ناتوانی جنسی زنان

اسيب شناسي اختلالات جنسي در زنان

اختلالات جنسي بر پايه مراحل سه گانه کنش جنسي به سه دسته تقسيم بندي مي شوند : ( اختلال ميل جنسي ، اختلال برانگيختگي يا تهييج و اختلال مرحله ارگاسم )(Desire/Excitement/Orgasm Disorder)
آسيب شناسي ارگاسم زنان ارگاسم واکنشي عصبي– عضلاني است که از طريق اعصاب سمپاتيک اتفاق مي افتد و بصورت رها شدن نا گهاني هيجاني که در مرحله برانگيختگي بوجود آمده ولذت بخش ترين مرحله جنسي است وشامل انقباضات متعدد ومنظم(15-  3) بار در عضلات پوبوکوکسيژال اطراف واژن ، ميان دوراه ومقعد وداخل واژن با فاصله زماني 8/0 ثانيه است.

آسيب شناسي ارگاسم زنان
الف : بيماريهاي مغز اعصاب :
1:اختلالات عصبي طناب نخاعي : مثل نوروپاتي الکلي و ( MS ) ( Multiple Sclerosis)
2:ضايعات اعصاب محيطي : نوروپاتي الکلي،فتق ديسک کمر،تنگي مجراي نخاعي و ديابت ( ديابت باعث آسيب شديد اعصاب حسي کليتوريس مي گردد)

ب : عوارض اعمال جراحي ناحيه اي : مثل سرطان دهانه رحم (سرويکس)، مثانه و راست روده که بعلت آسيب به اعصاب سمپاتيک و پارا سمپاتيک ارگاسم رابه تاخير مي اندازند.

ج : ضايعات ناشي از ضربه به طناب نخاعي : فلج نخاعي ( Paraplegia) قسمت تحتاني طناب نخاعي .
د: اختلالات قلبي – عروقي : مستقيما" روي ارگاسم تاثير نمي گذارد اما ترس و اضطراب ناشي از مرگ ناگهاني پس ازسکته هاي مغزي و قلبي يا ابتلا به فشار خون بالا مانع ارگاسم طبيعي مي شوند.

ه : اختلالات غددي ومتابوليک :
1: ديابت مهمترين وشايعترين اختلال در اين زمينه است.
2: کمبود تستوسترون ( ناشي از برداشتن غدد فوق کليوي و بر داشت تخمدانها (Oophorectomy ) در بعضي سرطانهاي پستان ).
3: هيپو تيروئيدي ( کمبود هورمون تيروئيد ).
4: آدسيون ( کم کاري فوق کليوي).
5: کوشينگ ( پرکاري فوق کليوي).
6: آکرومگالي ( بزرگي اندام ) .
7 : کم کاري هيپوفيز .
و: اعمال جراحي :
1 : جراحي سرطان پستان : برداشت کامل پستان (لامپکتومي) و برداشت توده سرطاني پستان (ماستکتومي ).
2: جراهي اعضا تناسلي : برداشت رحم (هيسترکتومي) و بر داشت تخمدانها.
ز: داروها:
1: دارو هاي خواب آور ومست کننده :( بار بيتوراتها، کلرال هيدرات و الکل در مقادير بالا)
2: آرامبخش ها: مپروبامات و انواع بنزو ديازپين ها مثل (ديازپام ،اکسازپام و کلرو ديازپوکسايد) در مقادير بالا.
3:مواد مخدر: مرفين و کدئين در مقادير بالا.
4:دارو هاي ضد افسردگي: (آمي تريپتيلين و ايمي پيرامين ومهار کننده هاي منو آمين اکسيداز MAO
(Mono Amin Oxidase) مثل فنلزين، اما ليتيم تاثيرچنداني ندارد.
5:مواد محرک: کوکائين وآمفتامين گاهي باعث سرعت ارگاسم اما در مقادير بالا باعث تاخير مي شود.
6: دارو هاي ضد فشار : مثل آلفامتيل دوپا وترکيبات آمونيوم ، فنتولامين و فنوکسي بنزآمين .
بر انگيختگي فرآيندي است که از طريق سيستم پاراسمپاتيک با تشديد احساسات شهواني وترشحات نرم کننده همراه است با افزايش تهييج جريان خون واژينال افزوده شده در نتيجه افزايش ترشحات مويرگي باعث مي شود سطح داخلي واژن مرطوب ولغزنده شود،بر انگيختگي در زنان علاوه بر احساس هيجان ، باعث: طپش قلب ،تنفس سريع ،افزايش فشار خون، داغي، بزرگي پستانها ، انقباض عمومي عضلات ( ميوتوني ) نعوظ نوک پستان ، سيخ سيخ شدن پوست وسرخي جنسي ميشود، دراين حالت کليتوريس ولبها برجسته و واژن افزايش حجم داده ورحم از داخل لگن به بالا کشيده شده ويک سوم تحتان واژن برجسته و ضخيم تر شده و مدخل ارگاسم (Orgasmic Platform ) را تشکيل مي دهد.

