افسردگی کودکان

 افسردگی کودکان

افسردگي در كودك و بزرگسال معناي مشابهي ندارد و نشانه هاي هر كدام متفاوت است. به طور كلي، افسردگي عبارت است از احساس درماندگي و به بن بست رسيدن؛ گاهي اين اختلال علائم جسماني دارد و گاهي علائم رواني؛ در بسياري از موارد نيز علائم جسماني و رواني همزمان ديده مي شود. پژوهش ها نشان داده است كه افسردگي مي تواند از آغاز زندگي يعني دوران نوزادي هم پديد آيد. براي مثال ، زماني كه نوزاد به مرحله اي از رشد مي رسد كه مادر خود را مي شناسد ( شش تا هشت ماهگي ) جدا شدن از مادر موجب بروز حالات افسردگي در طفل مي شود.

 نشـــانه هـــا 
كودك افسرده فاقد انرژي لازم است و احساس خستگي مي كند . از لحاظ ظاهر نيز رنگي پريده دارد. تمركز حواس او پايين مي آيد؛ چنانچه قادر به توجه كردن و تمركز داشتن نيست و خود را فردي بي ارزش و بي كفايت احساس مي كند. افكار مربوط به مرگ هم در او بروز مي كند. فكر خودكشي ( البته بدون طرح و نقشه معين ) نيز در بعضي كودكان افسرده ديده مي شود. كودكان افسرده به لحاظ پايين بودن سطح توجه تمركز، اغلب قادر به درس خواندن نيستند. يادگيري آنها كُند مي شود و علاقه اي به درس و مدرسه نشان نمي دهند. افت تحصيلي براي آنها پيش مي آيد و حتي برخي از آنان ، پس از چند روز تعطيلي و به مدرسه رفتن ، ابراز بي علاقگي مي كنند. به تدريج اين فقدان تمايل ، به ترس از مدرسه تبديل مي شود. در اين شرايط والدين معمولاً علت را در مدرسه جست و جو مي كنند؛ در حالي كه اغلب ، علت اين نوع ترس افسردگي كودك است و از آن جا كه كودكان افسرده بسيار به مادر وابسته مي شوند نگران از دست دادن مادر يا بيمار شدن او هستند و به اين ترتيب از مدرسه دوري مي كنند. سردرد، دل درد ، سرگيجه و حالت تهوع از ديگر نشانه هاي جسماني افسردگي است. از علائم رفتاري نيز مي توان به اين موارد اشاره كرد: كودكان افسرده معمولاً دروغ مي گويند ، گاهي دزدي مي كنند و بعضاً تمايل به كار خلاف دارند.

علتـــــــها

افسردگي يك بيماري است كه علت هاي آن مي تواند ژنتيكي ، روانشناختي ، زيستي يا محيطي باشد ؛ هر يك از عوامل ذكر شده مي تواند ، هم براي كودكان و هم براي بزرگسالان به بروز افسردگي بينجامد. در صورتي كه علت ، ژنتيكي باشد بايستي به اختلاف سطح هورمون ها و مواد بيوشيميايي بدن توجه كرد و در عوامل روانشناختي به رابطه ي والدين و كودك و همين طور به حالات روحي و رواني پدر و مادر. افسردگي به معناي فقدان يا از دست دادن است. كودكان افسرده فرد ، محيط يا چيزي دوست داشتني را از دست داده اند و يا آن را هرگز به دست نياورده اند. حتي بعضي از روانكاوان افسردگي را معادل عزاداري دانسته اند و عنوان كرده اند كه كودك افسرده براي از دست دادن شخص يا چيزي عزيز و دوست داشتني ، گويي عزاداري مي كند. شايد در پاره اي موارد به نظر برسد كه كودك چيزي را از دست نداده ، اما مسلماً در بين چيزهايي كه دارد. فقدان چيزي را احساس مي كند؛ براي مثال ، كودك مادر دارد ولي مادر دلخواهش نيست ؛ يا پدر دارد ، اما پدر دلخواه را ندارد. اين گونه مضامين هم به عنوان فقدان سمبليك مطرح هستند و موجب افسردگي مي شوند . گاهي رفتار والدين از نوع آزاردهنده ، تحقير كننده و مقايسه كننده است كه حالات افسردگي را در كودك به وجود مي آورد. در پاره اي از موارد هم ، مادر خود افسرده است و كودك در اثر مجاورت با او ناخواسته تمامي حالات وي را دريافت مي كند. به طور كلي چنانچه محيط زندگي كودك ، مطلوب نباشد ( از نظر محبت ، توجه و .... ) و نيازهايش ارضا نشود؛ خطر افسردگي براي او وجود دارد.

پيشگيـــــــري و درمــــــان

خانواده و فضاي رواني آن در پيشگيري از افسردگي و درمان اين اختلال تأثير بسيار دارد. البته در صورتي كه افسردگي ، حاصل عوامل دروني باشد ، درمان آن قدري متفاوت است و بايستي كودك نزد روانپزشك متخصص برده شود و سپس روان درماني صورت گيرد. اما براي درمان افسردگي هاي محيطي ( كه بيشترين نوع افسردگي كودكان را شامل مي شود ) ساختن فضايي دوستانه و صميمانه ، فضايي كه كودك در آن احساس كند همه دوستش دارند و نيازهايش را به موقع و به جا برآورده مي كنند ، از مهمترين عوامل است.
پدر و مادر افرادي هستند كه كودك به آنها علاقه بسيار دارد و وجودشان به ويژه در دوران كودكي لازم است. به علاوه ، ارتباطات منفي و عاري از عشق و پذيرش ، مي توانند افسرده ساز باشند ؛ بنابراين وجود محيطي سرشار از عشق و محبت و روابطي سالم و صميمي براي كودكان ضروري است و نبايستي آنان را از اين نعمت محروم كنيم. همچنين بايد بكوشيم روابط بچه ها با دوستان و بستگان به طريقي مثبت و مؤثر پيوسته برقرار باشد. آرزوها ، خواسته ها و تمايلات منطقي و طبيعي پاسخ داده شوند و سعي كنيم جلوي فقدان آنچه را كه ضروري و لازم است بگيريم.

 

از ديگر عواملي كه به بروز افسردگي كمك مي كنند و براي پيشگيري ، بايد به آنها توجه كرد. عبارت اند از:

- جدا شدن از خانواده و منابع حمايت كننده عاطفــي

- تعويض مدرسه و از دست دادن دوستــان

 - مهاجـــــرت

 - عوض كــــــردن منــــزل

- تبعيض بين فرزندان و مقايسه كردن آنها با يكديگر

- به رخ كشيدن نكات منفي كودك و ابراز نكردن صفات مثبت او

- از دست دادن عزيزان ، ( از آن جا كه مرگ در اختيار بشر نيست. منظور از توجه در اين زمينه آن است كه خود و فرزندانمان در اين شرايط برخورد مناسبي داشته باشيم)

- شكايت والدين از ناراحتيهاي جسماني كه كودكان را نگران از دست دادن آنها مي كند

- مطرح كردن مسائل و مشكلات اقتصادي در حضور فرزندان

- عنوان كردن حوادث و اتفاقات ناگوار اجتماعي

 

در درمان كودكان افسرده توجه به علت افسردگي اهميت فراوان دارد؛ براي مثال چنانچه منبع حمايتي اي را كه كودك از دست داده بشناسيم، مي توانيم جايگزين خوبي براي او در نظر بگيريم. همان طور كه قبلاً گفته شد. افسردگي در اثر فقدان به وجود مي آيد؛ بنابراين در درمان بايد به فكر به دست آوردن چيزهاي مطلوب و دوست داشتني براي كودك باشيم. اجازه دهيم كودك افسرده صحبت كند و احساس خود را بيان نمايد. به احساس او احترام بگذاريم و سعي كنيم با تغيير رفتار خودمان تفسير كودك از وقايع پيرامونش را عوض كنيم. گاهي نيز لازم است محيط كودك را قدري تغيير دهيم. كودكان، خود بهترين منابع اطلاع رساني به بزرگسالان هستند. يعني از خود كودك مي توانيم اطلاعاتي در مورد اين كه چرا غمگين است به دست آوريم. در بسياري موارد، افسردگي كودك به نوع رابطه او با عزيزانش به خصوص مادر مربوط مي شود. گاهي نيز رفتار خشونت بار پدر و عدم ابراز عشق و محبت توسط او ، به بروز حالات غمزدگي و افسردگي در كودك مي انجامد. در اين صورت، آموزش والدين براي اين كه چگونه با فرزندشان رفتار كنند مي تواند بسيار كمك كننده باشد. سختگيري هاي افراطي پدر و مادر هم مي تواند توليد افسردگي و بي پناهي كند. بنابراين روان درماني حمايتي، آموزش والدين، تغيير محيط و به دست آوردن چيزهاي مطلوب، از نكات مهمي است كه در درمان افسردگي كودك بايستي به آنها توجه كرد.

لالایی و روان


تأثیر لالایی روی مغز انسان چه است؟لالایی گفتن بسیار مهم است ، اما به چه دلیل ؟

سالها تحقیق نشان می‌دهد که موسیقی و کلمات ملایم، آرام و منظم مانند لالایی با تحریک امواج دلتا در مغز ذهن را آرام کرده و موجب به خواب رفتن شود.
دکتر نورمن وینبرگر (Norman Wienberger) استاد زیست‌شناسی عصبی و رفتاری در دانشگاه کالیفرنیا می‌گوید: موسیقی در هر فرهنگی وجود دارد و کودکان چنان قابلیت‌های فوق‌العاده‌ای در زمینه موسیقی دارند که نمی‌توان آن را اکتسابی دانست. مادرها همیشه و در همه جا برای کودک خود آواز می‌خوانند چون بچه‌ها آن را می‌فهمند. موسیقی بخشی از میراث زیست‌شناختی ما است.

پیش از تولد
دکتر پاتریشیا اس تی جان (Patricia St. John) استادیار موسیقی در دانشگاه کلمبیا می‌گوید مطالعات کاملی انجام شده و نمونه‌های واقعی از آنچه جنین در رحم مادر می‌شنود ثبت شده است. او به نمونه‌های ثبت شده توسط دکتر شیلا سی وودوارد (Sheila c.Woodward) رئیس آموزش موسیقی در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی اشاره می‌کند. تحقیقات وی تا حدودی نشان می‌دهد که چرا نوزادان با صدای مادر خود بیشتر از پدر ارتباط برقرار می‌کنند. بیشتر کودکان بطور ذاتی موسیقی و ریتم را دوست دارند و مایلند به محض اینکه این توانایی را پیدا کنند بدن خود را همراه با ضربات موسیقی حرکت دهند. دکتر اس تی جان می‌گوید: کودکان قبل از اینکه بتوانند صحبت کنند، آواز می‌خوانند و قبل از اینکه بتوانند راه بروند، می‌رقصند.

یادگیری از طریق لالایی
دکتر سارا برورBrewer)  (Sarah از دانشگاه کمبریج در کتاب خود “ابر کودک: پتانسیل کودک خود را از بارداری تا یک سالگی تقویت کنید” می‌نویسد: گوش نوزاد در هفته بیستم تکامل بطور کامل رشد می‌کند و مغز او قبل از ۲۴ هفتگی به صداهایی که از خارج از رحم می‌شنود پاسخهای الکتریکی می‌دهد. بعلاوه محققان در دانشگاه لیسستر (Leicester) در انگلستان دریافتند هنگامی که  بچه‌ها از شنیدن موسیقی لذت می‌برند نفس می‌کشند. آنها آهنگ‌هایی را که قبل از تولد تا یک سالگی شنیده‌اند را بیشتر دوست دارند و می‌توانند آنها را به خاطر بسپارند.

راهی به سوی زبان‌آموزی
وقتی مادر برای کودک خود لالایی می‌خواند با تکرار ریتم موسیقی و حدفاصل سطح ساده کلام (simple-pitch contours of speech)  او را با زبان آشنا می‌سازد. وینبرگر می‌گوید: هر دوی اینها صداهای کشیده زیادی دربردارند. صحبت کردن نوزاد مانند آواز خواندن است و تفاوت چندانی میان این دو نیست. کودک به موازات رشد از آواز خواندن نیز لذت می‌برد. داین بالز (Diane Bales) از بخش رشد کودک و خانواده در دانشگاه جورجیا می گوید: تطبیق کلمات در واقع به یادگیری سریع و نگهداری طولانی‌تر مطالب در مغز کمک می‌کند، به همین دلیل ما متن اهنگهای کودکی خود را حتی اگر سالها نشنیده باشیم، به خاطر داریم.

رشد عقلی
به گفته برور (Brewer) تحقیقات نشان میدهد کودکانی که با موسیقی برانگیخته می‌شوند ۶ ماه زودتر از سایر کودکان حرف می‌زنند و رشد عقلی بالاتری دارند. این رشد به افزایش درک فضایی و هوش لازم برای پازلهای پیچیده و عملکردهای بالاتر مغز مانند ریاضی، موسیقی و شطرنج مربوط می‌شود. طبق مطالعه‌ای که در بخش رشد خانواده و کودک در دانشگاه جورجیا انجام شد، در کودکانی که در مدت زمان رشد خود موسیقی گوش می‌دهند بخشهای ارتباطی مغز با موسیقی پیشرفت می‌کند و این پیشرفت میتواند راه و روش فکری آنان را تحت تأثیر قرار دهد.

درک عاطفی
مطالعه‌ای در دانشگاه Case Western Reserve انجام شد که نشان داد کودکان ۶ تا ۱۲ سال به ۳۰ آهنگ انتخابی از باخ احساسات گوناگونی نشان دادند. طبق این مطالعه کودکان درجات دقت و حساسیت عاطفی شگفت‌آوری داشتند به ویژه کودکان ۶ ساله‌ای که هیچ آموزش موسیقی ندیده بودند. . در این مطالعه “شادی” با حرکات موزون زیاد و تولید آواهای منقطع، “غم” با حرکات موزون کم و تولید آواهای پیوسته، “هیجان” با حرکات موزون زیاد در ۳ ضرب و “آرامش” با حرکات موزون کم در ۲ ضرب همراه بود.

بازی کامپیوتر ی و روان


تاثیر بازی های کامپیوتری بر زندگی روزمره - جستجوی

تاثیرات مضر بازی های رایانه ای بر زندگی ما


امروزه بازی های کامپیوتری نه فقط ابزاری برای سرگرمی و تفریح، بلکه یکی از بزرگترین صنایع دنیای فناوری ارتباطات و اطلاعات هستند. صنعتی که در دو دهه اخیر،تاثیرات عظیمی بر سخت افزارها و نرم افزارهای مورد استفاده در سرتاسر جهان به جای گذاشته است.

 

شناخت اندکی که نسبت به این صنعت در کشور ما وجود دارد، باعث شده است تا بیشتر افراد، بازی های کامپیوتری را ویژه کودکان بدانند و آن را نوعی تفریح جهت اوقات فراغت بپندارند. حال آنکه در اکثر کشورهای جهان، این بخش از علوم ICT جزو تخصص های مهم به شمار می رود و اهمیت بسزایی دارد. هم اکنون رشته معماری و طراحی بازی های کامپیوتری در بسیاری از دانشگاه های معتبر جهان تدریس می شود و فارغ التحصیلان این رشته ها مانند میلیون ها نفر دیگر در این صنعت نوین، مشغول به کار می شوند.

متاسفانه یکی از باورهای اشتباه در مورد بازی های کامپیوتری این است که این بازی ها تاثیر مخربی بر روح، روان و شخصیت افراد دارند. هر از گاهی اخباری از مناطق مختلف جهان به گوش می رسد که فلان نوجوان به دلیل اینکه مثلا 15 ساعت بدون وقفه مشغول بازی با کامپیوتر بود، دچار حمله های عصبی شد و کارش به بیمارستان کشید!

آیا چنین مواردی می تواند دلیلی بر نفی عملکرد مثبت بازی های کامپیوتری باشد؟ 15 ساعت رانندگی مداوم نیز می تواند هر انسانی را از پای درآورد. آیا به این دلیل میتوان گفت رانندگی، سرتاسر ضرر و تاثیر منفی است؟ 15 ساعت گوش کردن به ملایم ترین موسیقی ها نیز می تواند اعصاب را دچار اختلال کند. آیا این دلیلی بر نادیده گرفتن ارزش های هنری موسیقی است؟

اگر کمی واقع بینانه تر نسبت به این قضیه برخورد کنیم، مطمینا قضاوت ما توام با اشتباه کمتری خواهد بود. امروزه جامعه شناسان به تاثیرات مثبت بازی های کامپیوتری بر رفتارهای فردی و اجتماعی پی برده اند. بازی Sims یکی از صدها نمونه ای بشمار می رود که به همین منظور و با همین دید تهیه شده است.

عرضه این بازی بر نحوه برخورد اجتماعی و معاشرت میلیون ها نفر در سرتاسر جهان و به خصوص در ایالات متحده آمریکا، تاثیرات شگرفی پدید آورد. حال که در عصر نوین به سختی می توان جوانان را از کامپیوترها جدا کرد و همین موضوع باعث دوری آنها از محیط های اجتماعی، دوستان و عدم آشنایی با روش های برقراری ارتباط و آداب معاشرت شده است، پس چه راهی بهتر ازآنکه با کمک همین کامپیوترها نسبت به آموزش چنین مواردی به آنها اقدام شود؟

● خشونت در بازی های کامپیوتری

یکی دیگر از مواردی که بیش از سایر نکات به عنوان جنبه منفی بازی های کامپیوتری مطرح می شود، میزان خشونت به کار رفته در آنها است. اولین نکته ای که ذکر آن لازم به نظر می رسد، این است که بازی های به اصطلاح خشن در بدبینانه ترین حالت، تنها 20 درصد از کل بازی های تولید شده در جهان را به خود اختصاص می دهند.

البته در این که تعدادی از بازی های کامپیوتری خشونت زیادی دارند بحثی نیست و دقیقا به همین دلیلESRB (برد درجه بندی نرم افزارهای تفریحی) نسبت به درجه گذاری بازی ها اقدام می کند تا والدین و فرزندان آنها با شناخت بیشتری نسبت به خرید بازی خود اقدام کنند. از سوی دیگر حدود 80 درصد بازی های کامپیوتری، عاری از هرگونه خشونت و صرفا به منظور به کار گیری قوه تخیل، ادراک و تصمیم گیری کاربران طراحی شده اند.

به عنوان مثال، بازی های سبک استراتژی امروزه به ابزاری کارآمد برای بررسی روش های مدیریت سازمان دهی و تدوین الگوهایی از این دست بدل شده اند و در بسیاری از کلاس های آموزشی، از این بازی ها به عنوان ابزاری برای درک بهتر موارد درسی استفاده می شود.

یک مثال خوب دیگر می تواند استفاده از نرم افزارهای شبیه سازی پرواز ( Flight Simulation ) در سازمان های هوایی و جهت آموزش دانشجویان رشته خلبانی باشد. نرم افزاری که در ابتدا بعنوان یک بازی طراحی شده بود اما امروزه جنبه های آموزشی آن به مراتب پررنگ تر از جنبه های تفریحی هستند. دیگر نکته جالب اینکه معمولا بازی های پرفروش به سبک Action تعلق ندارند و اصولا کاربران بیش از آنکه به دنبال خشونت در بازی ها باشند، طرفدار ایده های نو هستند.

در پایان تنها ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که مطمینا بازی های کامپیوتری نیز به مانند هر پدیده نسبتا نو دیگری نقاط ضعف و قوت فراوانی دارد. اما نگرش تخریبی به این پدیده پرطرفدار، مطمینا باعث می شود تا با دیدی مغرضانه قادر به بهره برداری از منافع آن نباشیم.

اسم و شخصیت


تاثیر اسم بر شخصیت انسان!!


علم نشان می دهد که داشتن یک اسم زیبا و خوش آهنگ نه تنها احساس اطمینان فرد را افزایش می دهد بلکه موجب می شود دیگران به طور مثبت تری به وی نگاه کنند.

 

پژوهشگران انگلیسی و آمریکایی در تحقیقات خود نشان دادند که انتخاب اسم برای فرزندان بزرگترین چالش والدین است چرا که اسمها شخصیت انسانها را می سازند. به گزارش خبرگزاری مهر، محققان انگلیسی با بررسی سه هزار خانواده دریافتند که یک پنجم والدین از اسمی که برای فرزندان خود انتخاب کرده اند پشیمان هستند.

همچنین در تحقیقات دیگری که محققان دانشگاه نورث وسترن در ایلینویز انجام دادند مشخص شد که انتخاب اسم بسیار مهمتر از آن چیزی است که تاکنون تصور می شد و شاید به همین دلیل است که کتابهای اسم نزد مردم از محبوبیت بالایی برخوردارند.

به گفته این محققان، علم نشان می دهد که داشتن یک اسم زیبا و خوش آهنگ نه تنها احساس اطمینان فرد را افزایش می دهد بلکه موجب می شود دیگران به طور مثبت تری به وی نگاه کنند.

دیوید فیلیو سرپرست این تیم تحقیقاتی اظهار داشت: اینکه افراد چه کار می کنند و به چه فکر می کنند اهمیت چندانی ندارد. در واقع مغز انسان به محض شنیدن اسمی که تلفظ می شود پالسهایی را ارسال و دریافت کرده و با توجه به اسم فرد درباره وی قضاوت می کند.

این دانشمند توضیح داد: "روشی که ما را با آن صدا می زنند یک نماد و یک آینه است. در واقع اسم همانند یک کارت ویزیت معرف و بیانگر شخصیت درونی ما است. آوا و معنایی که یک اسم دارد مستقیما بر روی رفتار و قضاوت دیگران نسبت به ما اثر می گذارد. آهنگ و معنای اسم یک فرد حتی بر روی تولید هورمونهای اکسیتوسین، دوپامین و اندورفین نیز اثر می گذارد. می توانیم بگویم نامی که ما را بدان می خوانند بر روی توسعه ما تاثیر می گذارد."

وی افزود: "گذاشتن یک اسم تا حدودی دخترانه بر روی یک پسر می تواند مشکلاتی جدی بر روی حس نا امنی وی ایجاد کند. همچنین اسامی خیلی اصیل و یا کمیاب می تواند اشخاصی بسیار متفاوت را بار آورند."

براساس گزارش لایو ساینس، این محققان پس از تجزیه هزار و 700 ترکیب حرف و آوا دریافتند که گذاشتن اسامی دلپذیر و دخترانه بر روی دختران موجب می شود که آنها شخصیت زنانه تر و ظریف تری داشته باشند. این درحالی است که اسامی پسرانه و غیرمعمولی که بر روی دختران گذاشته می شود شخصیت این دختران را خشن تر و جدی تر می کند.

به گفته این دانشمند، دختران دبیرستانی که اسامی پسرانه ای چون اشلی یا شانون داشتند بیشتر به دروس ریاضیات و فیزیک علاقه مندی نشان می دادند درحالی که دخترانی که دارای اسامی دخترانه ای چون الیزابت یا کایلا بودند بیشتر به دروس علوم انسانی علاقه داشتند.

همچنین در تحقیقات دیگری که دانشمندان دانشگاه ایالت واین در دیترویت انجام دادند مشخص شد افرادی که اسم آنها با حرف A آغاز می شود زندگی طولانی تری نسبت به افرادی که اسامی با حروف آغازین B، C یا D دارند.

در این تحقیق که اسامی 10 هزار فرد از بین ورزشکاران، پزشکان و وکلایی که بین سالهای 1875 تا 1930 زندگی می کردند مورد بررسی قرار گرفت نشان داد افرادی که اسامی آنها اندرو، آنتونی و آلبرت بود به طور متوسط 5/9 سال دیرتر از همکارانی که اسامی آنها دایان، دنیل و دیوید بود زندگی کرده بودند.

متوسط طول عمر افراد با حرف D برابر با 2/69 سال و متوسط عمر افراد با حرف A برابر با 4/73 سال بود.

این طبقه بندی همچنین از دیدگاه انتخاب شغل نیز جالب بود. به طوری که بیشتر افرادی که نام آنها "لارنس" با عبارت آغازین "لا" به معنی قانون بود وکیل و کسانی که اسمشان "دنیس" با عبارت آغازین "دن" مثل "دندان" بود دندانپزشک شده بودند.

ماه و روان

تاثیر ماه روی سلامت انسان


از گفته ها تا واقعیت

آیا میدانید ماه زیبا چقدر روی سلامت بدن ما تاثیر میگذارد؟ آیا میدانید که ماه میتواند روی سلامت روانی ما تاثیر گذاشته، باعث بیخوابی و حتی باعث رشد سریع تر موها شود؟ اگر میخواهید با اثرات این جرم نورانی و درخشان بیشتر آشنا شوید با ما همراه شوید و مطالعه ی این مطلب را از دست ندهید.



در فرهنگ لغات، ماه را جرم آسمانی نسبتا بزرگی تعریف کرده اند که شبها به صورت لکه ی روشن بزرگی از زمین دیده میشود و هر 29 تا 30 شبانه روز یک بار به دور زمین میگردد. اما برای ما که سر به آسمان میبریم و ماه را تماشا میکنیم دیگر اهمیتی ندارد این جرم چیست و چقدر از زمین فاصله دارد. ما زیبایی اش را میبینیم و درخشندگی اش را. در ادبیات ما ماه نماد زیبایی است و هرآنچه قشنگ و دلنشین است ماه خوانده میشود. البته این از قدرت و توان شاعران و نویسندگان ایرانی بر میاید که ذائقه ی ادبی ما را با این تشبیه وفق داده اند. اما براستی در دل آسمان تاریک، ماه همان زیبای بلامنازعی است که سخاوتمندانه به روی افرادی که همواره سر به آسمان دارند لبخند میزند.

 

ماه باعث رشد موها می شود

برای تقویت موها و رشد سریع آنها یعنی 1.5 تا 1.8 سانتی متر در ماه، باید موها را زمانیکه قرص ماه کامل است کوتاه کرد. می پرسید چرا؟ سلامت مو بستگی به این دارد که خون در پوست سر به خوبی جریان داشته باشد تا مواد مغذی کافی به سلولها برسد. قدرت جاذبه ی ماه به همان شیوه ایی که باعث وقوع جزر و مد دریاها می شود، روی مایعات درون بدن به ویژه خون تاثیر می گذارد. در واقع ماه کامل با اتساع شرایین باعث افزایش قطر داخلی مویرگها می شود. به این ترتیب خون بهتر جریان می یابد و مواد مغذی لازم برای سلولها بهتر تامین می شود.  

 

آیا ماه روی سلامت روانی ما تاثیر می گذارد؟

بر اساس نتایج یک پژوهش آمریکایی که در سال 1995 در دانشگاه نوول اورلئان انجام گرفت، 81 درصد دست اندرکاران سلامت روان بر این باورند که گردش ماه روی رفتار انسانها تاثیر میگذارد. برخی از بیمارستان های روانی نیز با فرا رسیدن ماه کامل طبق پروتکل مراقبت های ویژه عمل می کنند. اما باید گفت که این باورها پشتوانه ی علمی نداشته و صرفا از تجربیات پرسنل بیمارستان ها نشات می گیرد. به خاطر اینکه تاکنون هیچ پژوهش علمی رابطه ایی بین زمان کامل بودن قرص ماه و حاد شدن رفتارهای تهاجمی افراد، افزایش خودکشی و یا قتل را به اثبات نرسانده است.


ماه باعث ایجاد مشکلاتی در سیاهرگ ها می شود

بله درست است. همانطور که قدرت جاذبه ی ماه آب اقیانوس ها را بالا می برد، قرص کامل ماه نیز باعث افزایش حجم مایعات بدن شده و سرعت جریان آنها را بالا می برد. این امر برای افرادی که دیواره ی رگهایشان نازک و حساس است ورم پا، واریس و هموروئید به همراه می آورد. اگر به دنبال دلیل بیشتری می گردید باید بگوییم که بدن انسان از 60 الی 80 درصد آب تشکیل شده است و امروزه تقریبا همه ی محققان و دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که سلولهای بدن با پدیده ی «میکرو جزر و مد های درونی» مواجه اند که بر اثر قدرت جاذبه ی ماه رخ میدهد و این جزر و مدها در زمانی که قرص ماه کامل است با قدرت بیشتری اتفاق میافتد.

 

آیا ماه باعث بیخوابی می شود؟

در شبهایی که قرص ماه کامل است برخی از افراد حالت عصبی دارد، خوابشان به هم می ریزد و تمایل بیشتری به ورزش و حرکات فیزیکی پیدا میکنند.در سال 1992 محققان در ژنو دریافتند که ماه روی الکترونها تاثیر میگذارد. ماه هر روز اشعات الکترومغناطیسی متفاوتی از خود ساطع میکند و این «میکرو موج ها» روی الکترونهای سلولهای ما تاثیر می گذارند. در زمانی که قرص ماه کامل است همین اشعات میتواند تاثیر الکتریکی داشته باشند و در نتیجه باعث تحریک اعصاب افراد و ایجاد تغییراتی در زمان خواب آنها شوند.

تلویزیون و کودک

آسیب شناسی تاثیر تلویزیون بر کودکان

نمی توان تصور کرد که کودکان ما بزرگ شوند، رشد کنند، وارد دانشگاه یا حوزه های مختلف شغلی شوند اما با رایانه آشنا نباشند و از شبکه جهانی (اینترنت) چیزی ندانند. دنیای امروز، دنیای تلویزیون، ماهواره، کامپیوتر و اینترنت می باشد و موارد فوق چنان با سرعت وارد زندگی بشر شده و نفوذ خود را ادامه می دهند که نمی توان از کنار آن ها با بی تفاوتی گذشت بلکه باید با آن ها به روش صحیح برخورد نمود تا بیشترین سود و استفاده حاصل آید. نکته قابل ذکر آن است که همچنان که اثرات مفید تکنولوژی جدید در کیفیت زندگی ما قابل انکار نیست ولی در صورت عدم مدیریت صحیح نیز ممکن است تاثیرات مضر آن بر زندگی کودکان و نوجوانان ما غیر قابل جبران باشد.


در مورد تلویزیون به نظر می رسد با توجه به آن که مدت زمان طولانی تری از ورود آن به زندگی گذشته، والدین فکر می کنند در این مقوله کمتر با فرزندانشان مشکل دارند، در آن حدی که استفاده از کامپیوتر و اینترنت والدین را نگران می کند استفاده از تلویزیون آن ها را با چنین شرایطی مواجه نمی کند.

در مورد تلویزیون به نظر می رسد با توجه به آن که مدت زمان طولانی تری از ورود آن به زندگی گذشته، والدین فکر می کنند در این مقوله کمتر با فرزندانشان مشکل دارند.


تماشای تلویزیون یک فعالیت مهم و عمده است که تاثیرات مثبتی روی اطلاعات، دانش و یادگیری دارد. تلویزیون می تواند تاثیری قوی در رشد ارزش ها و شکل دهی رفتار داشته باشد ولی می تواند تاثیرات نامطلوبی نیز در زندگی کودک بگذارد زمانی که صرف تماشای تلویزیون می شود کودک را از فعالیت های مهمی چون مطالعه، تکالیف مدرسه، بازی، ورزش، تعاملات خانوادگی و رشد اجتماعی باز می دارد. همچنین کودکان می توانند اطلاعاتی را از تلویزیون دریافت کنند که نا مناسب و غیر صحیح است به خصوص آن که کودکان در یک مرحله سنی قادر نسیتند بین واقعیت و فانتزی ارائه شده در برنامه های تلویزیونی تفاوت قائل شوند. کودکانی که ساعات زیادی را صرف تماشای تلویزیون می کنند ممکن است موارد زیر در آن ها بیشتر دیده شود:

• پیشرفت تحصیلی ضعیف تری داشته باشند.

• کمتر کتاب بخوانند و مطالعه کنند.

• فعالیت فیزیکی و ورزشی کمتری داشته باشند.

• چاقی و افزایش وزن در آن ها بیشتر باشد.

کودکان ممکن است در برنامه های تلویزیونی و ماهواره با موضوعاتی چون پرخاشگری، رفتارهای جنسی و مصرف مواد مخدر و الکل آشنا شوند و از آنجا که هنوز تفکر انتقادی و منطقی در آن ها شکل نگرفته است ممکن است چیزهائی را که می بینند به عنوان موارد معمول، سالم و قابل قبول بپذیرد.

چنانچه برنامه های تلویزیونی و ماهواره به سمتی رود که مفاهیم خشونت و پرخاشگری در آن ها زیاد باشد و سیستم ارتباطی خانواده نیز به گونه ای مختل باشد که هیچگونه بحث و تبادل نظری در مورد این برنامه ها بین اعضای خانواده صورت نگیرد، می تواند تاثیر نامطلوبی روی رفتار کودک بگذارد، ممکن است کودک رفتار تهاجمی و پرخاشگرانه را به عنوان راه و روشی برای حل مشکلات و مسائلش انتخاب کند و یا با شخصیت های خاصی مثل قربانی یا مهاجم همانندسازی کرده و رفتارهای آنان را تقلید کند، کودکانی که خود مشکلات رفتاری و هیجانی دارند و یا در کنترل تکانه های خود مشکل دارند، ممکن است راحت تر توسط برنامه های نامناسب تحت تاثیر قرار بگیرند. اگر چه برنامه های پرخاشگرانه و خشونت آمیز تلویزیون تنها علت پرخاشگری کودکان نیست اما می تواند یک عامل مهم باشد.

والدین فعال و مسئول می توانند به گونه ای عمل کنند تا کودکان تجربه ای مثبت با تلویزیون و سایر رسانه های تصویری داشته باشند موارد زیر توصیه هائی برای والدین است:

1. به برنامه هائی که کودک شما می بیند توجه نموده و گاهی اوقات آن برنامه ها را با فرزند خود تماشا کنند.

2. زمان تماشای تلویزیون را محدود کرده و در زمان هائی ار روز تلویزیون را خاموش کنید.

3. تلویزیون را در اتاق کودک قرار ندهید چرا که در این صورت نمی توانید برای زمان استفاده از آن محدودیت و قانون خاصی بگذارید. آن را در یک مکان عمومی تر قرار دهید.

4. زمان صرف غذا، زمان تعامل و دور هم جمع شدن اعضای خانواده و زمان مطالعه زمانی نیست که با تماشای تلویزیون از کیفیت آن کاسته شود، در مواقع فوق تلویزیون را خاموش کنید.

5. زمانی که احساس می کنید برنامه خاصی از تلویزیون برای کودک شما مناسب نیست آن را خاموش نمائید.

6. اجازه دهید بچه ها برنامه های فردی و مورد علاقه خود را با نظارت شما انتخاب کنند اما اجازه ندهید هر برنامه ای ببیند.

7. در مورد چیزهائی که در تلویزیون می بینید با فرزند خود به بحث و تبادل نظر بپردازید روی نکات مثبت همچون همکاری، دوستی و احترام گذاشتن به دیگران در برنامه ها و فیلم های تلویزیون تاکید کنید.

8. زمان تماشای برنامه های تلویزیون فرصت خوبی است که اطلاعات کودک را راجع به تاریخ، افراد، مکان ها، شهرها و وقایع مختلف افزایش دهید.

9. در ارتباط با برنامه در مورد ارزش های اخلاقی، خانوادگی و فردی صحبت کنید.

10. در مورد پیامدها و عواقب رفتارهای پرخاشگرانه و پرخطر همچون مصرف سیگار، مواد مخدر رفتارهای جنسی صحبت کنید.


کودکان امکان دارد در برنامه های تلویزیونی و ماهواره با موضوعات نابهنجاری آشنا شوند وبه علت فقدان شکل گیری تفکر انتقادی و منطقی در آن ها ممکن است چیزهائی را که می بینند به عنوان موارد معمول، سالم و قابل قبول بپذیرد.


11. در مورد تاثیر تبلیغات در زندگی روزمره صحبت کنید.

12. بحث راجع به موضوعات فوق باعث رشد تفکر انتقادی در کودک می گردد، تفکری که باعث می شود کودک هر گونه اطلاعاتی را بدون تفکر کردن نپذیرد بلکه پیرامون آن تحقیق کرده، اطلاعات جمع آوری کند و سپس در صورت صحیح بودن آن را بپذیرد. با توصیه ها و نقش فعال شما کودک می تواند از تلویزیون برای یاد گیری سالم و مثبت استفاده کند.

13. برنامه های نامناسب(به خصوص در ماهواره) را جلوی بچه ها رد کنید و مهر عدم تائید روی آن ها بزنید و روی این نکته تاکید کنید که این فکر و عقیده و یا این رفتار روش مناسبی برای حل مشکل نیست و راه حل های بهتری وجود دارد.

14. اجازه ندهید کودک شما برنامه های خشونت آمیز، صحنه های قتل و دیگرکشی و یا برنامه های نامناسب دیگر را ببیند، کانال را عوض کنید و یا تلویزیون را خاموش کنید و توضیح دهید که چه مواردی در برنامه های فوق اشتباه است و قابل قبول نیست.

15. در برنامه های جنگی، خشن و تهاجمی به کودک یادآوری کنید که گر چه هنرپیشه یا قهرمان این ماجرا واقعاً آسیب نمی بیند و کشته نمی شود، اما چنین اعمالی در زندگی واقعی ما منجر به درد، ناراحتی و حتی مرگ می شود.

16. زمان استفاده از تلویزیون صرف نظر از نوع برنامه (حتی اگر نامناسب هم نباشد) باید محدود شود چرا که فرصت و زمان پرداختن به فعالیت های مناسبی چون خواندن، مطالعه کردن، بازی با دوستان، ورزش و فعالیت بدنی، تعامل با اطرافیان و آموختن مهارت های اجتماعی و ارتباطی را از کودک می گیرد.

17. در صورتی که کودک تحت فشار گروه یا همسالان است سعی کنید با سایر والدین ارتباط برقرار کنید و به آن ها به بحث و تبادل نظر بنشینید و از نقطه نظرات آن ها استفاده کنید.

استرس وخوردن

تریپتوفان یک اسیدآمینه‌ی ضروری برای بدن است که باعث ساخت سروتونین در مغز و در نتیجه تسکین و آرامش می‌شود.

با مصرف مواد غذایی که در ذیل به آن‌ها اشاره شده، مابقی زندگی را با اعصابی آرام و روانی سالم ادامه دهید. بر کسی پوشیده نیست که تغذیه تأثیر چشمگیری بر خلقیات و احساسات انسان می‌گذارد. برای مثال، هنگامی که مقدار زیادی شکر تصفیه‌شده (شکر سفید) مصرف می‌کنید، تا چند ساعت بعد احساس افسردگی و بی‌حوصلگی می‌کنید. این افزایش سطح قند خون بر روی تمرکز فرد تأثیر می‌گذارد و متعاقب آن در کار و روابط او خلل وارد می‌کند.

پرهیز از خوردن این‌گونه مواد به معنای رسیدن به آخر دنیا نیست، بلکه در عوض با خوردن این مواد مفید و مغذی علاوه بر داشتن اندامی متناسب، از استرس و اضطراب به دور خواهید بود.
آجیل

از مغزها استفاده کنید

کمبود سلنیوم در بدن باعث اضطراب، افسردگی و خستگی می‌شود. آجیل (مغزها) سرشار از سلنیوم هستند، لذا مصرف مقداری از انواع آن به طور روزانه برای کاهش اضطراب و دل‌آشوب مفید می‌باشد.

قارچ، ماهی تن و ماهی سالمون نیز حاوی مقادیر مناسبی از سلنیوم هستند. با این وجود، مصرف مغزها را فراموش نکنید.

اسفناج
مانند ملوان زبل غذا بخورید!

منیزیم باعث آرامش اعصاب و عضلات می‌شود. همچنین بدن ما برای جلوگیری از فشارهای عصبی به منیزیم نیاز دارد، لذا کمبود آن منجر به تنش‌های عصبی، گرفتگی عضلانی و خستگی می‌شود. اسفناج یک موتورخانه منیزیم است و به علاوه سرشار از ویتامین‌های A، C و اسیدفولیک و کمی آهن می‌باشد.

سعی کنید روزانه یک پیمانه اسفناج تازه و خام یا نیم پیمانه اسفناج پخته بخورید، البته ماهی و تخم کدو حلوایی نیز جایگزین‌های مناسبی برای اسفناج می‌باشند.

ریحان
برای درمان از گیاهان کمک بگیرید

ریحان منبع خوبی از منیزیم است که باعث آرامش اعصاب، شل شدن عضلات و راحتی رگ‌های خونی می‌شود. همچنین در ریحان خواص ضدباکتریایی و ضدالتهابی دیده شده که برای بهبود افراد مبتلا به ورم مفاصل (آرتریت روماتوئید) یا التهاب روده مفید می‌باشد. با مصرف مشتی برگ ریحان به همراه غذا، علاوه بر مزه‌ای دلپذیر، مقدار زیادی آهن، کلسیم، پتاسیم و ویتامین C نیز دریافت خواهید کرد.

برای این که طعم و عطر ریحان از بین نرود، می‌توان آن را در انتهای پخت به غذا اضافه کرد. گفتنی است که بادرنجبویه و بابونه هم از سبزی‌های معروف در رفع استرس و کاهش اضطراب می‌باشند.

شکلات کاکائویی

تلخ‌های مفید را فراموش نکنید

تریپتوفان یک اسیدآمینه‌ی ضروری برای بدن است که باعث ساخت سروتونین در مغز و در نتیجه تسکین و آرامش می‌شود.

شکلات تلخ جدا از خواص آنتی‌اکسیدانی آن، سبب تقویت قلب می‌گردد، لذا به هنگام خرید شکلات دقت کنید تا میزان کاکائوی آن زیاد و شکرش کم باشد.

جو
از فواید جو بهره ببرید

مجموعه کربوهیدرات‌های موجود در بدن سبب افزایش جذب تریپتوفان و در پی آن ساخت سروتونین می‌شود.

جو دارای نشاسته مفید است و در نتیجه باعث تجمع مواد قندی در خون و به دنبال آن شوک انسولینی نمی‌شود.

به علاوه جو منبع خوبی از فیبر محلول است که در پایین آوردن کلسترول خون نقش مهمی دارد.

برای داشتن اثر تسکین‌دهنده، توصیه می‌گردد جو را همراه با مقداری مواد پروتئینی (مانند مغزها و یا دانه‌های مفید) مصرف کنید. برنج قهوه‌ای، غلات خام و حبوبات نیز منابع خوبی از کربوهیدرات‌ها به شمار می‌آیند و می‌توانند جایگزین مناسبی برای جو باشند.

لبنیات
به لبنیات «نه» نگویید!

شاید برای‌تان جالب باشد که بدانید شیر اثر آرام‌بخش دارد. فقط کافی است شب‌هایی را به یاد آورید که مادرتان شیشه شیر گرمی را در دهان‌تان می‌گذاشت.

شیر از آنجایی که حاوی تریپتوفان می‌باشد (تریپتوفان در ساخت سروتونین نقش دارد) باعث تسکین و آرامش مغز می‌شود.

سروتونین علاوه بر احساس آرامش، باعث خواب عمیق و راحت هم می‌شود.

اگر بدن شما قادر به هضم لاکتوز موجود در شیر نیست، از شیرهای بدون لاکتوز استفاده نمایید.

ماهی و میگو
از خوردن غذاهای دریایی لذت ببرید

میگو ممکن است ظاهری کوچک داشته باشد، ولی از نظر ارزش غذایی، ماده‌ای کامل به حساب می‌آید.

این موجودات دریایی کوچک منابع بسیار خوبی از تریپتوفان و سلنیوم هستند که برای حفظ آرامش و اعصاب بدن ضروری می‌باشند.

همچنین میگو دارای مقادیر مناسبی از اسیدهای چرب امگا-۳ و ویتامین‌های D و B12 می‌باشد.

آبزیان دیگر مانند ماهی هم همان خواص میگو را دارند و مصرف ماهی نیز توصیه می‌گردد.

بروکلی
مصرف گل‌های خوردنی را افزایش دهید

همان‌طور که می‌دانید کمبود پتاسیم سبب خستگی عضلات، بی‌حوصلگی و ضعف، تندمزاجی و اضطراب می‌شود، اما با مصرف کلم بروکلی می‌توانید مقدار مناسبی از پتاسیم لازم را دریافت کنید.

به علاوه، بروکلی سرشار از بتاکاروتن و ویتامین‌های C و E می‌باشد که تقویت سیستم ایمنی بدن را به همراه دارد، لذا مصرف آن در چند وعده طی هفته توصیه می‌گردد.

منابع دیگر پتاسیم شامل آواکادو، موز، کلم پیچ، کلم بروکسل، کدوحلوایی، گوجه‌فرنگی و بادمجان هستند.

چای ایرانی

روز را با نوشیدن چای آغاز کنید

برگ‌های چای حاوی یک اسیدآمینه ضروری برای بدن می‌باشند که با تولید امواج مغزی آلفا سبب کاهش استرس و افزایش آرامش می‌شود.

چای سبز نیز که لقب پادشاه گیاهان را به خود اختصاص داده است، خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی- عروقی و سرطان را کاهش می‌دهد و از فشار خون بالا جلوگیری می‌کند.

کیوی
با کیوی اوج بگیرید!

مغز برای تبدیل تریپتوفان به سروتونین نیازمند ویتامین C است. در واقع، مغز یک پمپ مخصوص برای ویتامین C دارد و ویتامین C اضافی در خون را به سمت خود می‌کشد و نگاه می‌دارد.

میوه کیوی منبع خوبی از ویتامین C است که مصرف روزانه آن توصیه می‌شود.

اگر از کیوی خوشتان نمی‌آید، می‌توانید میوه‌های دیگر غنی از ویتامین C را جایگزین آن کنید که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از توت‌فرنگی، پرتقال و گریپ‌فروت.

استرس

استرس چیست؟


استرس حالتی است که شما در واکنش به فشار دنیاى بیرون (مدرسه، محیط کار،خانواده، دوستان و ...) یا دنیای درون ( تمایل به موفقیت، میل به پذیرفته شدن و ...) احساس مى‌کنید.

استرس واکنش طبیعى افراد در هر سنى است. استرس از غریزه فرد در محافظت از خویش در برابر فشار عاطفى یا جسمى و  مقابله با خطر نشات مى‌گیرد. 

در واقع اندکى استرس لازم است. بیشتر ما بدون احساس رقابت نمى‌توانیم در ورزش، موسیقى، کار و مدرسه موفق شده به کمال برسیم. بدون استرس بیشتر ما پروژه‌ها یا کار‌هاى خود را به موقع به پایان نخواهیم رسانید.

استرس جزء  زندگی است...

رخدادهای زیادى در زندگى روى مى‌دهد، پس احساس شکست و یاس امری اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. چیزهایى هستند که شما نمى‌توانید کنترل کنید و  ناامیدکننده‌ترین بخش قضیه هم همین است.

