﺕ ﻭ ﺿﻌﻒ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻴﺪ.

tﺑﺎ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺧﺎﺹ ﻭ ﺭﺳــﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺳﻌﻲ 

ﻛﻨﻴﺪ ﻧﻘﺎﻁ ﺿﻌﻒ ﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺻﻼﺡ ﻛﻨﻴﺪ.

2-ﻣﻬﺎﺭﺕ ﺣﻞ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻭ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻱ

ﺭﺍﻩ ﺣﻞ ﻣﺴﺄﻟﻪ، ﻳﻚ «ﭘﺎﺳﺦ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪﺍﻱ» ﺍﺳﺖ. ﻭﻗﺘﻲ 

ﻓﺮﺩﻱ ﺑﻪ ﺣﻞ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻣﻲﭘﺮﺩﺍﺯﺩ، ﻧﻮﻋﻲ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ 

ﻣﻲﺩﻫﺪ. ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﻓﺮﺩ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﻣﺆﺛﺮ ﻳﺎ ﻧﺎﻣﺆﺛﺮ ﺑﺎﺷﺪ. ﺯﻣﺎﻧﻲ 

ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﻣﺆﺛﺮ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺣﻞ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﺴﺄﻟﻪ 

ﺑﻪﮔﻮﻧﻪﺍﻱ ﺣﻞ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺣﺪﺍﻛﺜﺮ ﻧﺘﺎﻳﺞ، ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻪﺩﺳﺖ 

ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﻋﻮﺍﻗﺐ ﻣﻨﻔﻲ ﺑﻪ ﺑﺎﺭ ﺁﻳﺪ. ﻓﺮﺩ ﺑﻪﻣﻨﻈﻮﺭ 

ﺣﻞ  ﻳﻚ  ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺑﻪﺟﺎﻱ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪﻫﺎﻱ ﻏﻴﺮ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺎﻳﺪ:

tﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷــﻮﺩ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺑﻪﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ 

ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺭﺍ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻧﻜﻨﺪ. 

tﺁﻥ ﭼﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳــﺖ ﺑﻪ ﺷــﻜﻞ ﻳﻚ

ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺑﺒﻴﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﻚ ﻣﺸﻜﻞ ﻻﻳﻨﺤﻞ.

tﺗﻮﺟﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺣﻞ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻼﻣﺖ 

ﺭﻭﺍﻧﻲ ﻭ ﺭﻓﺎﻩ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺍﻭ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﺩﺍﺭﺩ. 

tﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﻭﺭ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺣﻞ 

ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻧﻴﺰ ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻞ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ.

tﺑﺪﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺣﻞ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﺗﻼﺵ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ 

ﻣﺎﻳﻞ ﺑﺎﺷﺪ ﺯﻣﺎﻥ ﻛﺎﻓﻲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻞ ﺁﻥ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺑﺪﻫﺪ.

tﺍﺯ ﻛﻤﻚ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﺩﺭﺻﻮﺭﺕ ﻧﻴﺎﺯ ﻛﻮﺗﺎﻫﻰ ﻧﻜﻨﻴﺪ.

ﺍﻟﻔﺒﺎﻯ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺝ: ﺟﺴﺎﺭﺕ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺯﻳﺴﺘﻦ چ: ﭼﺎﺭﻩ ﺍﻧﺪﻳﺸﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻳﺎﻓﺘﻦ ﺭﺍﻫﻲ ﺩﺭﮔﺮﺩﺍﺏ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ

ﺯ: ﺯﻳﺮﻛﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻐﺘﻨﻢ ﺷﻤﺮﺩﻥ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎ

ﺑﻘﻴﻪ ﺷﻴﻮﻩ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺳﺎﻟﻢ

3-ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﻭ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﻫﺎﻱ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭﺍﻧﻪ

ﺍﺳــﺘﺮﺱ ﻳﻚ ﺗﺠﺮﺑــﻪ ﻫﻴﺠﺎﻧﻲ ﺍﺳــﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ 

ﺗﻐﻴﺮﺍﺕ ﺑﻴﻮﺷﻴﻤﻴﺎﻳﻲ، ﺭﻭﺍﻥ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭﻱ 

ﻫﻤﺮﺍﻩ  ﻣﻲﺷﻮﺩ. 

* ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬﺍﺭ ﺑﺮ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺯ: 

tﺗﻔﺎﻭﺕﻫــﺎﻱ ﻓــﺮﺩﻱ، ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻓــﺮﺩ ﻭ ﻣﺤﻴﻂ، 

ﻓﺮﺁﻳﻨﺪ ﺍﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﻓﺮﺩ 

* ﺭﺍﻫﺒﺮﺩﻫﺎﻱ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﺮﺱ: 

tﺁﺭﺍﻡ ﺳﺎﺯﻱ، ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺯﻣﺎﻥ، ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻓﺸﺎﺭﻫﺎﻱ 

ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ، ﺁﻣﻮﺯﺵ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺟﺮﺃﺕ ﻣﻨﺪ، ﺣﻞ ﻣﺴﺄﻟﻪ، 

ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻣﻬــﺎﺭﺕ ﻫﺎﻱ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺍﻱ ﺳــﺎﺯﮔﺎﺭﺍﻧﻪ،  

ﻣﻘﺎﺑﻠــﻪ ﺑﺎ ﺍﻓﻜﺎﺭ ﻏﻴﺮ ﻣﻨﻄﻘــﻲ، ﻭﺭﺯﺵ، ﺗﻐﺬﻳﻪ 

* ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻫﺎﻱ ﻛﻮﭼﻚ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭﺍﻧﻪ 

ﺑﺎ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﻭ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﺩﻥ ﺗﻮﺍﻥ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ

tﻣﺤﻴــﻂ ﻓﻴﺰﻳﻜــﻲ ﺧــﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻨﻈﻴــﻢ ﻛﻨﻴﺪ، 

ﺑﺮﻧﺪﻩﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﻨﻴﺪ، ﺑــﻪ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺟﺎﻳﺰﻩ 

ﺑﺪﻫﻴــﺪ، ﺭﺳــﻢ ﻭ ﻗﺎﻋﺪﻩ ﺍﻱ ﺑــﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩ ﻣﻘﺮﺭ 

ﻛﻨﻴﺪ، ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﻌﻨﻮﻱ ﺧﻮﺩ ﻏﻨﺎ ﺑﺒﺨﺸــﻴﺪ، 

ﺩﻓﺘﺮ ﻳﺎﺩﺩﺍﺷــﺖ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ، ﺍﺯ ﻛﻤﺎﻝ 

ﮔﺮﺍﻳﻲ ﺍﻓﺮﺍﻃﻲ ﺭﻭﻱ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪ، ﺍﺯ ﺳﺮﻋﺖ ﺧﻮﺩ 

ﺑﻜﺎﻫﻴﺪ، ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﺎﺷــﻴﺪ، ﺑﻪ 

ﺗﻌﻄﻴﻼﺕ ﺑﺮﻭﻳﺪ، ﻳﻚ ﺳﺮﮔﺮﻣﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ 

ﺩﺭﺳﺖ ﻛﻨﻴﺪ، ﻣﺤﻴﻂ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻨﻈﻴﻢ 

ﻛﻨﻴﺪ، ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺸﻮﻳﻖ ﻛﻨﻴﺪ.

* ﭼﻨﺪ ﺭﺍﻫﻜﺎﺭ ﻛﻮﭼﻚ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﺮﺱ

tﻣﺤﺪﻭﺩﻳﺖﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺴﻨﺠﻴﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ 

« ﻧﻪ»، ﺍﻫﺪﺍﻑ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﻣﺪﺕ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ 

ﺍﻭﻟﻮﻳﺖ ﺑﻨﺪﻱ ﻛﻨﻴﺪ، ﻛﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻣﺤﻮﻝ 

ﻛﻨﻴﺪ، ﺩﺭ ﭼﻬﺎﺭ ﭼــﻮﺏ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﻣﺎﻟﻲ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ 

ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻛﻨﻴﺪ.

ﺍﺯ «ﻧﻪ» ﮔﻔﺘﻦ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻜﺸﻴﺪ. ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺭﺩﻱ 

«ﺑﻠﻪ» ﮔﻔﺘﻦ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻳﺪ   ﺑﮕﻮﺋﻴﺪ : «ﻧﻪ» 

tﻣﻬﺎﺭﺕﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ 

ﺩﻫﻴﺪ، ﻭﻗﺖ ﺗﻠﻒ  ﻧﻜﻨﻴــﺪ، ﻛﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻌﻮﻳﻖ 

ﻧﻴﻨﺪﺍﺯﻳــﺪ، ﻳﻚ ﺯﻧــﮓ ﺗﻔﺮﻳﺢ ﻳــﺎ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺑﺮﺍﻱ 

ﺧﻮﺩﺗــﺎﻥ ﺩﺭﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ، ﺟﺎﻳﻲ ﻳﺎ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺑﺮﺍﻱ 

ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ ﻏﻴﺮ ﻣﺘﺮﻗﺒﻪ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ. 

ﺯﻧﺪﮔﻲﺗﺎﻥ ﻧﻈﻢ ﺩﺍﺷــﺘﻪ ﺑﺎﺷــﺪ، ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻛﺎﺭﻱ 

ﺭﻭﺯ ﺑﻌــﺪ ﺭﺍ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﺷــﺪﻧﻲ ﺭﺍ 

ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﻛﻨﻴﺪ.