خودکشی عمل یا رفتاری آگاهانه (عامدانه) است که انسان برای مردن انجام میدهد. اغلب خودکشیها در اثر ناامیدی یا قرارگیری در شرایط اختلال ذهنی مانند افسردگی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، اعتیاد به الکل یا مواد مخدر روی میدهند.[۱] مشکلهای مالی، اشکالها در روابط اجتماعی و دیگر شرایط نامطلوب نقش مهمی در این باره دارند.[۲]هر ساله بیش از یک میلیون انسان در جهان خودکشی میکنند. خودکشی یکی از علتهای مهم مرگ در نوجوانان و جوانان زیر ۳۵ سال است. [۳][۴] میزان خودکشی در مردان بیش از زنان است.[۵] بر اساس یک تخمین هر ساله حدود ۱۰ تا ۲۰ میلیون خودکشی ناموفق وجود دارد.[۶]قضاوت در مورد خودکشی تحت تأثیر دیدگاههای فرهنگی مرتبط با موضوعهای هستیگرایانه مانند دین، شرافت و معنای زندگی است. در ادیان ابراهیمی خودکشی گناه (ضدیت با خدا) محسوب میشود، چون بنا به باور مذهبی، زندگی مقدس است. برعکس در ژاپن در دورۀ ساموراییها، خودکشی (هاراکیری)، به عنوان جبران شکست یا نوعی اعتراض، محترم شمرده میشد. در قرن بیستم، خودکشی به صورت قربانی کردن خود، شکلی از اعتراض، و خودکشی کامیکازی و خودکشی انتحاری شکلی از تاکتیکهای نظامی یا تروریستی است. در مراسم خاکسپاری هندوها، بر اساس سنتی ساتی زن بیوه به خواست خود یا تحت فشار اقوام شوهرش در مراسم سوزاندن جسد همسرش قربانی میشود.[۷]هم اکنون، خودکشی پزشکی (اوتانازی، یا حق مردن) یک موضوع اخلاقی بحث برانگیز در رابطه با کسانی است که همواره بیمارند، درد بیش از حد دارند، یا کیفیت زندگی آنها در طی آسیب یا بیماری به پایینترین حد خود رسیده است.فدا کردن خود با هدف نجات دیگری و نه کشتن خود، در نظر دیگران خودکشی نیست، با این حال نظریۀ امیل دورکیم چنین عملی را "خودکشی نوع دوستانه" میداند.[۸]محتویات [نهفتن] ۱ همهگیرشناسی۱.۱ جنسیت۱.۲ الکل و مصرف دارو۱.۳ نژاد۲ آمار خودکشی در جهان۳ خودکشی در ایران۴ پیشبینی وقوع خودکشی۵ روانشناسی رفتار خودکشی۵.۱ رفتار تکانشی۵.۲ تفکر دوبخشی۵.۳ حل مسئله۵.۳.۱ حافظهی ثبت کنندهی خود-زندگی نامه۵.۴ ناامیدی۵.۵ افسردگی و اضطراب۶ روشهای خودکشی۶.۱ انواع خودکشی۷ عوامل خطر۷.۱ اجتماعی۷.۲ بیماری های ذهنی۷.۳ زیستی۷.۴ سوء مصرف مواد۷.۵ سیگار۸ جنبههای اجتماعی۸.۱ قانون۸.۲ فلسفهی خودکشی۹ خودکشی در سایر جانوران۱۰ خودکشی از دیدگاه اسلام۱۱ خودکشی در ایران قدیم۱۲ پیوند به بیرون۱۳ پانویس۱۴ منابع۱۵ جستارهای وابستههمهگیرشناسی [ویرایش]خودکشی دهمین عامل مرگ در جهان است.[۹] در حدود یک میلیون نفر بطور سالانه بر اثر خودکشی میمیرند[۱۰]. بر اساس اطلاعات سال ۲۰۰۷ خودکشی در سال ۲۰۰۷ با افزونی یافتن بر تعداد قتل تقریباً نزدیک به 2 به 1 و به عنوان یازدهمین عامل مرگ جلوتر از بیماریهای کبدی و پارکینسون قرار گرفت.[۱۱] نرخ خودکشی در سراسر جهان، عمدتاً در کشورهای در حال توسعه، در پنجاه سال اخیر ۶۰ درصد افزایش داشته است. مقدار نامتناسبی از خودکشی در جهان در قارهی آسیا اتفاق میافتد، به طوری که در حدود ۶۰ درصد کل خودکشیها را در بر میگیرد. بر اساس گزارش WHO چین، هند و ژاپن د ر حدود ۴۰ درصد کل خودکشیهای جهان را شامل میشوند.[۱۲] در آمریکا، نرخ خودکشی برای اولین بار در یک دهه رو به افزایش است. افزایش کلی میزان خودکشی در بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۵ به طور عمده مرتبط به افزایش خودکشی در بین سفید پوستان ۴۰ تا ۶۴ ساله است. [۱۳]جنسیت [ویرایش]مقالهی اصلی: جنسیت و خودکشیدر جهان غرب مردها به مقدار بیشتری از زنها بوسیلهی خودکشی میمیرند، در حالیکه زنها به مقدار بیشتری اقدام به خودکشی میکنند. بعضی از باورهای حرفهای پزشکی معتقدند که ریشهی این مسئله از این واقعیت منشأ میگیرد که مردان بیشتر علاقمندند تا با وسایل مؤثر و خشونتآمیز به زندگی خود پایان دهند، در حالیکه زنها به طور اولیه از روشهای با شدت کمتر مثل مصرف بیش از حد دارو استفاده میکنند. در بیشتر کشورها، خودکشی در اثر مصرف بیش از حد داروها در دو سوم خودکشیهای زنان و یک سوم خودکشیهای مردان دیده میشود[۱۴]الکل و مصرف دارو [ویرایش]درایالات متحده 16.5 درصد خودکشیها مرتبط با الکل است.الکلیها پنج تا بیست برابر بیشتر تمایل به خوکشی دارند. در حالیکه سوء مصرف سایر داروها ریسک را 10 تا 20 بار افزایش میدهند. در حدود 15 درصد الکلیها خودکشی میکنند و 33 درصدخودکشیهایی که در سن زیر 35 سال اتفاق میافتد مرتبط با سوء مصرف الکل یا سایر داروهاست. بالاتر از 50 درصد خودکشیها مرتبط با الکل و داروهاست. در جوانی سو مصرف الکل و داروها تا حد 70 درصد در خودکشی ها نقش دارد .[۱۵] [۱۶]نژاد [ویرایش]ببینید همچنین :فرضیهی خودکشیFinno-Ugrianنرخ ملی خودکشی به طور مشخصی بین کشورها و در بین نژادها و قومها در یک کشور متفاوت است [۱۷].برای مثال در ایالات متحده در نژاد سفید غیر لاتین (non-Hispanic Caucasians ) نزدیک به 2.5 برابر تمایل به خودکشی نسبت به نژاد افریقایی آمریکایی یا اسپانیایی (African Americans or Hispanics)دارند.[۱۸] در بریتانیا میزان خودکشی در دو قسمت مختلف کشور بسیار متفاوت است. برای مثال در اسکاتلند میزان خودکشی دو برابر انگلستان است[۱۹]آمار خودکشی در جهان [ویرایش]مقالهی اصلی: فهرست نرخ خودکشی کشورهامؤسسه آمار Nationmaster براساس اطلاعات UN و CIA و OECD بیشترین آمار خودکشی در بین افراد ۱۵ تا ۲۴ ساله را مربوط به کشورهای: نیوزلند با آمار ۲۶.۷ نفر در هر ۱۰۰٬۰۰۰ نفر در سال رتبه اول٬ فنلاند با ۲۲.۸ نفر رتبه دوم٬ سوئیس با ۱۷،۹ نفر رتبه سوم، کانادا با ۱۵ نفر رتبه چهارم و ایالات متحده با ۱۳.۷ نفر رتبه ششم را دارا میباشند. منبع شورای بهداشت ملی آمریکا نیز خودکشی را ششمین عامل مرگ در این کشور اعلام کردهاست.[۲۰]خودکشی در ایران [ویرایش]در ایران خودکشی به عنوان پنجمین علت سالهای از دست رفته عمر رتبه بندی میشود و خودسوزی سومین رتبه سالهای از دست رفته عمر در بین زنان، بعد از حوادث طبیعی مانند زلزله و سرطان پستان را به خود اختصاص داده است. شیوع خودکشی حدود 6.42 در هر ۱۰۰٬۰۰۰ نفر در سال در ایران بوده است. بر اساس دادههای بدست آمده مربوط به سال ۱۳۸۲ از مجموع ۴۲۶۷ مورد خودکشی در ایران، ۳۴.۲% بوسیله به دار آویختن، ۲۷% بوسیله خودسوزی(که ۷۱% آن متعلق به زنان و با متوسط سنّ ۲۹ سال است و میزان آن در بخشهای حاشیه نشین و استانهای مرزی کشور بالاتر است.)، ۱۸.۸% بوسیله مسموم کردن خود با سم یا داروهای شیمیایی، ۴.۶% بوسیله سوء مصرف دارو و مواد مخدر، ۳.۴% بوسیله شلیک گلوله، ۰.۷% بوسیله غرق کردن خود، ۰.۳% بوسیله سقوط و ۱۰.۹% با سایر روشها بوده است. براساس نظر متخصصین صاحب نظر در این رشته، خودسوزی مهمترین روش قابل پیشگیری در ایران میباشد. [۲۱] در مطالعهی شیوع و بررسی ریسک فاکتورهای خودکشی با استفاده از پرسشنامه Supre-miss سازمان بهداشت جهانی، در شهر کرج که در میان 500 زن که به طور تصادفی انتخاب شده بودند انجام شده است، شیوع تفکر، نقشه و تلاش برای خودکشی در طول زندگی در میان این جمعیت را به ترتیب 14%، 6.6% و 4.1% گزارش نموده است .تعداد مصرف کنندگان تنباکو و مبتلایان به ناتوانیهای جسمی و روحی مزمن به طور مشخصی در میان اقدام کنندگان به خودکشی بالاتر بودهاند. این مطالعه سن پایین، مصرف تنباکو و ناتوانی مزمن جسمی و روحی را عوامل خطر اقدام به خودکشی میداند. [۲۲]پیشبینی وقوع خودکشی [ویرایش]خودکشی، ناشی از شبکهی پیچیدهای از علل و عوامل مزمن است که به مدل تئوری چند فاکتوری ای برای پیش گویی موارد آینده احتیاج دارد. همچنین نیازمند مداخلههای همه جانبه ای برای کاهش استرسزاهای فردی و اجتماعی است. هرگونه اقدامی در راستای پیشگیری و درمان خودکشی باید کاملا مبتنی بر ریسک فاکتورها و علل خودکشی باشد[۲۳] مطالعه ای در میان جمعیت 15 تا 55 سال نشان میدهد که زنان، افرادی که در گذشته ازدواج کرده اند، افراد جوانتر از 25 سال، افراد با تحصیلات پایین و کسانی که سابقه ی یک یا چند اختلال روانی DSM ШR داشته اند با احتمال بیشتری از همتایانشان انگاره پردازی خودکشی را عنوان میکنند.[۲۴] ریسک فاکتورهای زیادی مانند جنس، سن، طبقه ی اجتماعی پایین، نداشتن تحصیلات، اختلالات مغزی، مشکلهای پزشکی واسترس شدید، برای خودکشی در نظر گرفته شده اند. از هم پاشیده بودن خانواده که با شاخص هایی مانند جدایی، دعواهای خانوادگی، استرس، طلاق یا مشکلهای قانونی والدین مشخص میشود نیز با خودکشی مرتبط دانسته شده است[۲۵] 20 سال قبل فاربرو و مک کینون مطالعه ای بر 54 بیماری که خودکشی نموده بودند و مقایسه ی آنها با گروه کنترل را انجام دادند. نتایج نشان میداد که احتمال اقدام مجدد این افراد به خودکشی 5 برابر جمعیت کنترل بوده است. اما با توجه به اینکه احتمال اقدام به خودکشی در جامعه بسیار پایین است، احتمال ذکر شده برای خودکشی بسیار پایین تر از آن است که لازم باشد اقدام درمانی برای چنین افرادی در نظر گرفته شود. علی رغم ناتوانی ما برای پیشگویی دقیق اینکه چه کسی خودکشی خواهد کرد تعدادی نمای بالینی وجود دارد که با افزایش احتمال خودکشی همراه است . بک چند مورد از آنان را ذکر کرده است که شامل: بیان افکار خودکشی، دارا بودن بیماری روان خصوصا افسردگی واسکیزوفرنی، الکل و سوء مصرف مواد، بیماریهای جسمی، انزوای اجتماعی و در دسترس بودن وسائل خودکشی میباشد.[۲۶] یافته های اتوپسی روانی آمریکا و اروپا نشان میدهد که بیش از 90% خودکشی های کامل در میان بالغین با اختلالهای سایکوتیک یا اختلالات اعتیادی مرتبط بوده است(15)[۲۷] . متاآنالیز در سال 1966 نشان داد که از میان 44 اختلال شایع شناخته شده ذهنی، 36 تا ریسک خودکشی را مشخصا بالا میبرند، تنها استثنا عقب ماندگی ذهنی و دمانس است. ریسک خودکشی برای اختلالات فانکشنال بیشتر و در اختلالات ارگانیک کمتر بود، اختلال سوء مصرف مواد در میانه ی این دو گروه قرار دارد.[۲۸] پزشکان کارآزموده نسبت به مطلبی که پیش درآمد خودکشی است آگاه اند. این مطلب توسط مورگان با عبارت زیبای" غریبه شدن بدخیم نهایی"، که دنباله ایست ازعودهای مکرر بیماری و عدم پاسخ به درمان اشاره دارد. رخ دادن چنین وقایعی باعث میشود فرد عمیقا احساس کند که خانواده و درمانگر دیگر با وی همدردی نمیکنند و از وی منزجر اند.[۲۹] این واقعیت که بعضی از این یافته های بالینی "فاکتورهای مرتبط با زمان" اند نیز توسط فاوسل تایید شده است. مثلا احتمال خودکشی طی سال اولِ ابتلا به افسردگی ماژور با وجود حمله ی هراس، اختلالات اضطرابی همراه، اختلال تمرکز، بی خوابی، مصرف متوسط الکل و بی میلی زیاد میشود در حالی که احتمال خودکشی در این بیماران بعد از 1 سال در صورت وجود عواملی مانند افسردگی ماژور، ناامیدی شدید، انگاره پردازی خودکشی و سابقه ی خودکشی قبلی افزایش مییابد.[۳۰] در مطالعه ای که به مقایسه ی بیماری های روانشناختی با عوامل خطر اجتماعی و رفتاری در بروز رفتار خودکشی در میان 50465 مرد جوان در حال خدمت سربازی می پردازد. این نتیجه ذکر شده است که تشخیص روانشناسی منجر به بستری، قویترین عامل پیش گویی کننده ی خودکشی میباشد. تشخیص روانشناسی بدون نیاز به بستری رابطه ی مستقیمی با افزایش احتمال خودکشی ندارد. مواردی مانند پس زمینه ی اجتماعی ضعیف، رفتارهای منحرف، مصرف مواد و روابط بین فردی شکست خورده، حتی بعد از کنترل بیماری روانی باعث افزایش قابل توجه در ریسک خودکشی میشوند.[۳۱]روانشناسی رفتار خودکشی [ویرایش]فروید اولین کسی بود که به خودکشی نگاهی روانکاوانه و روانشناسانه انداخت.او خودکشی را نوعی خشم فرو خورده می دانست که مجال بروز نداشته است. جستجو برای یافتن متغیرهای روانی مرتبط با رفتار خودکشی تاریخی طولانی دارد. ویژگی هایی مانند رفتار تکانشی، تفکر سیاه-سفید، حل مسئله، حافظه ی ثبت کننده ی خود-زندگینامه و ناامیدی با خودکشی مرتبط دانسته شده اندرفتار تکانشی [ویرایش]رفتار تکانشی یکی از مهمترین خصوصیاتی است که باعث بروز رفتار های خود تخریبی میشود. مطالعه ای نشان میدهد که بیش از 50% اقدامهای به خودکشی غیر مرگ آور ناشی از رفتاری تکانشی بوده اند، افراد تحت بررسی در این مطالعه ذکر کرده اند که تنها در حدود یک ساعت قبل از اقدام به خود کشی به فکر آن افتاده بوده اند . آمار مبادرت به خودکشی در تیپ های شخصیتی ضد اجتماعی و مرزی بیشتر بوده است. علت این امر در ناپایداری عاطفی، رفتارهای تکانشی، خشم، حسادت، تحمل اندک در زمان محروم شدن و یا بی هدفی می تواند باشد. [۳۲]تفکر دوبخشی [ویرایش]تفکر دوبخشی، به تفکر سیاه-سفید اشاره دارد. قسمت عمدۀ کار در این زمینه توسط نیرینجر انجام شده است او در دو مطالعه به این نتیجه رسید که شیوع تفکر سیاه-سفید در بین اقدام کنندگان به خودکشی بیش از گروه کنترل است. او نتیجه گرفت که این افراد نوعی طرز تفکر دارند که او آن را "سرحدی" نامید. این افراد تفکری خشکتر از افراد عادی دارند و اگر امری را در زندگی ناخوشایند یابند، کاهش یا تغییر انتظاراتشان را امری ناممکن تصور میکنند. بنابراین وقتی با شرایط مشکلزا مواجه میشوند، شرایطشان را دارای امکانات کمتری برای رهایی یا تغییر مییابند.[۳۳]حل مسئله [ویرایش]مطالعه ای که توسط لینهان در 1987 بر اقدام کنندگان به خودکشی انجام شد نشان داد که این افراد در حل مسئله غیرفعال و وابستهتر از گروه کنترلاند.[۳۴]حافظهی ثبت کنندهی خود-زندگی نامه [ویرایش]نیرینگر و لونسون به رابطهی مهم بین تجربههای زندگی (به عنوان منبع الهام برای حل مسائل زندگی) و رفتارهای خود-تخریب گرایانه میپردازند. ویلیامز در 1996 نشان داد که افراد افسرده و اقدامکنندگان به خودکشی در به یاد آوردن واقعهای خاص که کلید حل یک مسئله است ضعیف عمل میکنند. این افراد تمایل دارند که وقایع را به صورت خلاصه و کلی به یاد بیاورند. برای مثال وقتی از آنها درخواست میشود که واقعهای خاص مرتبط با کلمه "خوشحالی" را تعریف کنند، خواهند گفت :"وقتی تنهایی به پیادهروی میروم" این افراد واقعهای کلی را به جای اشاره به واقعهای مشخص مانند "وقتی در میان جنگل شمال با پسرم در شهریور ماه قدم میزدم" بیان خواهند نمود. نکتهی مهم تأثیری است که این طرز تفکر بر حل مسئله میگذارد. نقص در به یاد آوردن گذشته با عدم توانایی در "به تصویر کشیدن آینده" واضحاً مرتبط است. افراد افسرده و افراد اقدامکننده به خودکشی در حل مسئله ضعیفاند زیرا در بازنمایی خاطرهای خاص ناموفقاند.[۳۵]ناامیدی [ویرایش]آبرامسون ناامیدی را این گونه تعریف میکند: انتظار آنکه شرایط مثبت اتفاق نخواهد افتاد یا اتفاقهای بد رخ خواهد داد. در تعریف دقیقتر خود میگوید: علامت اصلی کاهش انتظار وقوع پیشامدهای خوب خواهد بود نه پیش بینی اتفاقهای بد.اگر فردی احساس شکست بکند در حالی که امکان محدودی برای فرار از شرایط داشته باشد، وی بسیار آسیب پذیر میشود. اما فاکتوری که چنین شرایطی را تبدیل به شرایط خودکشی میکند، عدم وجود هیچگونه راهی برای فرار است: پیش بینی اینکه هیچ چیز در آینده عوض نخواهد شد. از مدتها قبل ناامیدی را پل رابط افسردگی و خودکشی میدانستهاند. کارهای جدیدتر نشان میدهد، تفکر خشک، تفکر سیاه-سفید و ناتوانی در حل مسئله در ایجاد خودکشی نقش بازی میکنند. دیکسون ناامیدی را پل واسط ناتوانی در حل مسئله و فکر خودکشی میداند. رفتار خودکشی: نالهای از درد سالها این گونه تصور میشد که خودکشی منجر به مرگ و رفتارهای خودآسیب زنندهی غیرمرگزا، احتیاج به مدلهای متفاوتی برای توصیف دارند. زیرا علاوه بر تفاوت در نتایج، تفاوتهایی در توزیع سنی، جنسی و افزایش و کاهش شیوع در دورههای زمانی مختلف در دو گروه دیده میشود. اما آیا میتوان از این تفاوتها نتیجه گرفت که دو رفتار به دو توضیح متفاوت احتیاج دارند؟ ویلیام پیشنهاد میکند که باید خودکشی را (چه منجر به مرگ بشود و چه نه) به عنوان " فریادی از درد" در نظر بگیریم. خودکشی تلاشی است برای فرار از بند ("پرندهی زندانی" در بیان سوسیوبیولوژیک)؛ احساسی از "مغلوب شدن" به همراه "زندانی شدن". احساس مغلوب شدن میتواند ناشی از شرایط خارجی(روابط فردی مشکلدار، بیکاری، استرسهای شغلی) و یا طوفانهای غیرقابل کنترل درونی باشد. چگونه این مدل منشأ هر دو رفتار –خودکشی مرگآور و خودآسیب رسانی غیرمرگآور- را توضیح میدهد؟ بر اساس این تئوری فرد از اینکه چه درجهای از "پتانسیل فرار" از شرایط درونی و بیرونی استرسزای فعلی وجود دارد آگاه است. اگر راه فرار بسته باشد، طیفی از رفتارها سر خواهد زد که خودکشی یکی از آنها است. اگر راه فرار در معرض تهدید باشد اما هنوز کاملاً مسدود نشده باشد، فرد وارد فاز سایکوبیولوژیکی میشود که در آن تلاش برای فرار با خصوصیاتی مانند سطح فعالیت بالا، خشم، "اعتراض" و "واکنشهای برق آسای شدید" مشخص میشود. مرحلهی بعد مرحلهی تهدید و "مغلوبشدگی" و ناامیدی است. اقدام به خودکشی مرگبار و خودکشی تمام شده نشان دهندهی "فریاد دردی" است از طرف انسانی که کاملاً احساس مغلوب شدن بدون داشتن هیچ گونه راه فرار میکند. این رفتار بسیار مشابه پاسخ اولیهی انسانها و حیواناتی است که رابطهی محافظت کنندهای را از دست میدهند. مدل "فریادی از درد" بر المانهای "واکنشی" بودن رفتار خودکشی و شرایط معینی که منجر به آن میشود تأکید دارد. درحالی که مدل قدیمیتر "فریاد کمک خواهی" بر المانهای "ارتباطی" حاصل از این رفتار تأکید مینمود. این فریاد تنها به صورت ثانویه تلاشی برای درخواست کمک است. با وجود اینکه کمک خواهی ناشی از آن تاثیرهای مهمی دارد. اما رفتار به منظور کمک خواهی بر انگیخته نمیشود و به آن وابسته نمیباشد. به بیان دیگر این رفتار یک "وسیله" نیست .[۳۶]افسردگی و اضطراب [ویرایش]4.1% جمعیت عادی (2.2% مرد و 4.1% زن) در زندگی خود اقداماتی برای خودکشی انجام خواهند داد. تنها 2 نفر از 18 نفری که دست به این اقدام میزنند با استفاده از معیارهای DSM تشخیصی نخواهند داشت. موارد با افسردگی ماژور خالص احتمال بارز بیشتری برای اقدام به خودکشی از موارد بدون تشخیصDSM ندارند. ولی موارد با افسردگی ماژوری که در طول زندگی اختلال اضطرابی نیز داشته اند به طور مشخص درصد بیشتری از موارد خودکشی را شامل میشوند. این مطالعه نشان میدهد که همراهی افسردگی و اضطراب، و نه افسردگی تنها، ریسک فاکتوری برای خودکشی میباشد(20)[۳۷]روشهای خودکشی [ویرایش]مقالهی اصلی: روشهای خودکشیروش های عمده خودکشی به طور چشمگیری در بین کشورهای مختلف متفاوت است. روش های عمده در مناطق متفاوت شامل حلقآویزکردن، مسمومیت با آفت کشها، و اسلحهی گرم هستند.[۳۸] یک مرور بر 56 کشور در سال 2008 که بر اساس داده های سازمان بهداشت جهانی (WHO)در مورد میزان مرگ و میر بود نشان داد که حلق آویز کردن شایع ترین روش خودکشی دراغلب کشورهای جهان است [۳۹] که شامل 53 درصد از خودکشی مردان و 39 درصد از خودکشی زنان می شود .[۴۰] 30 درصد خودکشی های جهانی بر اثر مسمومیت با حشره کش هاست.مقدار استفاده از این روش به طور بارزی از 4 درصد در اروپا تا بالای 50 درصد در منطقه ی اقیانوس آرام متفاوت است[۴۱] در ایالات متحده 52 درصد از خودکشی ها شامل استفاده از اسلحه ی گرم است.[۴۲] خفگی (برای مثال خفگی با کیسه) یا مسمومیت نیز نسبتا شایع هستند و همراه با یکدیگر حدود 40 درصد خودکشی های ایالات متحده را شامل می شوند. سایر روش ها مثل پریدن از بالای ساختمان یا پل، از پنجره به بیرون پریدن، ایستادن در جلوی قطار، برخورد با اتومبیل، قطع رگ(قطع رگ مچ دست یا گلو)، غرق شدن عمدی، خودسوزی، خودکشی با برق، گرسنگی عمدی، مسمومیت با داروهای خواب آور، و یا نوشیدن آب نمک بسیار غلیظ [۴۳] است.افرادی نیز ممکن است به طور عمد فرد دیگری را به اقدام مرگبار علیه خود تحریک کنند مثل خودکشی با پلیس. عبارت، درمعرض خودکشی بودن یا نبودن عامل خطر برای اقدام به خودکشی است، مورد اختلاف است.[۴۴] یک مطالعه در سال 1996 قادر به یافتن ارتباطی بین شیوع خودکشی در بین دوستان نشد [۴۵]، درحالیکه مطالعه ای در سال 1986 دریافت که میزان خودکشی در ادامه ی بخش تلویزیونی اخبار مرتبط با خودکشی افزایش یافت[۴۶]انواع خودکشی [ویرایش]خودکشی ناخواستهخودکشی تقلیدیخودکشی ترحمیخودکشی اجباریخودکشی اینترنتیخودکشی دستهجمعیخودکشی آیینیحمله انتحاریخودکشی با قرار قبلیخودکشی نوجوانانخودکشی به علت احساس گناهخودکشی به علت ترسخودکشی به علت شکست عشقخودکشی ایدئولوژیکیعوامل خطر [ویرایش]بیماری های ذهنی، اعتیاد و عوامل اجتماعی- اقتصادی، برخی از عوامل مرتبط با ریسک خودکشی هستند. با وجود عوامل بیرونی مانند حوادث ناگوار که خود محرک خودکشی اند نمی توان یک عامل را بطورمستقل برای ریسک خودکشی درنظرگرفت. موضوع خودکشی و اقدام به خودکشی در سالهای اخیر توجه زیادی را به خود معطوف کرده است. یکی از علل عمده ی آن افزایش قابل توجه خودکشی در میان جوانان، خصوصا مردان بوده است که در بسیاری از کشورها گزارش شده است[۴۷] اقدام موفق به خودکشی در میان مردان 2-3 برابر زنان است، در حالی که اکثریت اقدام کنندگان به خود کشی های ناتمام را زنان تشکیل میدهند[۴۸] مرد بودن ریسک فاکتور اقدام به خودکشی موفق و زن بودن ریسک فاکتور اقدام به خودکشی محسوب میشود. در تقریبا تمام کشورهای اروپایی اغلب کسانی که برای خودکشی تلاش کرده اند جوانان سن 15 تا 24 سال بوده اند.[۴۹] با این حال افزایش علاقه به رفتارهای خودکشی در میان گروه افراد مسن نیز دیده میشود. توجه به این گروه سنی که در اکثر کشورها همچنان بالاترین درصد خودکشی را به خود اختصاص میدهند، توجه درمانگران به سمت اهمیت افسردگی و نقش قابل درمان آن در اقدام به خودکشی را میطلبد مطالعات فراوانی با رویکردهای روانشناسی، روانپزشکی، علوم اجتماعی، بیولوژی و ژنتیک در زمینه ی خودکشی انجام شده است. بیشترین توجه محققان به بررسی ریسک فاکتورهای خودکشی در گروه های دموگرافیک و بیماران خاص تخصص یافته است [۵۰]اجتماعی [ویرایش]به عنوان شکلی از سرپیچی یا اعتراضدر سالهای اخیر در ایرلند اعتصاب غذا تا مرگ، برای رسیدن به اهداف سیاسی استفاده شده است. در طی مشکلهای ایرلند شمالی، گروه IRA برای رسیدن به هدف خود که طبقه بندی زندانیانش به عنوان زندانیان جنگی و نه تروریست بود، به اعتصاب غذا دست زد، در اعتصاب غذای سال 1981 به رهبری بابی ساندز، 10 نفر جان باختند. پزشک قانونی دلیل مرگ را به جای "خودکشی" ، "گرسنگی خودخواسته" ثبت کرد که پس از اعتراض خانواده های اعتصاب کنندگان در گواهی فوت به صورت خلاصه "گرسنگی" درج شد.[۵۱]خودکشی به عنوان یک راه فراردر شرایطی که زندگی قابل تحمل نیست، عده ای خودکشی را بعنوان راهی برای فرار استفاده می کنند. بعضی از اسیران کمپ های آلمانی با دست زدن به حصارهای الکتریکی به طور عمدی خود را می کشتند. بنا به گزارش موسسه Tata در Mumbai ، 150000 کشاورز مقروض هندی در دهه گذشته خودکشی کرده اند.