آسيب شناسي اختلالات بر انگيختگي زنان
1-حالت کمبود استروژن :
الف : وولو- واژينيت آتروفيک ( (Atrophic Vulvo – Vaginits: شايعترين اختلال مرحله تهييج است.
ب:برداشت تخمدانها : (با برداشت تخمدانها مهمترين منبع توليد هورمون استروژن از بين مي رود)
ج: ترکيبات پروژسترون : بخاطر نقش ضد استروژني ( کاهش لغزندگي ) و ضد آندروژني ( کاهش ميل جنسي ) باعث خشکي واژن مي شوند ، قرصهاي ضد بار داري که داراي نسبت پروژسترون بالاهستند باعث خشکي شده وبرانگيختگي
را کاهش ميدهند.
2- اختلالات طبي :
الف :اختلالات عصبي : ضربه مغزي ، سکته مغزي ، MS
ب : اخلالات عروقي : انسداد عروق لگني ، بيماريهاي قلبي – عروقي ( به خاطر ترس و اضطراب ناشي از مرگ )
ج : اختلالات متابوليک وغددي : ديابت قندي با آسيب به اعصاب حسي کليتوريس – مبتلايان به کمبود تستو سترون
(جراحي غدد فوق کليوي ، تخمدانها يا هيپوفيز در درمان سرطان پستان) – کمبود هورمونهاي تيروئيدي ( بيماري آديسون و سندرم کوشينگ) – آکرومگالي – کم کاري هيپوفيز .
د: اختلالات داخلي ديگر : بيماري هاي کبدي ( انواع هپاتيت هاي الکلي و ويروسي وسيروز کبدي از طريق دفع ناقص استروژن و خنثي شدن اثر آندوژنها ) وبيماريهاي کليوي ( بخاطر افسردگي و کاهش لغزندگي واژن ودرد آميزش)
3- داروها :
الف: آنتي هيستامين ها ( با کاهش لغزندگي و ايجاد خواب آلودگي )
ب: دارو هاي آنتي کولينرژيک ( مثل ديفن هيدرامين ،پروپانتيلين ، آتروپين از طريق مهار اعصاب پاراسمپاتيک باعث کاهش لغزندگي واژن ميشوند ) .
ج:داروهاي ضد فشار خون : (مثل آلفا متيل دوپا ،رزرپين و کلونيدين )
د: داروهاي روانپزشکي ( مثل فنوتيازين و ضد افسردگي ها که باعث خشکي واژن مي شود ).

اختلالاتي که مي توانند باعث نزديکي دردناک شوند.
واژينيسموس (انقباض واژن) :عبارت است از انقباضات عضلات اطراف واژن وميان دوراه ودر نتيجه عدم امکان دخول بخاطر درد وانقباض. از همان ابتداي ازدواج وجود داشته ومانع از به فرجام رسيدن آن مي شود. مشکلات روحي ، اطلاعات نادرست
يا تجربه هاي جنسي آزار دهنده از عوامل آن هستند.واژينيسموس يک واکنش شرطي شده است و بخاطر ارتباط ذهني ايجادشده بين نزديکي ودرد ممکن است برطرف شدن ضايعه اوليه منجر به درمان اختلال نشود. به خاطر انقباض مدخل واژن امکان معاينه لگني وجود نداشته وبيمار حتي تحمل ورود يک انگشت را هم ندارد.
Hymen (پرده بکارت) پاره نشده :
اگر پرده محکم و پاره نشده باقي بماند نزديکي باعث بروز درد مي شود گاه نيز درد علت حساسيت بقاياي ملتهب پرده است. در معاينه فيزيکي وجود اين مشکلات کاملا" قابل تشخيص است .

اشکالات کليتوريس: ترشحات مهبلي، لباسهاي تنگ پلاستيکي ويا جراحات ناشي از ويبراتور ممکن است باعث التهاب
کليتوريس شود. ازديگر مشکلات شايع تحريک شيميائي يا آلرژي نسبت به خوشبو کننده ها، صابونهاي عطري و شوينده
ها است . فيموز(پوشيدگي) کليتوريس نيز از عوامل نادر نزديکي دردناک است. چسبندگي هاي کليتوريس که ناشي از
جراحي ها وجراحات اين ناحيه باشد کاملا"شبيه به فيموز است . يکي از علل بسيار شايع حساسيت کليتوريس ، دستمالي
شديد ناحيه توسط مرد است. ضايعات التهابي دستگاه تناسلي خارجي ( ناشي از هرپس و مونيلياز ) ميتوانند باعث التهاب
کليتوريس شوند ، ((هرپس )) بصورت حبابک هاي کوچک يا تکه هاي سرخ برجسته ديده مي شود ودرد زيادي دارد.
عفونتهاي قارچي (( مونيليائي )) و (( تريکومونائي )) باعث التهاب دستگاه تناسلي خارجي ( وولويت) واز جمله کليتوريس مي شود. لوکوپلاکيا بيماري نادري است که کليتوريس بطور مستقل دچار ضخامت چرمي شکل وسپيدي مي شود.

وولويت (Vulvits) (وولو – واژينيت) : دو مورد از علل شايع التهاب دستگاه تناسلي خارجي که در صورت گسترش منجربه واژينيت (التهاب مهبل) ميشود، عفونت مونيليائي و تريکومونائي است .يکي ديگر از علل شايع ((هرپس ژنيتال)) يا به عبارتي (تبخال تناسلي ) است.
مونيلياز(Monilias) : عفونتي است که در ديابتي ها وزنان حامله شايع است ، خارش شايعترين شکايت بيماري است ودرمان بااستفاده ازMiconazoleوClotrimazole بصورت داخل مهبلي و مصرف خوراکي Fluconazole مي باشد.
تريکوموناس (Trichomonas):علائم آن شبيه به مونيلياز است اما بر عکس آن ترشحات در اين حالت بوي بدي دارد. درمان بصورت مصرف خوراکي Metronidazole است .
هرپس ژنيتال ( نوع2) : آنچنان باعث درد و التهاب ناحيه مي شود که فرد حتي اجازه لمس ناحيه را به کسي نمي دهد چه رسد به نزديکي .
وولو – واژينيت آتروفيک : بعد از يائسگي شايعترين علت ناراحتي هاي تناسلي بشمار مي آيد ، در معاينه فيزيکي مدخل خارجي ومخاط واژن نازک وخشک وملتهب است .

تحريکات شيميائي يا حساسيت ( آلرژي ) در نتيجه مصرف اسپرم کش ها ، شوينده هاي معطر واژينال اسپري هاي خشبوکننده و صابون ها بوجود مي آيد استفاده ازشورت هاي نايلوني به همراه شلوارهاي تنگ و چسبان هم از عوامل مستعد کننده است.

ليکن اسکلروز آتروفيک (Lichen Sclerosiset Atrophicus ) : يک تغيير ثانوي پوستي ناشي از خارش مزمن ناحيه است . پوست حالت ضخيم وچرمي شکل شده وشيارهاي کوچک پوستي کاملا" برجسته مي شند.شپش عانه (Pediculosis ):به خاطر چسبيدن شپش ها به پايه موها باعث خارش زياد ناحيه والتهاب ثانوي مي شود.
غدد بارتولن واسکن (Bartholin & Skenegla ):غدد بارتولن دو غده 10-8 ميليمتري هستند که داخل لب هاي کوچک قرار دارند، مجراي آنها بطول cm 2 به داخل دهليز در کنار پرده بکارت باز مي شود ، بسته شدن مجرا به هر دليل مثل جراحت و عفونت منجر به تشکيل کيست شده و باعث التهاب سلولهاي اطراف و درد آميزش مي شود .
اسکار ( بقاياي ) جراحي : جاي بخيه برش زايمان طبيعي ويا پارگي ميان دوراه باعث درد آميزش مي شود.
سيلد نافيل (وياگرا) : که در درمان اختلالات نعوظي مردان موثر بوده است در درمان اختلالات جنسي زنان هم استفاده شده است. نتايج تحقيقاتي نشان داده اين دارو در برطرف کردن عوارض جنسي داروهاي مهار کننده هاي اختصاصي باز جذب سروتونين ( ( Selective Serotonin Reuptake Inhibitors(SSRI) موثر است. همچنين باعث افزايش ترشحات لغزنده وحساسيت کليتوريس شده است .براي اثبات تاثير سيلد نافيل در درمان اختلالات جنسي زنان به مطالعات بيشتري نياز است.

فيزيولوژي تمايلات جنسي: احتمالا"شبکه ليمبيک که مرکز دريافت تحريکات حسي و ذهني است مسئول ايجاد وحفظ ميل جنسي هم هست ، اينکه دقيقا"چه نوروترا نسميترهائي دراين امر دخالت دارند درست معلوم نيست اما مشخص شده که دوپامين باعث افزايش ميل جنسي ميشود ،از طرفي مشاهدات نشان داده که تستوسترون پلاسما تاثير قابل توجهي برميزان ميل جنسي انسان داردو اکثر اوقات افت ناگهاني ميل وفعاليت جنسي در يک مرد ناشي از کاهش سطح سرمي تستوسترون بعلت يک بيماري داخلي است. هورمونهاي آندروژني ( آندروژن واستروژن ) نقش مهمي در شورجنسي زنان دارند. 

ناتوانی جنسی مردان


ناتواني جنسي مردان Erectile Dysfunction) Impotency)

ناتواني جنسي Erectile Dysfunction) Impotence) در مردان به فقدان نعوظ يا نعوظ ناقص وکوتاه که شخص نتواند عمل مقاربت را تا حد اقناع ادامه دهد گفته مي شود .
نعوظ Penile Erection :

نعوظ چگونه ايجاد مي شود؟

براي اينکه نعوظ يا راست شدن آلت تناسلي ايجاد شود، بايد قسمت هاي مختلف بدن با يکديگر هماهنگ گردد. يک مرد تنها به اين دليل که مي خواهد، نمي تواند به سادگي نعوظ پيدا کند. جهت ايجاد نعوظ هماهنگي بين روان آدمي، مغز و دستگاه اعصاب مرکزي و محيطي، هورمون هاي خوني، عروق خوني اعم از شريان و وريد جهت ورود جريان خون به داخل آلت و عدم خروج آن از آلت ضروري مي باشد. وقتي تمام اين دستگاه ها با هم کار کنند دو جسم غاري بزرگ شبيه اسفنج موجود در داخل آلت با خون پر شده و بزرگي و سفتي آلت ايجاد مي گردد.
تحريک جنسي Sexual Stimulation باعث شل شدن Relaxation عضلات صاف کورپوس کاورنوزوم وعروق آلت شده وجريان خون آلت افزايش مي يابد . در اثر تحريک جنسي No نيتريک اکسايد از انتهاي اعصاب وسلولهاي اندوتليال ازاد شده وگواننيلات سيکلاز را تحريک ميکند و GTP تبديل به cGMP مي شود واين منجر به فسفوريلاسيون پروتئين کيناز G شده وعضلات شل مي شود.
علل ناتوانی جنسی :