ممکن است والدین شما دائم در حال مشاجره باشند و یا زندگى اجتماعى شما نابسامان و آشفته باشد. همچنین ممکن است  زمانى که خود را تحت فشار قرار مى‌دهید- مانند فشار جهت گرفتن نمرات خوب یا ارتقا در کار _ احساس بدى پیدا کنید.

 یک واکنش عمومى به استرس انتقاد از خویش است. حتى ممکن است آنقدر احساس ناراحتى بکنید که هیچ چیز دلخوش‌کننده‌اى در زندگى نیابید و زندگى کاملاً بى رحم و خشن به نظر بیاید.

 زمانى که در چنین وضعی قرار گرفته‌اید، ممکن است به سادگی فکر کنید که قادر به تغییر چیزى نیستید. اما چنین نیست و هنوز مى‌توانید خیلى چیز‌ها را عوض دهید.

نشانه هاى وجود استرس:

•  احساس افسردگى، بدخلقى، گناه، خستگى.
•  سردرد، دل درد، اختلال خواب.
•  خندیدن و گریه کردن بى دلیل. 
•  سرزنش کردن دیگران به خاطر چیزهاى ناخوشایندى که برایتان اتفاق مى‌افتد.
•  فقط جنبه منفى چیز ها را دیدن.
•  احساس اینکه چیز هایى که قبلاً براى شما جالب و سرگرم کننده بوده‌اند، دیگر جذابیت خود را از دست داده‌اند و بیشتر بارى هستند که بر شما تحمیل مى‌شوند.
•  انزجار از آدم ها یا مسئولیت هایتان.

شیوه‌های مفید در مبارزه با استرس:

• خوردن غذای متعادل به صورت منظم.
•  کم کردن مصرف چای و قهوه و نوشیدنی‌های کافئین‌دار.
•  خواب کافى.
•  تمرینات منظم ورزشى. 


چگونه مى توانیم با استرس کنار بیاییم؟

گرچه شما همیشه نمى‌توانید چیزهاى تنش‌زا را کنترل کنید، اما مى توانید واکنش خود را در برابر آنها تحت کنترل درآورید. احساس شما درباره چیزها نتیجه طرز تفکر شما درباره آنهاست.

اگر بتوانید شیوه تفکر خود را تغییر دهید، خواهید توانست احساس خویش را نیز تغییر دهید. 
براى کنار آمدن با استرس، این موارد را مد نظر قرار دهید:

۱ _ فهرستى از چیزهاى تنش زا را تهیه کنید.

دوستان، خانواده، مدرسه و سایر فعالیت‌ها را در نظر بگیرید. بپذیرید که نمى‌توانید هر چیزى را که در فهرست‌تان آورده‌اید کنترل کنید.

۲ _ مواردى را که مى توانید تحت کنترل در آورید.

براى مثال، اگر زیادى کار مى‌کنید و فرصتى براى مطالعه ندارید با رئیس‌تان درباره کاهش ساعات کار صحبت کنید.

۳ _ به خودتان استراحت بدهید.

به خاطر داشته باشید که همیشه نمى‌توانید همه را از خودتان راضى نگاه دارید و خطا کردن امرى جایز است.

۴ _ خودتان را به انجام چیزهایى که نمى‌توانید یا نمى‌خواهید انجام دهید، مجبور نکنید.

اگر سرتان زیادى شلوغ است، در مورد کمک به خواهرتان برای چیدن اسباب‌های خانه‌اش قول ندهید. اگر خسته هستید و حال بیرون رفتن ندارید به دوست‌تان بگویید که براى شب دیگرى قرار خواهید گذاشت.

۵ _ کسى را براى صحبت کردن پیدا کنید.

صحبت با دوستان و خانواده کمک‌کننده خواهد بود، چرا که امکان بیان احساسات‌تان را به شما مى‌دهد. اما ممکن است مشکلات خانوادگى یا اجتماعى شما دشوارتر از آن باشند که بتوان در موردشان بحث کرد.

اگر احساس مى کنید که نمى توانید با خانواده و یا دوستان راحت درباره مشکلتان صحبت کنید.با یک نفر خارج از این مجموعه صحبت کنید.این فرد  مىتواند روحانى، مشاور مدرسه یا پزشک خانواده باشد.

 راه‌های نادرست مقابله با استرس:

راه هاى سالم و ناسالم در کنار آمدن با استرس وجود دارند.

 فرار از مشکلات با مصرف مواد مخدر بسیار خطرناک است. این راه‌ها مى توانند بسیار وسوسه‌انگیز باشند و بوسیله دوستانتان به شما تعارف شوند.

ممکن است داروهای روانگردان غیر مجاز  پاسخ‌هاى آسانى به نظر برسند، اما چنین نیست. مصرف این مواد مشکلات جدیدى را به مشکل شما اضافه مى‌کند، مانند اعتیاد یا مشکلات خانوادگى و به مخاطره افتادن سلامتى.

وقتی تحملتان تمام می‌شود:

این یک علامت خطر است. استرس ممکن است بزرگتر از آن باشد که بتوانید از پس آن برآببد. در این صورت ممکن است شما به فکر انجام کارهای وحشتناکى مثل صدمه زدن به خودتان یا خودکشى بیفتید.

زمانى که احساس یاس مى‌کنید و تسلیم می‌شوید، بدان معناست که کارها هرگز بهتر نخواهد شد.

 بلافاصله با یک نفر صحبت کنید. صحبت کردن درباره احساسات‌تان اولین قدم در این راه است که بیاموزید چگونه با وضعیت‌تان کنار بیایید تا احساس بهترى پیدا کنید.

امضا شناسی

امضا شناسي



کساني که به طرف عقربهاي ساعت امضاء مي‌كنند انسان‌هاي منطقي هستند.

كساني كه بر عكس عقربه‌هاي ساعت امضاء مي‌كنند دير منطق را قبول مي‌كنند و بيشتر غير منطقي هستند.

كساني كه از خطوط عمودي استفاده مي‌كنند لجاجت و پافشاري در امور دارند.

كساني كه از خطوط افقي استفاده مي‌كنند انسان‌هاي منظّم هستند.

كساني ك با فشار امضاء مي‌كنند در كودكي سختي كشيده‌اند.

كساني كه پيچيده امضاء مي‌كنند شكّاك هستند.

كساني كه در امضاي خود اسم و فاميل مي‌نويسند خودشان را در فاميل برتر مي‌دانند.

كساني كه در امضاي خود فاميل مي‌نويسند داراي منزلت هستند.

كساني كه اسمشان را مي‌نويسند و روي اسمشان خط مي‌زنند شخصيت خود را نشناخته‌اند.

كساني كه به حالت دايره و بيضي امضاء مي‌كنند ، كساني هستند كه مي‌خواهند به قله برسند.

الودگی صوتی

اثرات سر و صدا بر جسم و روان

سر و صدا

آلودگی صوتی و سکته قلبی

پژوهشگران آلمانی در مطالعات خود در شهرها به این نتیجه رسیده‌ اند که احتمالا صدای مزاحم پس از دود و استعمال دخانیات و آلودگی هوا دومین عامل مهم سکته‌ های قلبی در میان اهالی شهری مانند برلین بوده است و احتمال خطر مرگ در اثر سکته قلبی به علت آلودگی صوتی حتی از خطر مرگ بر اثر سرطان ریه ی ناشی از غبار و آلودگی هوا هم بیشتر می ‌باشد.

محققان انگلیسی نیز نتایج مشابهی را در مورد کسانی که در محلات مرکزی و پر صدا و خیابان‌ های پر رفت و آمد شهر زندگی می ‌کرده‌اند ارایه و گزارش می ‌نمایند.

 

 

صدا و سلامت روان

علاوه بر تغییرات فیزیولوژیک عادی مثلا خستگی جسمی ‌، برخی تغییرات روانی نیز در جریان انجام کار یا زمانی که فرد در شرایط خاصی قرار می ‌گیرد، به وجود می ‌آید.

ابعاد و ویژگی‌ های این تغییرات روانی هنوز به طور دقیق روشن نشده است. با این همه، می ‌توان به دو مورد اشاره کرد که :

* اولی معمولا تحت عنوان "کسالت" به کار می ‌رود و بر اثر اشتغال به کارهایی به وجود می ‌آید که مورد علاقه ی فرد نیست. البته کسالت در اغلب موارد، بر اثر کارهای تکراری یا خیلی ساده حاصل می ‌شود. با این همه نباید فراموش کرد که کار، در نفس خود کسالت‌آور نیست، بلکه واکنش فرد در مقابل کار است که ویژگی ‌های کسالت ‌آور بودن را به آن نسبت می ‌دهد. در واقع کارگر یا کارمند است که کار را کسالت آور توصیف می ‌کند، نه این که کار کسالت ‌آور بودن خود را نشان دهد.

* متغییر دوم که در برخی موارد پیش می ‌آید تحت عنوان "خستگی ذهنی" به کار می‌ رود و احساس‌های کاملا شناخته شده کوفتگی، بی‌ میلی به کار، دلزدگی، چشم پوشی از کار را در برمی ‌گیرد. از این متغیر تحت عنوان "خستگی روانی" نیز نام برده می ‌شود.

طبق مطالعات انجام شده صدای بلند، دامنه توجه افراد را کاهش می ‌دهد و افراد تنها قادر خواهند بود حواس خود را بر امور خیلی مهم متمرکز سازند و فقط به محرک‌ های شدید توجه نمایند.

صدای زیاد در محیط کار، زندگی و روابط اجتماعی، کار افراد را به طور ریشه ‌ای مختل می ‌کند. کسانی‌ که در محیط ‌های پر سرو صدا کار می‌ کنند، به هنگام بازگشت به خانه، آن قدر خسته‌اند که اصلاً حوصله ندارند از خانه خارج شوند و به دید و بازدید فامیل‌ بروند و حتی حاضر نمی ‌شوند پاسخ سوالات همسر و فرزندان خود را به دقت و با حوصله بدهند.

این نوع زندگی، به مرور زمان، هم برای خود فرد و هم برای اطرافیان او خسته کننده و در نهایت باعث اختلافات خانوادگی می ‌شود.

صدای بلند، عملکرد روزانه شخصی افراد را مختل می‌ کند، فراموشی و خطاهای ادراکی به وجود می ‌آورد و حتی موجب می‌ شود کارکنان اشیای خود را فراموش کنند و به مرتب کردن میز کار خود و اطراف نپردازند. کارکنانی که در معرض صدای محیط کار قرار می‌ گیرند، نسبت به هم جبهه می‌ گیرند و در واقع عصبانی می‌ شوند. از کوچک ‌ترین اختلاف رنجیده ‌خاطر می ‌شوند و رفتار پرخاشگرانه از خود، به صورت کلامی ‌و عملی نشان می ‌دهند.

خشم وعصبانیت

عصبانیت چیست‌؟ چرا عصبانی می‌شویم‌؟ ریشه خشم و عصبانیت در چیست‌؟ اینها سؤالاتی است که هر بار که عصبانی می‌شویم‌، برایمان مطرح می‌شوند. ما باید با اطرافیان خود ارتباط بر قرار کنیم‌. برای ایجاد ارتباط‌، باید تفاهم و درک متقابل ایجاد نماییم‌. دشمنِ برقراری تفاهم و ارتباط‌، عصبانیت است‌. با عصبانیت به هیچ تفاهم و ارتباطی دست نخواهیم یافت‌. اما چرا اصلاً عصبانی می‌شویم‌؟

عصبانیت احساس قوی نارضایتی است‌. وقتی از چیزی خوشمان نمی‌آید، عصبانی می‌شویم‌. خشم نشان دادن نارضایتی است‌. این احساسْ تولید انرژی می‌کند، و این انرژی ما را وامی‌دارد تا کاری انجام دهیم‌. نتیجۀ این کار ممکن است مثبت یا منفی باشد.

عصبانیت نتیجۀ کلافگی است . وقتی بر سر راه خود مانعی می‌بینیم‌، دچار حالت کلافگی می‌شویم‌. این کلافگی ما را عصبانی می‌کند. با انرژی حاصل از عصبانیت‌، می‌کوشیم مانع را از سر راهمان برداریم‌.

عصبانیت می‌تواند نتیجه خودمحوری باشد. عصبانی می‌شویم چون می‌خواهیم حرف خودمان را به کرسی بنشانیم‌. فکر می‌کنیم که حرف باید حرف "من‌" باشد. اکثر اختلافات میان زن و شوهرها به‌خاطر همین است‌. خواست "من" باید اجرا شود! آنقدر لجبازی می‌کنیم تا اینکه حرف خودمان پیش برود. ما اسیر "خودمان‌" هستیم‌.

عصبانیت در بسیاری از موارد، ریشه در سرخوردگی‌ها، محرومیت‌ها، تنبیه‌ها، و تهدیدهایی است که در دوران کودکی بر ما وارد آمده است‌. کودک ادامه زندگی و امنیت خود را در والدین خود می‌بیند. حتی اگر آنها او را بیجا تهدید و تنبیه کنند، به او زور بگویند، و حقش را پایمال کنند، مجبور است سکوت کند و برای جلب محبت و حمایت آنان‌، دم بر نیاورد. او در درون خود احساس خشم می‌کند، اما چاره‌ای جز سرکوب کردن و فروخوردن خشم خود ندارد. انرژی که از چنین خشمی ناشی می‌شود، برای سالیان دراز در درون کودک ذخیره می‌شود بدون اینکه راهی برای بیرون جهیدن آن وجود داشته باشد. اما همین کودک‌، وقتی بزرگ شد و توانست سر پای خود بایستد، حس نیرومند خشم خود را متوجه دیگران می‌سازد. او بدون اینکه خودش هم متوجه باشد، خشم خود را بر سر همسر، فرزندان‌، همکاران‌، و هر کس دیگری که با او ارتباطی نزدیک داشته باشد، خالی می‌کند.

از نتایج عصبانیت کینه‌ است . بسیاری از اوقات از یافتن علت کینه‌مان نسبت به شخص معینی عاجزیم‌. نمی‌دانیم چرا از او کینه داریم‌. می‌کوشیم خود را از این کینه آزاد کنیم‌. دعا می‌کنیم که خدا ما را از کینه‌مان نجات دهد. اما غافلیم از اینکه ریشه این کینه‌، در خشمی است که وجودمان به‌صورت مزمن نهفته است‌. تا عصبانیت رفع نشود، کینه سر جای خود خواهد بود. خشم مزمن ما باید علاج شود.

کلافگی‌، بغض‌، دشمنی‌، حس انتقام‌. اینها همه در اثر خشمی است که در درون ما انبار شده‌، خشمی سرکوب‌شده‌.

تمسخر دیگران‌، متلک‌پرانی‌، ریشخند، انتقادهای طنز آلود و تحقیر دیگران‌، اینها هم می‌توانند ناشی از خشم درونی باشد. وقتی نمی‌توانیم عمل کسی را به شکل دیگری تلافی کنیم‌، به تمسخر و انتقادات طنزآلود، یا به‌زبان عامیانه‌، "فیلم کردنِ" دیگران متوسل می‌شویم‌. خجالت‌ و ابراز فروتنی کاذب هم می‌تواند در اثر خشمِ سرکوب‌شده باشد.

حال چاره چيست ؟ اول اجازه ندهیم خشم‌مان ما را به تندی و ناسزاگویی و پرخاشگری و اعمال دیگری بکشاند.  خشم امروز را تا فردا با خود حمل نکنیم‌. خشم خود را فرونخوریم‌. آن را نپوشانیم‌. سرکوب نکنیم‌. در صورتيكه خشم فرو خورده شود نتیجۀ این کار چیزی نیست جز اینکه انرژی ناشی از آن در جایی دیگر و بر سر کسی دیگر تخلیه شود.

با حقیقت شجاعانه روبرو شویم‌. بپذیریم که عصبانی هستیم‌. انکار نکنیم‌. بپذیریم که در درونمان مسأله‌ای هست که باعث خشم ما است‌.

در گام بعدی‌، بکوشیم با خودکاوی‌، ریشه خشممان را بیابیم‌. هیچ‌کس بهتر از خودمان نمی‌تواند به ما کمک کند. به دوران کودکی برگردیم‌. رفتار والدین و اطرافیانمان را بررسی کنیم‌. محرومیت‌ها، بی‌عدالتی‌ها، و فشارهایی را که در اجتماع بر ما وارد آمده‌، بررسی کنیم‌. شاید ریشۀ خشممان در آنجا باشد. پیدا کردن ریشه‌، کمک زیادی به آرام‌شدن و یافتن راه چاره می‌کند.

آنگاه با خشم خود، به حضور خداوند بیاییم‌. بسیاری از اوقات‌، حاضر نیستیم حتی در دعا هم خشم خود را اعتراف کنیم‌.  آغوش مهربان و آرام او بهترین جایی است که می‌توانیم خشم خود را بروز دهیم و خود را تخلیه کنیم‌. در حضور او ریشۀ خشم خود را تجزیه و تحلیل کنیم‌. از او بخواهیم که زخم‌های مزمن و دیرینۀ روح و روان ما را التیام ببخشد. زيرا او کسانی را که به‌خاطر ستم‌ها و بی‌عدالتی‌های این زندگی‌، بار گران خشم را به‌دوش می‌کشند، آرامش خواهد بخشید.

و بالاخره‌، خشم خود را نزد یکدیگر نیز اقرار کنیم‌. به‌جای فروخوردن و پنهان کردنِ خشم‌، و به‌جای بروز آن به‌صورت فریاد و ناسزاگویی و پرخاشگری و کارهای دیگر، بهتر است وقتی احساس می‌کنیم که شعله‌های خشم در وجودمان در شرف زبانه‌کشیدن است‌، به شخص مقابل با آرامی بگوییم‌:‌ «من الان عصبانی هستم‌. اجازه بده در این مورد بعداً صحبت کنیم‌.» مردم تا حد زیادی منطقی هستند و حرف شما را خواهند پذیرفت‌.

ارامش وارام سازی

- درخواست کمک از دیگران در صورت نیازسلامت

- مشغول شدن به انجام کاری ترجیحا کار مورد علاقه مانند کتاب خواندن، باغبانی و …

- صحبت کردن با دوستان و اقوام و دیدار با دوستان و آشنایان

- خارج شدن از خانه برای مدت کوتاه و یا قدم زدن در پارک

- ورزش کردن

- انجام تمرینات آرام سازی: در این تمرین، عضلات به ترتیب از سر به طرف پا یا برعکس سفت می‌شود ۱۰ تا ۱۵ ثانیه در این حالت نگه داشته و بعد به آرامی شل می‌شود. این سفت و شل شدن عضلات تاثیر خوبی بر آرامش ذهن می‌گذارد.

روش تمرینات آرام‌سازی

- ابتدا به یک مکان خلوت بروید، روی صندلی بنشینید و پشت خود را صاف نگه دارید. کف پاها را روی زمین بگذارید و دست‌ها را روی ران قرار دهید.

- ابروها را تا جایی که می‌توانید به طرف بالا بکشید و در این حالت نگه دارید و سپس به آهستگی رها کنید.

- چشم‌ها را محکم ببندید و پلک‌ها را روی هم فشار دهید و در این حالت نگه دارید. سپس به آهستگی چشم‌ها را باز کنید.

- زبان خود را به سقف دهان فشار دهید آن را چند ثانیه نگه دارید و سپس به آهستگی رها کنید.

- دندان‌های خود را به سقف دهان فشار دهید. آن را چند ثانیه نگه دارید و سپس به آهستگی رها کنید. در صورتی که دندان مصنوعی دارید این حرکت را انجام ندهید.

- لب‌ها را به هم فشار دهید و چروک کنید. چند ثانیه نگه دارید و سپس به آهستگی رها کنید.

- شانه‌ها را بالا بکشید و سفت نگه دارید و سپس به آهستگی رها کنید.

- دست راست را مشت کنید و ساعد را روی بازو خم کنید و محکم فشار دهید. در این حالت نگه دارید و سپس به آهستگی رها کنید. این حرکت را با دست چپ نیز انجام دهید. یک نفس عمیق بکشید و ریه خود را از هوا پر کنید و نفس خود را حبس کنید و در این حالت به شکم خود فشار آورید. سپس به آهستگی نفس خود را بیرون دهید و ریه را کاملا خالی کنید.

- کتف‌ها را تا جایی که می‌توانید به عقب ببرید و فشار دهید و در این حالت سفت نگه دارید، سپس به آرامی رها کنید.

- پای راست را صاف نگه دارید و پنجه پا را به طرف بیرون بکشید و در این حالت نگه دارید. بعد پنجه پا را به طرف خود خم کنید و پا را سفت در این حالت نگه دارید. سپس به آهستگی پا را زمین بگذارید. این حرکت را با پای چپ تکرار کنید.

- زانوی راست را خم کنید و ران را تا جایی که می‌توانید بالا بیاورید و سفت نگه دارید، سپس به آهستگی پا را زمین بگذارید. این حرکت را با پای چپ تکرار کنید.

بنا براعلام اداره سالمندان وزارت بهداشت، این تمرینات را روزی یک تا دو بار انجام دهید.

غذا و افسردگی

نقش تغذيه در سلامت روان  و جسم

اعمال برخی تغييرات در رژیم غذایی طی پنجاه سال گذشه نقش مهمی در افزایش بيماریهای روانی داشته است  روشی که در حال حاضر برای توليد غذاها به کار می رود تعادل مواد مغذی مهم مورد مصرف را به هم زده است .گرایش مردم به مصرف غذاهای حاوی قند و چربی بيشتر و اجتناب از مصرف مواد غذایی تازه منجر به افسردگی و مشکلات حافظه و .... می شود. به گفته دکتر اندرمک کلاچ مدیر انجمن سلامت روان در انگليس همه از اثر رژیم غذایی بر سلامت جسم مطلعيم ،اما در حال حاضر در آغاز راه شناخت چگونگی تاثير پذیری مغز به عنوان یک اندام از مواد مغذی موجود در غذاها هستيم .

توجه به مشکلات سلامت روان با تغييرات در رژیم غذایی گاهی اوقات در مقایسه با مصرف دارو یا مشاوره نتایج بهتری دارد. محققان می گویند افزایش کشاورزی صنعتی باعث ورود آفت کش ها به مواد غذایی شده و ترکيب چربی بدن حيوانات را به علت تغيه جدید آنها ، تغيير داده است . رژیم غذایی موجب تغيير تعادل اسيدهای چرب مهم امگا – سه و امگا – شش در مرغ که مغز باید از عملکرد مناسب آن مطمئن باشد ، نيز شده است . در مقابل چربی های اشباع شده که مصرف آنها افزایش یافته است و به مقدار زیاد در غذاهای آماده یافت می شوند روند عملکرد مغز را کند می کنند . یک متخصص تغذیه در این مورد می گوید : در حال حاضر مدارکی که سلامت روان و دریافت مواد غذایی را به هم مربوط می کند اندک است و بنابر این تحقيق و نتيجه گيری قطعی در این باره دشوار است ، اما به طور کلی توصيه های ارائه شده در زمينه مواد غذایی با توصيه های موجود جهت حفظ سلامت مطابقت دارد.

تغذیه و رشد :امروزه در جها ن اهميت زبادی به روشهای تغذیه و طریق آموزش آن داده می شود ، تغذیه یعنی رابطه بين غذاهایی که مصرف می کنيم و کاری که بدن انجام می دهد ، تمام مراحلی که غذا باید بگذراند تا انسان به رشد کامل جسمی و روانی و ... برسد تغذیه نام دارد.