[۵۲]دیگر دلایلعوامل اجتماعی- اقتصادی مانند بیکاری، فقر، بی خانمانی و تبعیض می¬توانند آغازگر افکار خودکشی باشند. [۵۳] ممکن است فقر عامل مستقیم خودکشی نباشد، اما ریسک آن را افزایش می دهد، همانطور که ریسک اصلی افسردگی است.[۵۴] طرفداری از خودکشی یک عامل موثر در خودکشی ذکر شده است. هوش نیز عامل دیگری است. در ابتدا به عنوان توضیحی در روانشناسی تکاملی، حداقل هوش برای خودکشی کافی است، اما همبستگی مستقیم IQ و خودکشی در مطالعات بسیاری مکررا تایید شده است. با این حال بعضی از دانشمندان به تاثیر هوش در خودکشی شک دارند [۵۵][۵۶][۵۷][۵۸][۵۹][۶۰] و هوش را با وجود منع مذهبی و سلامت بدنی، عامل تعیین کننده ای نمی دانند.[۶۱]بنابر نتایج یک بررسی، محرومیت از حمایت جمع، کمبود احساس تعلق خاطر و به تنهایی زندگی کردن قطعا در اقدام به خودکشی موثرند. .[۶۲] یک بررسی که روی زندانیان انجام شد نشان داد که خود کشی در زندانیانی که مرتکب جرایم خشن شده اند بسیار بیشتر است.[۶۳]بیماری های ذهنی [ویرایش]همچنین نگاه کنید به : افسردگیتقریبا در 87%[۶۴] تا 98% خودکشی ها، عامل اختلالات ذهنی نقش دارد. [۶۵] به طور جزئی تر، اختلالات روانی 30%، اعتیاد 18%، اسکیزوفرنی 14% و اختلالات شخصیتی 13% نقش دارند. [۶۵] حدود 5 % از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در اثر خودکشی میمیرند.[۶۶]افسردگی یک از شایعترین اختلالات روانی شناخته شده است[۶۷][۶۸] که به طور فزاینده ای در جوامع گوناگون سراسر دنیا دیده می شود و اغلب یک عامل شتاب دهنده در خودکشی ها ست.[۶۹][۷۰] افسردگی هر ساله در ایالات متحده آمریکا، 17/6 میلیون نفر یعنی 1 نفر از هر6 نفر را تحت تاثیر قرارمی دهد. در بیست سال آینده افسردگی دومین عامل ناتوانی در سراسر دنیا و اولین عامل در کشورهایی با درآمد سرانه بالا از جمله ایالات متحده آمریکا خواهد بود.تقریبا 75% موارد خودکشی های کامل، در یک سال پیش از مرگ شان و 45% تا 66% در یک ماه پیش از مرگ شان به پزشک مراجعه کرده اند. تقریبا 33% تا 41% این خودکشی های کامل در یک سال پیش از مرگ شان و 20 % درصد آنها در یک ماه پیش از مرگ شان به یک مرکز خدمات سلامت روانی مراجعه کرده اند.[۷۱][۷۲][۷۳][۷۴][۷۵]در بعضی از تخمین های محافظه کارانه، 10% همه نشانه های بیماری های روانی، علل پزشکی دارند،[۷۶] نتایج حاصل از یک مطالعه نشان می دهد که حدود 50 درصد از افراد مبتلا به یک بیماری جدی روانی، شرایط معمولی پزشکی داشته اند که عمدتا ناشناخته مانده و درمان نشده اند و ممکن است باعث ایجاد یا تشدید نشانه های روانی شده باشند.[۷۷][۷۸]زیستی [ویرایش]ژنتیک اثر متغیر 30 تا 50 درصدی بر خودکشی دارد.[۷۹][۸۰] بیشتر این ارتباط به واسطه بیمارهای ذهنی ارثی است. همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می دهد اگر یکی از والدین خودکشی کند، احتمال اقدام به خودکشی در فرزندان افزایش می یابد.[۸۱]سوء مصرف مواد [ویرایش]سوء مصرف مواد پس از اختلالات روانی، دومین عامل ریسک در خودکشی است. [۸۲] سوء مصرف مواد در هر دو صورت دائمی و حاد با خودکشی مرتبط است. این مربوط به اثرات تخدیری و بی قیدی بسیاری از مواد روان گردان است که وقتی با اندوه شخصی مانند عزا و سوگ همراه می شود،، ریسک خودکشی را بسیار افزایش می دهد. [۸۳] بیش از 50% خودکشی ها با مصرف الکل و مواد مرتبط است. 25% معتادان و الکلی ها خودکشی می کنند. در 70% خودکشی های نوجوانان سوء مصرف مواد و الکل نقش دارد. بهتر است همه معتادان به مواد مخدر و الکلی ها در مورد انگیزه های خودکشی به دلیل ریسک بالای خودکشی شان، مورد بررسی قرارگیرند. یک بررسی در موسسه پریسون نیویورک نشان می دهد که 90% بیماران روانی که خودکشی کرده اند، سوء مصرف مواد داشته اند.[۸۴]سوء مصرف موادی مانند کوکائین، همبستگی بالایی با خودکشی دارد. خودکشی در معتادان دائمی به کوکائین بیشتر در حالت "کاهش مصرف" یا "ترک" روی می دهد. در جوانان سوء مصرف چند ماده مخدر بطور همزمان، بیشتر منجر به خودکشی میشود، در حالیکه در مسن تر ها اعتیاد به الکل این نقش را دارد. در سن دیه گو، 30% افراد خودکشی کرده ی زیر 30 سال، کوکائین مصرف کرده بودند. در شهر نیویورک در یک دوره همه گیری مصرف مواد، از هر پنج نفر خودکشی کرده، یک نفر به تازگی کوکائین مصرف کرده بود. کاهش یا ترک کوکائین سبب بروز علائم افسردگی شدید می شود که همراه با دیگر اثرات مخرب روانی، ریسک خودکشی را افزایش می دهد.[۸۵][۸۶] مت آمفتامین با افسردگی و خودکشی ارتباط زیادی دارد و به هم اندازه بر سلامتی روحی وجسمی اثرات مخرب دارد.