ناتواني جنسي مي تواند به علت عيوب عضوي و يا رواني ايجاد گردد. عوامل متعددي در ايجاد نعوظ اخلال ايجاد مي کنند. در ابتلاي هر کدام از اعضا و دستگاه هاي دخيل در نعوظ که در بالا ذکر شد ناتواني جنسي ايجاد مي شود. مثلاً وقتي مردي استرس و افسردگي داشته و يا نگران اين باشد که نمي تواند عمل دخول را انجام دهد، دچار ناتواني مي گردد که به آن ناتواني جنسي رواني مي گويند. در بيش از نيمي از موارد، ناتواني به علت بيماري يا جراحي و تصادف منجر به صدمات عروقي عصبي به وجود مي آيد. داروها و علل هورموني نيز مي توانند در اين قضيه مؤثر باشند.

از ميان بيماري ها بايد از بيماري قند يا ديابت نام برد که ايجاد ضايعات عروقي عصبي کرده و هجوم جريان خون به داخل آلت را در هنگام تقاضاي جنسي مختل نموده و ناتواني جنسي ناشي از مرض قند را ايجاد مي کند. حفظ رژيم غذايي، ورزش و کنترل قند خون به وسيله دارو زير نظر پزشک مربوطه مشکل را حل مي نمايد، ولي در صورت طولاني بودن، ناتواني جنسي مزمن ايجاد مي کند که درمان آن مشکل است.

يکي ديگر ازعلل عضوي، بيماري هاي قلبي عروقي مي باشد که در آن جريان خون به داخل آلت کاهش يافته و شخص نعوظ کافي پيدا نمي کند. به علاوه گهگاه وريدها که وظيفه احتباس خون در داخل آلت را بر عهده دارند به خوبي عمل نکرده و شخص نمي تواند نعوظ خود را به مدت کافي جهت انجام نزديکي پايدار نگاه دارد. به اين حالت ناتواني جنسي وريدي مي گويند.

جراحي هاي وسيع لگني که براي کنترل سرطان پروستات، مثانه و روده بزرگ به کارگرفته مي شود، به علت اينکه در آن جراح سعي در برداشتن کامل تمام بافت هاي اطراف سرطان را دارد، سبب صدمه به عروق و اعصاب مسئول ايجاد نعوظ گرديده و نهايتاً ناتواني جنسي ايجاد مي کنند.

صدمات نخاعي به علت مرکزيت اين عضو براي انتقال دستورات مغزي به اعضاي بدن مي تواند باعث ناتواني گردد.

از مواد شيميايي مؤثر در ايجاد ناتواني جنسي بايد به داروهاي ضد فشار خون و داروهاي عصبي و ضد افسردگي اشاره نمود. به اين نوع، ناتواني جنسي دارويي مي گويند. البته در اينجا پزشک است که به شما جهت ادامه يا قطع دارو توصيه لازم را خواهد نمود و قطع خود سرانه دارو عوارض ديگري را مي تواند در پي داشته باشد. الکل نيز باعث آسيب کبدي، اختلالات هورموني و صدمات رشته هاي عصبي گرديده و در بعضي از مواقع منجر به ناتواني جنسي دايمي مي گردد.

نارسايي کليه و کبد نيز به لحاظ ايجاد تغييرات هورموني اغلب اين عارضه را به دنبال خواهند داشت.