وقتی می خواهيم یک رژیم غذایی مناسب داشته باشيم باید از تمام گروههای غذایی ، سبزیها و حبوبات ، گوشت و لبنيات و ...... استفاده کنيم ، زیرا هيج ماده غذایی به تنهایی نمی تواند نيازهای ما را تامين کند .

انسان به انرژی و پروتئين ها و...در تمام سنين و عمر خود نياز دارد و لی مقدار آن و مصرف آن متفاوت است ، در سنين مدرسه انسان به پروتئين بيشتری نياز دارد ولی در سنين بالاتر به پروتئين و مواد غذایی کمتری نياز دارد.

تغذیه و رشد فيزیکی :

بلند شدن قد ، افزایش وزن ، بزرگ شدن دور سر و کشيده شدن استخوانها و .... برای بيشتر افراد به معنی رشد فيزیکی است . رشد فيزیکی در دوران نوزادی از سرعت بيشتری برخورار است ، در حالی که در دوره دوم زندگی یعنی از ٥ تا ١٢ سالگی این رشد خيلی کندتر انجام می شود. بنابر این باید توجه خاصی به رشد در سنين کودکی داشته باشيم ، و ببينيم آیا رشد فيزیکی به خوبی انجام می شود یا خير و تغذیه مناسب در تعادل جسمی ، ذهنی ، روحی و احساسی فرد بسيار موثر است . افزایش وزن و جربی بدن با خطرات روانی و فيزیولوژیکی همراه است ، در کوتاه مدت ، آثار روانی دردناک تر می باشد، مورد آزار قرار گرفتن ، پذیرفته نشدن در گروههای ورزشی ، مشکل در تهيه لباس و محدود شدن زندگی اجتماعی برای بسياری از افراد ناراحت کننده است . افراد پر وزن بخصوص زنان ، ممکن است در ورود به دانشکده یااستخدام مورد تبعيض قرار گيرند. به افرادی که وزن نسبی آنها ٢٠ درصد یا بيشتر از آن ، از ميانگين بالاتر باشد ، کاستن وزن توصيه می شود. اضافه وزن و چربی زیاد بدن باعث به وجود آمدن مشکلاتی از قبيل افزایش فشارخون ، چربی خون بالا و دیابت نوع ٢ و در نتيجه افزایش خطر بروز بيماریهای قلبی – عروقی و سکته می شود. حفظ وزن د ر محدوده نرمال از خطر بروز این بيماریها می کاهد.یا شاخص توده بدن به ما کمک می کند تا محدوده وزن نرمال خود را بدانيم و خطر بروز بيماریهای خاص را در BMIخود ارزیابی کنيم. چيست ؟ نشان دهنده مقدار توده چربی بدن است BMI.

تغذیه و رشد فکری :

رشد فکری از سنين پنج ، شش سالگی آغاز می شود که این رشد در نوع غذا خوردن کودک تاثير زیادی دارد

از سن پنج سالکی کودک مایل است تکيه خود را به دیگران به ویژه مادر کاهش دهد و به استقلال فکری برسد ، این استقلال فکری را می توان در رفتار کودک مثل نخوردن غدا ، نخواستن وسيله ی اسباب بازی دید ، در این الهاست که کودک توانایی اداره کردن کارهای خود را پيدا می کند.

غذاهای تقویت کننده مغز :

بر طبق تحقيقات دانشگاه بوستون ، شاه توت به دليل منابع سرشار آنتی اکسيدان موجود در آن ، خوراکی بسيار مقوی برای مغز می باشد . توت فرنگی نيز بر طبق تحقيقات دانشمندان نورولوژیست در دانشگاه مریلند ، باعث توان فکر و افزایش تمرکز ذهنی می شود. رابطه تغذیه بااعصاب و روان : امروزه ثابت شده که تغذیه تاثير مهمی بر اعصاب و روان انسان دارد و تغذیه ناکافی و غلط می تواند آثار نامطلوبی بر اعصاب و روان انسان بگذارد و موجب افسردگی شدید و اختلالات عصبی جدی شود. در زیر به فاکتورهای غذایی که بر سلامت اعصاب و روان تاثير می گدارند، اشاره مختصری می شود. کربوهيدراتها یا مواد قندی – نشاسته ای: کمبود این گروه از مواد در اکثر رژیمهای لاغری اتفاق می افتد، به دليل اینکه سلولهای عصبی انرژی مورد نياز خود را صرفا از گلوکز تامين می کنند و گلوکز هم فرم ساده ای از کربوهيدرات است که قابل جذب در دستگاه گوارش است چنانچه در برنامه غذایی روزانه کمبود شدید کربوهيدرات وجود داشته باشد سلولهای عصبی دچار کمبود انرژی شده و نمی توانند کار خود را انجام دهند. همچنين محدودیت شدید کربوهيدرات به مدت طولانی باعث پایين افتادن قند خون می شود که به این حالت هيپو کلسيمی می گویند و عوارض آن : خستگی ،بيماری ، بی حوصلگی ،اضطراب، کاهش قدرت یادگيری می باشد.

مواد پروتئينی :

کمبود شدید پروتئين موجب بروز عوارض فراوان می شود از جمله : خستگی ، بی حالی و سستی می باشد. مواد غذایی غنی از پروتئين عبارتند از : گوشت ، مرغ، ماهی ، تخم مرغ، لبنيات ،حبوبات ، مغزها( پسته ، بادام ، فندق ، گردو ، تخمه ) .

رابطه تغذیه با استرس :

استرس به هنگام ناملایمات به صورت افزایش تنفس و ضربان قلب و فشار خون ظاهر می شود. کاهش پيشگيری از بيماریهای قلبی ضروری است . از دلایل بروز استرس ، افسردگی ، تند مزاجی ، ناکافی بودن برخی در بدن باعث B و کمبود عناصر ی مثل منيزیم و پتاسيم می باشد. کمبودد ویتامين های گروه B ویتامين های گروهبيماریهای روحی ، عصبانيت و اضطراب می شود . بنابراین برای کاهش بيماریهای روحی و افسردگی باید از غذاهای پتاسيم دار و منيزیم دار و نيز غذاهای دارای در بدن باعث بيماریهای روحی ، B استفاده کرد و بالعکس کمبود ویتامين های گروه H و B ویتامين به خصوص 5 عصبانيت و اضطراب می شود. در افسردگی چنان است که برای نمونه کمبود شدید بيوتين ميل به خودکشی را B نياز به ویتامين های گروه چند برابر بالا می C و B افزایش می دهد. استرس شدید نياز بدن را به تمام مواد مغذی به خصوص ویتامين ها ی 5 و نيز خوردن شير در C و یک قرص یک تا دو گرمی ویتامين B برد . خوردن یک قرص ١٠٠ ميلی گرمی ویتامين ۵ چنين مواقعی بسيار موثر خواهد بود. به طور کلی غذاهایی مثل ماهی ، جگر ، قلوه ، تخم مرغ ، شير ، عسل ، سویا ، قارچ ، بادام زمينی و جوانه گندم ، سبزیجات و مرکبات اثر شایانی در پيشگيری و رفع استرس دارد . غلات نيز به خاطر داشتن اسيد آمينه برای کاهش استرس بسيار مفيد است .

رابطه تغذیه با افسردگی :

بيماری افسردگی تقریبا تمام بدن را تحت تاثير قرار می دهد ، از جمله : سيستم اعصاب ، خلق ، افکار ، رفتار ، خوردن و خوابيدن و تفکر یک فرد و .... را . بيماران افسرده خود را از جامعه مخفی و منزوی می کند ، اشتياق وهيجان و احساس لذت در این افراد بسيار کاهش می یابد . علائم واضح این بيماری به صورت خستگی مزمن ، خواب آشفته ، تغيير در اشتها ، سردرد ، اختلالات گوارشی ، بی قراری ، تحریک پذیری ، عصبانيت ، از بين رفتن احساس لذت و احساس بی کفایتی و بی ارزشی است . تغذیه با تغيير در عملکرد مغز باعث ایحاد این بيماری می شود به طوری که فقر تغذیه ای یکی از عوامل مهم این بيماری شناخته شده است . نکات مهم تغذیه ای در بيماران افسرده :

- خوردن مواد غذایی حاوی کربوهيردات ، شامل ميوه ها و سبزیجات ، سویا ، حبوبات .

- برای افزایش هوشياری غذاهای پروتئينی شامل گوشت سفيد ، ماهی استفاده کنيد.

- از موادی که حاول فنيل آلانين بالا هستند مثل شيرین کننده های مصنوعی پرهيز کنيد.

- از مصرف مواد غایی حاوی چربی های اشباع شده بپرهيزید مانند غذاهای سرخ شده .

- از مصرف الکل ، کافئين مثل قهوه و نسکافه و غذاهای کنسرو شده بپرهيزید.

- ورزش کنيد.

- سعی کنيد کاری که انجام می دهيد با کيفيت انجام دهيد.

- اگر افسردگی شما فصلی است سعی کنيد از نور درمانی استفاده کنيد مثل قرار گرفتن در معرض نورخورشيد.

- اگر بيمار افسرده هستيد یک آزمایش تيروئيد حتما انجام دهيد . اگر احساس کردید حرارت بدن شما پایين است حتما با پزشک خود در این مورد مشورت کنيد ، بيماریهای مربوط به تيروئيد نقش مهمی در بروز افسردگی دارند.

غذا و افسردگی

افراط در مصرف کربوهیدرات‌ها، مصرف نکردن میوه و سبزی، مصرف فست‌فودها، مصرف گوشت خام و نخوردن صبحانه از عادات نامناسب غذایی است."



" تغذیه در سالم زیستن انسان نقش مهمی دارد و عادت‌های بد غذایی، می‌توانند بر سلامت تمام ارگان‌های بدن تأثیر منفی بگذارند؛ بنابراین تمام افراد باید برای حفظ سلامت خود، مجموعه‌ای از انواع گروه‌های غذایی را به تناسب در رژیم روزانه‌شان قرار دهند. در غیر این صورت و در اثر مصرف نامناسب این گروه‌ها، بدن با آسیب‌هایی جدی مواجه خواهد شد.


در ادامه به بررسی برخی از عادت‌های غذایی اشتباه و تأثیر منفی آن‌ها بر دستگاه گوارش می‌پردازیم.



کربوهیدرات 


عادت اول: افراط در مصرف کربوهیدرات و ابتلا به کبد چرب 

متأسفانه برخی از افراد، تمایل زیادی به مصرف انواع کربوهیدرات‌ها مانند نان و برنج دارند و در طول روز هم به اندازه کافی میوه یا سبزی نمی‌خورند، در حالی که گنجاندن حجم بالایی از کربوهیدرات‌ها در رژیم غذایی روزانه، باعث بروز چاقی مفرط می‌شود.

از آنجا که افراد چاق و پرخور، در کنار کربوهیدرات‌ها به مصرف غذاهای چرب هم علاقه دارند، ابتلا به بیماری کبد چرب و عوارض ناشی از آن برایشان دور از انتظار نخواهد بود.
پس بد نیست که با اندکی تغییر در سبک خورد و خوراک و کم کردن مصرف کربوهیدرات و چربی‌ها، احتمال ابتلا به کبد چرب را در خود کاهش دهید.


عادت دوم: مصرف نکردن میوه و سبزی و ابتلا به یبوست 


در حالت عادی، خوردن سه وعده غذای اصلی همراه دو میان‌وعده، به تمام افراد سالم توصیه می‌شود. نتایج مطالعه‌های مختلف نشان می‌دهد که مصرف ۵ وعده میوه و سبزی در طول روز، خطر ابتلا به انواع سرطان‌ها از جمله سرطان‌های دستگاه گوارش را تا حد قابل قبولی کاهش می‌دهد. پس اگر تا امروز اهل خوردن میوه‌ها و سبزی‌ها نبوده‌اید، بهتر است سبزی‌ها را در کنار وعده‌های اصلی غذایی و میوه‌ها را هم در میان‌وعده‌هایتان جای دهید.