[۸۷]سوء مصرف الکل با برخی اختلالات ذهنی مرتبط است و میزان خودکشی در الکلی¬ها بسیار بالاست .[۸۸] افسردگی در الکلی ها و کسانی که سوء مصرف الکل دارند بسیار زیاد است. قبلا بحث بر سر این بود که آیا کسانی که سوء مصرف الکل دارند کسانی هستند که دچار اختلال افسردگی ماژور هستند، و با این کار خود درمانی می کنند (در بعضی موارد درست است)، اما بررسی های اخیر نشان می دهد که مصرف بیش از اندازه و دائمی الکل خود سبب پیشرفت اختلال افسردگی در بسیاری از افرادی است که سوء مصرف الکل دارند.[۸۹]مصرف طولانی مدت بنزودیازپین تجویزی یا سوء مصرف دائمی آن به همان اندازه که با افسردگی مرتبط است با خودکشی ارتباط دارد. هنگام تجویز این ماده مخصوصا برای بیمارانی که ریسک خودکشی دارند باید دقت کرد.[۹۰][۹۱][۹۲] در یک بررسی، هرچند اندازه نمونه کوچک بود، ریسک خودکشی یا آسیب رساندن به خود، در نوجوانانی که بنزودیازپین مصرف کردند افزایش یافت. اثرات بنزودیازپین به طور خاص در گروه سنی زیر 18 سال نیاز به بررسی بیشتری دارد. در استفاده از بنزودیازپین در نوجوانان افسرده باید احتیاط کرد.[۹۳] خودکشی یک نتیجه عمومی وابستگی دائمی به بنزودیازپین است. سوء مصرف بنزودیازپین یا دیگر مواد CNS آرامبخش ریسک خودکشی را در افرادی که سوء مصرف مواد دارند افزایش می دهد.[۹۴][۹۵] 11% مردان و 23% زنانی که عادت سوء مصرف یک ماده آرامبخش خواب آور را دارند خودکشی می کنند.[۹۶]سیگار [ویرایش]مطالعات گوناگونی انجام شده اند تا نشان دهند که بین مصرف سیگار، انگیزه خودکشی و اقدام به خودکشی ارتباط مستقیم وجود دارد.[۹۷][۹۸] در بررسی که بر روی پرستاران انجام شد، ریسک خودکشی در افراد، با مصرف 1 تا 24 سیگار در روز، دو برابر و با مصرف 25 یا بیشتر، 4 برابر افرادی بود که هرگز سیگار مصرف نکرده بودند.[۹۹][۱۰۰] در بررسی که بر روی 300000 سرباز مرد آمریکایی صورت گرفت، ارتباط قطعی بین خودکشی و سیگار کشیدن مشاهده شد به طوری که میزان خودکشی آنهایی که بیشتر از یک بسته سیگار در روز مصرف می کردند دو برابر کسانی بود که هرگز سیگار مصرف نکرده بودند.[۱۰۱]جنبههای اجتماعی [ویرایش]قانون [ویرایش]مقاله ی اصلی: اوتانازیدر بعضی حوزه های قضایی، یک فعالیت کامل یا ناقص در مورد خودکشی یک جرم در نظر گرفته می شود. بسیار شایع یا معمول است که اعضای بازمانده که در یک فعالیت خودکشی شرکت کرده باشند با اتهام قضایی مواجه شوند. در برزیل، اگر کمک معطوف به شخص نابالغ باشد جریمه متوجه هر دو می شود و به عنوان قتل در نظر گرفته نمی شود. در ایتالیا و کانادا تحریک دیگران به خودکشی نیز یک جرم محسوب می شود. در سنگاپور همراهی در خودکشی یک شخص بامعلولیت ذهنی یک جرم منجر به اعدام (capital offense)محسوب می شود. در هند معاونت در خودکشی افراد نا بالغ یا با مشکلات روحی حداکثر نتیجه ای در اندزه ی یک سال زندان همراه با جریمه مالی به همراه دارد.[۱۰۲] در آلمان قوانین زیر در موارد خودکشی اعمال می شود[۱۰۲] : اوتانازی فعال(Active euthanasia) (قتل با تقاضای خود فرد) بر اساس ماده 216 ازStGB (قانون جرایم آلمان) قابل تنبیه از شش ماه تا پنج سال زندان است. قانون آلمان خودکشی را به عنوان یک حادثه(اتفاق ناگهانی) در نظر می گیرد و هر فرد حاضر در هنگام خودکشی می تواند به علت عدم کمک رسانی برای پیش گیری از خودکشی، تحت تعقیب قانونی قرار گیرد. خودکشی از نظر قانونی، در هنگامی که فرد مبادرت کننده به خودکشی، هوشیاری خود را از دست می دهد، امری اورژانس(emergency) محسوب می شود. کوتاهی در ارائه کمک بر اساس بند 323 از stGB قابل مجازات با حداکثر یک سال زندان است. سه کشور حوزه بنلوکس ( هلند، بلژیک و لوکزامبورگ) تنها کشورهایی هستند که در آنها "مرگ آسان" قانونی است و هلند امسال "دهه اوتانازی" را گرامی می دارد.فلسفهی خودکشی [ویرایش]نوشتار اصلی : فلسفه خودکشی برخی افراد خودکشی را به عنوان «امری مشروع» در حوزهی انتخابهای فردی قرار داده و آن را جزء حقوق انسانی فرد قلمداد میکنند (این نوع نگرش اصطلاحاً به «جنبش حق مرگ» معروف است). این گروه بر این باورند که، هیچ فردی نباید برخلاف خواستهاش مجبور به رنج کشیدن بشود، بهویژه در موقعیتهایی نظیر بیماریهای درمانناپذیر، اختلالهای ذهنی، و کهولت سن که امکان بهبود برای آن وجود ندارد. طرفداران این نوع نگرش، باوری را که خودکشی را در همه حال غیرعقلانی میداند نمیپذیرند، بلکه معتقدند که خودکشی میتواند واپسین راهحل مناسب برای کسانی باشد که رنج یا آسیب {تنانی و روانی} بزرگی را تحمل میکنند. این نوع نگاه به مقولهی خودکشی، در اروپای قارهای از بیشترین حمایت برخوردار است، در این منطقه از جهان «اوتانازی یا مرگ خودخواسته» و موضوعاتی از این قبیل علناً در پارلمان مورد بحث و بررسی قرار گرفته و با سطح مناسبی از حمایت مواجه شده است.