بيماري عروق قلبي ( نارسايي قلبي ،آترواسکلروز، نارسايي ريوي ، نارسايي کليوي ، عوارض جراحي (پروستاتکتومي) وجراحي عروق ، جراحي نخاع ، پيوند کليه ، Iumbar sympathectomy و... ) ، تروما ( آسيب ديسک ، ضايعات نخاعي ) ،اختلالات اندوکرين و متابوليک (بيماري هاي هيپوفيز ،تيروئيد ،آدرنال ، ديابت ، هيپرپرولاکتينمي ،هيپوگناديسم و...) ،اختلالات نورولوژيک يا عصبي (MS ،آسيب هاي مغزونخاع ،صدمات عروق مغز،نوروپاتي محيطي، نوروپاتي ديابتيک ، ترمورها ،کم خوني وخيم ،سيفيليس و. . . ) ،مشکلات اورولوژيک (فيموزيس ،بيماري پيروني ،پرياپيسم و...)،مشکلات افسردگي ، اعتياد (الکل ، ترياک ، مواد محرک )، داروها (آنتي کلينرژيک ها مانند آتروپين و هيوسين ،سايمتدين ،ديگوکسين ، مدرها ، داروهاي ضد افسردگي، استروژن ها،اوپيوئيدها،داروهای ضد فشار خون مانند آلفا بلاکرها، بتابلاکرها مثل ایندرال، بلاکرهاي کانال کلسيم مثل نیفدیپین ،داروهاي آنتي سايکوتيک ، متوکلوپراميد و. . . )
تشخيص ناتوانی جنسی :
بررسي سابقه ي پزشکي وگرفتن تاريخچه ، معاينه ي باليني جسمي، معاينه ي روانپزشکي وتست nocturnal penile tumescence (نعوظ در خواب)، بررسي هاي آزمايشگاهي مانند CBC ،U/A ،کراتينين،FBS ،BUN ، کلسترول تري گليسريد،HDL ، LDL هموگلوبين A1c ،تستوسترون سرم ،پرولاکتين ،FSH ،T3 ،T4 ،TSH و. . .
درمان:

ابتدا دو قدم براي حل مشکل شما وجود دارد. در قدم اول پزشک نياز دارد علت را جستجو نمايد و در قدم دوم پزشک به شما کمک مي کند که درمان مناسب را انتخاب نماييد.
پزشک چگونه علت را پيدا مي کند؟ پس از سئوالات کافي در مورد نحوه شروع و پيشرفت بيماري و حالت روحي فرد مبتلا، پزشک معاينات کامل به عمل مي آورد تا از صحت مقدار فشار خون، کار اعصاب و ساختمان آلت اطمينان حاصل نمايد. او سپس ممکن است انجام آزمايش بررسي نعوظ شبانه در حالت خواب را توصيه نمايد که کمک زيادي براي افتراق علت عضوي يا رواني مي کند. در کنار آن، بررسي وضعيت هورمون ها و قند خون و يا نحوه جريان خون به داخل آلت ممکن است درخواست گردد.
در صورتيکه علت مشکل شما روحي و فکري تشخيص داده شود پزشک معالج شما را نزد روان شناس يا روان پزشک مجرب معرفي خواهد نمود. اگر علت عضوي باشد روش هاي درماني متعددي به شما پيشنهاد مي گردد که شامل قرص هاي مختلف، تزريق آمپول به داخل عضله و حتي داخل آلت، وسايل خاص براي ايجاد نعوظ مصنوعي(دستگاه وکيوم) و بالاخره عمل جراحي و گذاشتن پروتز مي باشد.
مسلم است که هر يک از طرق فوق خصوصيات خاص خود دارند که منطبق با توانايي هاي شما مي تواند مؤثر واقع شود. بنابر اين نگران مشکل خود نباشيد و  با مشاوره با پزشک اعصاب وروان مرتفع خواهد گشت.پس از برسی کامل علل وحل تمام آنها امکان برطرف کردن کامل ناتوانی جنسی وجود دارد اما در شرایط خاص می توان به صورت علامتی با داروهای زیر موقتاً مشکل را مرتفع نمود.
تادالافيل Tadalafil :
ازدسته داروهاي مهار کننده ي فسفودي استراز تايپ 5مي باشد . ساير اعضاي اين دسته داروهاي سيلدنافيل وواردنافيل هستند .
تادالافيل در سال 2003 توسط FDA تائيد شد . اين دارو به علت 36 ساعت طول اثر به weekend pill مشهوراست .
يکي از مزاياي تادالافيل نسبت به سيلد نافيل و واردنافيل (طول اثر 4 تا 5 ساعت ) طول اثر 36ساعت آن مي باشد .
فارماکو کينتيکس :
دارو را مي توان همراه يا بدون غذا مصرف نمود .
فراهمي زيستي Bioavailibility دارو متغير است .ميزان اتصال به پروتئين PB دارو 94 در صد.
متابوليسم دارو کبدي واز طريق سيتوکروم CYP3A4 مي باشد.
نيمه عمر دارو 5/17 ساعت است. دفع دارو بيشتر از 60 در صد از طريق مدفوع وبيش از 30درصد از طريق ادرار است .
مکانيسم اثر :
داروها ي سيلدنافيل Sildenafil ، تادالافيل Tadalafil ، واردنافيل، از دسته مهار کننده هاي فسفودي استرازتايپ 5 هستند (PDE5 Inhibitors ) واز تبديل GMP جلوگيري کرده وموجب افزايش cGMP مي شوند (cGMP ، توسط گوانيليل سيکلاز در اثر تحريک نيتريک اکسايد NO توليد مي شود ) افزايش cGMP باعث شل شدن عضلات
corpus cavernosum وعروق آلت شده وموجب Erection ميشود.
اين داروها آگونيست گيرنده هاي کلينرژيک هستند ( پاراسمپاتوميمتيک ) واثر وازواکتيو استيل کولين را تشديد مي کنند .
موارد مصرف:
1- ناتواني جنسي (Impotence) Erectile Dysfunction
2- هيپرتانسيون ريوي pulmonary hypertension (سيلدنافيل در درمان هيپرتانسيون ريوي به کار مي رود وتادالافيل در فاز 3بررسي هاي clinical trials مي باشد ودر درمان Pulmonary arterial hypertension روزي يکبارمصرف مي شود ).
در هيپرتانسيون ريوي عدم تعادل imbalance در سيستم PDE5/NO در ريه وجود دارد.
تداخلات دارويي وموارد اخطار با مهار کننده هاي فسفودي استراز 5 :