[۱۰۳]شاخۀ باریکتری از این گروه، خودکشی را چیزی بینِ "انتخاب مرگ در موقعیتی خاص" و" حق مقدس برای هر فرد(حتی یک فرد جوان و سالم)" می دانند.این گروه معتقدند، این دسته از افراد که در شرایطی عادی به خودکشی دست می زنند به شکلی آگاهانه و عقلانی تصمیم به پایان دادن زندگیشان گرفته اند.طرفداران برجسته این مکتب فکری عبارتند از فیلسوف بدبین آلمانی آرتور شو پنهاور،[۱۰۴] فردریش نیچه، و دیوید هیوم اسکاتلندیِ تجربه گرا[۱۰۵].یعقوب اپل زیست شناس، به مدافع پیشرو این حالت در آمریکا، تبدیل شده است.[۱۰۶] .طرفداران اين ديدگاه از خواهان لغو قوانينی هستند که آزادیهای افراد مستعد خودکشی را سلب میکنند، از جمله قوانينی که بستری شدن آنها بر خلاف ميل خودشان را مجاز میشمارد.خودکشی در سایر جانوران [ویرایش]خودکشی در «سالمونلایی» که به دنبال راهی برای پیروزی در رقابت با باکتری های رقیب توسط رها کردن یک پاسخ سیستم ایمنی علیه آن ها می گردد، دیده شده است.[۱۰۷] خودکشی دفاعی همچنین در بین مورچه های برزیلی کارگر Forelius pusillos، در جایی که یک گروه کوچک هر غروب بعد از بستن راه های ورودی و خارجی نگهبانی لانه را رها می کنند دیده شده است.[۱۰۸] شته های نخود فرنگی وقتی توسط یک کفشدوزک ترسانیده می شود، می توانند خود را منفجر کنند و پراکنده شوند و به این صورت از هم نوعان خود مراقبت کرده و بعضی اوقات حتی سبب کشتن کفش دوزک شوند[۱۰۹].بعضی از گونه های موریانه سرباز هایی دارند که منفجر می شوند و دشمنانشان را با ماده ی چسبنده، لزج و بد بویی می پوشانند.[۱۱۰][۱۱۱] گزارشهای روایت گونه ای در مورد خودکشی سگ ها, اسب ها, دلفین ها وجود دارد ولی شواهد قطعی آن اندک است.[۱۱۲] مطالعات علمی اندکی در مورد خودکشی حیوانات موجود است.[۱۱۳]خودکشی از دیدگاه اسلام [ویرایش]در اسلام اقدام به خودکشی حرام و زشت شمرده شدهاست آیات قرآنی و روایات امامان و پیامبر اسلام بر زشتی و نادرست بودن این کار دلالت دارد.قرآن«ولا تقتلوا انفسکم ان الله کان بکم رحیماً و من یفعل ذلک عدواناً و ظلماً فسوف نصلیه ناراً و کان ذلک علی الله یسیراً[۱۱۴] »«و خودتان را مکشید، خداوند نسبت به شما مهربان است و هر که این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام دهد به زودی او را در آتش وارد خواهیم ساخت و این کار برای خدا آسان میباشد.»حضرت محمد:««الذی یخنق نفسه یخنقها فی النار والذی یطعنها فی النار [۱۱۵] »«آن که خود را خفه کند و بکشد خویشتن را در آتش جهنم خفه کردهاست و آن که با نیزه خودکشی کند در آتش جهنم است.»«من قتل نفسه بشی فی الدنیا عذب به یوم القیامه. [۱۱۶] »«هر که در دنیا به هر گونهای اقدام به خودکشی کند و بمیرد و روز قیامت به همان گونه مشمول عذاب خداوندی خواهد شد.»«کان فیمن کن قبلکم رجل به جرح فجزع فاخذ سکنیاً فخربها یده فما رقا الدم حتی مات، قال الله تعالی: بادرنی عبدی بنفسه حرمت علیه الخبه. »"قبل از شما مردی بود که بر اثر جراحت دست بیتابی میکرد چاقو را برداشت و دستش را قطع کرد و از آن به قدری خون چکید تا جان داد. خداوند متعال درباره این شخص فرمود: «بنده من اقدام به خودکشی کرد و جانش را از دست داد من بهشتم را بر این بنده ام حرام کردم و او را به بهشتم راه نمیدهم.»"«من شرب سما " فقتل نفسه فهو یتمساه فی نار جهنم خالداً مخلداً فیها ابداً [۱۱۷] »«هر که زهر بخورد و خودکشی کند، همان زهر را در جهنم خواهد نوشید ودر آتش دوزخ جاودان خواهد ماند.»خودکشی در ایران قدیم [ویرایش]خواجه نصیرالدین طوسی که در قرن سیزدهم میلادی میزیسته است در کتاب اخلاق ناصری برخی از روشهای خودکشی و دلایل آن را در دوران خود ذکر میکند. وی این روشها را خفه کردن خود (دار زدن)، زهر خوردن، و خود را در چاه انداختن ذکر میکند و دلایل آن را ترس از فقر، یا از دست دادن موقعیت و منصب، یا سختی کشیدن بر اثر امری زشت بر میشمارد. وی عمل این افراد را به ترس و جبن نزدیکتر میداند تا شجاعت. در این کتاب آمده است: [۱۱۸]«... و اما افعال کسانی که خویشتن خبه کنند یا بهزهر کشند و یا در چاهی افکنند از خوف فقری یا از فزع زوال جاهی یا از مقاسات امری شنیع، بر بددلی حمل کردن لایقتر از آنکه بر شجاعت.