تادالافيل توسط CYP3A4 در کبد متابوليزه مي شود ومهار کننده هاي اين ايزوآنزيم سيتوکروم P450 باعث کاهش کليرانس سيلدنافيل راافزايش مي دهند. داروهاي سايمتيدين ،سيزاپرايد ،ايترومايسين ، کتوکونازول و کتوکونازول وايتراکونازول از اين گروه هستند وغلظت پلاسمايي سيلدنافيل را افزايش مي دهند.مصرف همزمان نيترات ها (به عنوان ضد آنژين صدري ) مانند نيتروگايسيرين ، ايزوسوربايد دي نيترات ،ايزوسوربايد مونونيترات ، پنتا اريتريتول تترانيترات ،آميل نيتريت وبه عنوان داروي سکس مانند اميل نيتريت ، ايزوبوتيل نيتريت ) با تادالافيل منجر به افت فشار شديد خون (هايپوتنشن) وتاکيکاردي رفلکسي وشديدتر شدن آنژين صدري وگاهي مرگ مي شود . زيرا نيترات ها از طريق افزايش توليد cGMP عمل مي کنند .
ساير تداخلات وموارد اخطار شامل :آلفابلاکرها (آلفا بلاکرها ي غير انتخابي مانند فتولامين ، فنوکسي بنزامين وآلفا يک بلاکرها a1blockers مانند پرازوسين ، ترازوسين ، آلفوزوسين ، دوکسازوسين ، مصرف تامسولوسين نسبت به بقيه همراه با تادالافيل بي عارضه تر است ، a2blackers مانند يوهيمبين )-St.Johns Wort ، آميو دارون ،سوتالون،ايبوتيلتيد ،دوفه تيلايد ،پروکايين اميد ، ديزوپراميد، کينيدين ،فلوکونازول ، ووريکونازول، کربامازپين ،کلاريترومايسين ،سيکلوسپورين ، دانازول ، دلاويريدين ، دگزامتازون ، ديلتيازم ،افاويرنز ،اتوسوکسيمايد ،HIV Protease inhibitors ( آتازاناوير ، اينديناوير ، لوپي ناوير ، نلفيناوير ، ريتوناوير، ساکيناوير) ايزونيازيد،لوواستاتين ، داروهاي پايين آورنده ي فشارخون ، نويراپين ،نفازودون ، مترونيدازول ، گريزئوفولوين،سايرداروهاي درمان کنندهي اختلال نعوظ ، فنو باربيتال ، فتي توئين ، ريفابوتين ، ريامپين ، وراپاميل ، زفيرلوکاست ، الکل .
عوارض جانبي :
در اشخاصي که به تادالافيل حساسيت دارند نبايد مصرف شود وعلائم آلرژي شامل بثورات جلدي ، خارش ، کهير ، تورم ، گيجي ومشکلات تنفسي مي باشد .سردرد،فلاشينگ ،احتقان بيني ، ديس پيسي، کمردرد،دردهاي عضلاني ،درد در اندامها ، اسهال ، سوزش سر دل Heart burn عوارض شبه سرما خوردگي ،تاري ديد، پرياپيسم ، در صورت وجود بيماري قلبي ممکن است آنژين شديدتر شده وStroke وحمله ي قلبي ومرگ ايجاد شود ، در مواردي هم اختلالات کوري ناگهاني وکري ناگهاني گزارش شده است . تادالافيل ايزوفرم PDE11 را هم مهار مي کند .
سيلدنافيل وواردنافيلPDE6 راهم مهار مي کنند ( اين آنزيم در شبکيه است ). تادالافيل نسبت به بقيه PDE5 رااختصاصي تر مهارمي کند وواردنافيل هم نسبت به سيلدنافيل PDE5 رااختصاصي تر مهار مي کند در نتيجه عوارض چشمي وقلبي تادالافيل وواردنافيل کمتر از سيلدنافيل مي باشد .
عوارض چشمي تادالافيل :
اختلال در ديد رنگها ( اشياء راآبي ديده يا اختلال بين ديد سبز وآبي ايجاد مي شود ) ، تاري ديد، التهاب ملتحمه ،افزايش ريزش اشک ، ادم پلک ،NAION يا ((nonarteritic ischemic optic neuropathy . در بعضي از اشخاصي که NAION گزارش شد يکسري ريسک فاکتور مانند سن بالاي 50سال ، هيپرتانسيون ، مصرف سيگار ،بيماري کرونري قلب،crowded Disc،هيپرليپيدمي وديابت وجود داشت .
اشخاص مبتلا به آنژين صدري، آريتمي ، هيپرتانسيون ، هيپرتانسيون ،حمله قلبي ، ديابت ، اختلالات اناتوميک آلت ، نارسايي کبد ، زخم هاي معده ودوازدهه ،بيماريهاي هموراژيک ،بيماريهاي خون مثل سيکل سل آنمي ، لوسمس ، ميلوم مولتيپل ،بيماريهاي شبکيه چشم ووجود بيماريهاي شبکيه مثل رتينيت پيگمنتوزا در اعضاي خانواده يا از دست دادن بينايي ، دردقفسه سينه هنگام فعاليت جنسي بايد به پزشک خود اطلاع دهند .
در صورتي که شخصي که تادالافيل مصرف مي کند نياز به عمل جراحي يا جراحي دنانپزشکي داشته باشد بايد مصرف دارورا به دکتر خود اطلاع دهد.
مقدار مصرف :
10 ميلي گرم تک دوز در طي يک روز نيم ساعت قبل از شروع فعاليت جنسي .در صورت نياز مي توان دوز دارو را به 20ميلي گرم افزايش يا به 5 ميلي گرم کاهش داد.