نکته دیگر این است که شما می‌توانید با مصرف به اندازه‌ی فیبر غذایی که به وفور در سبزی‌ها و میوه‌ها وجود دارد، تحرک طبیعی دستگاه گوارش را حفظ کنید.

کسانی که علاقه چندانی به خوردن میوه‌ها و سبزی‌ها نشان نمی‌دهند، با کاهش دریافت فیبر غذایی، دچار کاهش تحرک طبیعی دستگاه گوارش و در نتیجه ابتلا به عوارض ناشی از آن مانند یبوست خواهند شد.



اعتیاد به فست فود 

عادت سوم: مصرف فست‌فود و ابتلا به ریفلاکس 


متأسفانه گرایش به مصرف فست‌فودها و غذاهای آماده، از بدترین ارمغان‌های زندگی ماشینی است. چربی بیش از اندازه و افزودنی‌هایی مانند انواع سس یا پنیرهای چربی که به فست‌فودها اضافه می‌شوند، از مهم‌ترین دلایل چاق شدن نسل امروز نسبت به نسل‌های گذشته است.

از طرف دیگر، افزودنی‌ها، نگه‌دارنده‌ها و مواد تشکیل‌دهنده فست‌فودها با تأثیر منفی بر دستگاه گوارش، باعث بالا رفتن احتمال ریفلاکس معده به مری می‌شوند.

به عبارت ساده‌تر، کسانی که به اصطلاح دچار ترش کردن یا همان برگشت اسید از معده به مری می‌شوند، باید مصرف فست‌فودها و غذاهای حاضری را کنار بگذارند.



عادت چهارم: مصرف غذاهای سرخ کردنی و ابتلا به سرطان 

برخی اوقات روغنی که قرار است غذا در آن سرخ شود، بیش از اندازه حرارت می‌بیند که باعث ایجاد تغییرات شیمیایی در ساختمان روغن خواهد شد.

از طرف دیگر، امکان سوختن بخشی از قسمت‌های سطحی ماده خوراکی در طول فرآیند سرخ کردن وجود دارد. حرارت دیدن بیش از اندازه روغن و مصرف غذاهای سرخ‌کرده‌ای که کمی هم گوشه و کنار آن‌ها سوخته است، باعث آزاد شدن ترکیب‌های سرطان‌زا در بدن خواهد شد و دستگاه گوارش هم از زیان این ترکیب‌ها در امان نخواهد ماند. ضمن اینکه با سرخ کردن و حرارت دادن بیش از حد برخی خوراکی‌ها مانند سبزی‌ها، حجم قابل‌توجهی از ویتامین‌های آن‌ها هم از بین خواهند رفت و دیگر نباید از آن‌ها انتظار عملکرد ضدسرطانی داشت.



عادت پنجم: مصرف گوشت خام و ابتلا به اسهال 

حتماً شما هم تا به حال با افرادی که عادت به خوردن گوشت یا جگر نیمه پخته یا به تعبیر خودشان «آبدار» دارند، مواجه شده‌اید. در حالی که اگر گوشت به طور کامل و صحیح پخته نشود، احتمال باقی ماندن و تکثیر برخی از میکروب‌ها و عوامل بیماری‌زا در آن بالا می‌رود، بنابراین کسانی که به خوردن گوشت‌های آبدار علاقه دارند، باید در انتظار ابتلا به انواع بیماری‌های گوارشی مانند مسمومیت، اسهال و استفراغ هم باشند.


عادت ششم: خوردن غذای مانده و ابتلا به مسمومیت 


گاهی از روی تنبلی یا شاید سهل‌انگاری، یادمان می‌رود باقی مانده غذاها را داخل یخچال بگذاریم، ولی احتمال تکثیر میکروب‌ها در غذاهایی که حاوی مواد فاسدشدنی مانند گوشت و چربی هستند، زیاد است.

کسانی که عادت به خوردن صبحانه ندارند، دچار اختلال در کارکرد طبیعی بدن می‌شوند و قدرت کافی برای انجام کارهای فکری و حتی جسمی به خصوص در ساعت‌های اولیه صبح ندارند.

اگر دوست ندارید به علت مسمومیت غذایی ناشی از مصرف غذاهایی که بیشتر از يك تا دو ساعت خارج از یخچال مانده‌اند، راهی بیمارستان شوید، بهتر است از خیر خوردن این غذاها بگذرید.

دستگاه گوارش بچه‌ها، سالمندان و کسانی که سیستم ایمنی بدنشان ضعیف است، به میکروب‌ها و سموم غذاهای مانده، واکنش شدیدتری نشان می‌دهد.



صبحانه 

عادت هفتم: نخوردن صبحانه و ابتلا به چاقی 
برخی از افراد عادت دارند بدون خوردن صبحانه، خانه را ترک کنند؛ در حالی که صبحانه یکی از مهم‌ترین وعده‌های غذایی است و مصرف آن نقش مهمی در حفظ سلامت بدن دارد. افرادی که صبحشان را با خوردن صبحانه آغاز می‌کنند، انرژی کافی برای انجام تمام فعالیت‌های فکری و جسمی‌شان در طول روز دارند.

کسانی که عادت به خوردن صبحانه ندارند، دچار اختلال در کارکرد طبیعی بدن می‌شوند و قدرت کافی برای انجام کارهای فکری و حتی جسمی به خصوص در ساعت‌های اولیه صبح ندارند.

از طرف دیگر، این افراد به علت نرسیدن قند خون کافی به مغزشان در ساعت‌های اولیه روز دچار گرسنگی و اشتهای کاذب می‌شوند. این اشتهای کاذب می‌تواند آن‌ها را به سمت مصرف خوراکی‌های چرب، شیرین و پرکالری بکشاند و همین مسئله باعث چاق شدن، ابتلا به کبد چرب و عوارض ناشی از این ناراحتی‌ها خواهد شد."

 

غذا و افسردگی

برای پیشگیری از افسردگی درست غذا بخورید


افسردگی یکی از شایع ترین مشکلات بهداشت روان است. بنابر اعلام سازمان جهانی بهداشتی در سال ۲۰۰۲ افسردگی از نظر باری که به جامعه تحمیل می کند، چهارمین رتبه را در بین بیماری ها داراست و شایع ترین علت ناتوانی محسوب می شود.    

عوامل تغذیه ای نقش مهمی در بروز افسردگی دارند. از طرف دیگر، کسانی که دچار افسردگی هستند غالباً تغذیه نامناسبی دارند و بنابراین از این جهت در معرض خطر هستند. هنگامی که فردی دچار افسردگی باشد سطح انرژی در او کمتر از حد معمول است و اشتیاق و اشتها برای بسیاری از چیزها از جمله غذا در او از بین می رود و در نتیجه تغذیه فرد دچار اختلال می شود.

کاهش یا افزایش وزن ناخواسته و جذب ناکافی ویتامین ها و مواد معدنی غالبا با افسردگی ارتباط دارد. افرادی که بیشتر در معرض این خطرات هستند افراد مسنی هستند که تنها زندگی می کنند و یا کسی که آنها را تشویق به خوردن مواد غذایی مناسب و کافی کند را ندارند.

● برخی از مهم ترین علل تغذیه ای اثرگذار بر افسردگی

▪ کمبود برخی مواد مغذی:

کمبود برخی از مواد مغذی در رژیم غذایی فرد می تواند سبب ایجاد افسردگی شود یا حالت افسردگی فرد را تشدید کند. این مواد مفید عبارتند از:

اسیدهای چرب امگا ۳: کمبود این مواد در رژیم غذایی می تواند فرد را مستعد افسردگی کند. منابع غذایی این اسید چرب شامل غذاهای دریایی به ویژه ماهی های چرب، تخم مرغ های غنی شده با امگا ۳، روغن کانولا، روغن بذر کتان، گردو، سویا و سبزیجات برگ سبز هستند. بر همین اساس توصیه کلی این است که تمام بزرگسالان حداقل دو بار در هفته ماهی مصرف کنند.

اسید فولیک: سطح اسید فولیک در خون برخی از افراد مبتلا به افسردگی پایین است. جگر، قارچ و سبزی های برگ سبز (به ویژه اسفناج و کلم بروکلی)، گوشت گاو کم چربی، سیب زمینی، نان گندم کامل، آب پرتقال و لوبیا از منابع اسید فولیک هستند.

ویتامین B۱۲: سطوح بالاتر این ویتامین در خون افراد افسرده سبب می شود که این افراد به درمان پاسخ بهتری بدهند. منابع غذایی ویتامینB۱۲ شامل جگر، شیر، تخم مرغ، ماهی و گوشت هستند.

روی: این عنصر نقش مهمی در عملکرد سیستم عصبی دارد. تعادل این عنصر در بدن در پیشگیری و درمان افسردگی موثر است. گوشت، مرغ، ماهی، شیر و فرآورده های آن، جگر، غلات کامل، لوبیا و مغزها از منابع روی هستند.

آهن: کمبود آهن می تواند سبب بی حوصلگی شود و مکمل یاری با آهن باعث بهبود خلق می شود. این ماده مغذی در جگر بیش از سایر منابع غذایی و سپس در غذاهای دریایی، گوشت بدون چربی، گوشت پرندگان، زرده تخم مرغ، میوه های خشک، غلات کامل و نان غنی شده وجود دارد. آهن موجود در منابع گیاهی مانند حبوبات و برخی سبزی های سبز رنگ به مقدار کمتری جذب می شود.

ویتامینB۶: مصرف این ویتامین در درمان و پیشگیری از افسردگی مؤثر است. این ویتامین به طور گسترده در غذاها وجود دارد. گوشت، غلات کامل به خصوص گندم، سبزی ها و مغزها حاوی این ویتامین هستند.

ویتامینE: این ویتامین به علت اثرات آنتی اکسیدانی زیادی که دارد می تواند در درمان و پیشگیری از افسردگی مؤثر باشد. از آنجایی که این ویتامین توسط گیاهان ساخته می شود، روغن های گیاهی بهترین منابع آن هستند. میزان ویتامینE در روغن آفتابگردان، کلزا، ذرت، زیتون و مغزها به ویژه بادام زیاد است. باید توجه داشت که سرخ کردن در حرارت بالا باعث تخریب این ویتامین می شود.

ویتامینC: غلظت این ویتامین در مغز زیاد است و به نظر می رسد در تنظیم فعالیت های عصبی نقش داشته باشد. به علاوه این ویتامین دارای خواص آنتی اکسیدانی است. سبزی ها و میوه ها به ویژه مرکبات بهترین منبع آن هستند. ویتامینC بسیار حساس است مقداری از آن در زمان پخت از دست می رود حتی در یخچال نیز بعد از ۲۴ساعت ۴۵درصد این ویتامین کاهش می یابد.

منیزیم: سطح منیزیم در بدن افراد مبتلا به افسردگی کمتر از افراد سالم است. به نظر می رسد که دریافت منیزیم در کاهش افسردگی مؤثر است. دانه ها، مغزها، حبوبات، سبزی های برگ سبز تیره مانند منیزیم منابع خوب این ماده مغذی هستند. شیر نیز در صورتی که به مقدار کافی مصرف شود، یکی از منابع منیزیم محسوب می شود.

سلنیم: کمبود این ماده می تواند با افسردگی مرتبط باشد. میزان سلنیم غذا بستگی به محتوای آب و خاک هر منطقه دارد. غذاهای دریایی، جگر، گوشت قرمز و ماکیان منابع عمده این ماده هستند.

تریپتوفان: یک اسیدآمینه ضروری است که بدن قادر به ساختن آن نیست. این ماده پیش ساز سروتونین است. سروتونین اثرات ضدافسردگی دارد. هنگامی که سروتونین در مغز فعال است، احساس «خوب بودن» در فرد تقویت می شود. به نظر می رسد برخی از افرادی که دچار افسردگی هستند، دارای کمبود سروتونین هستند. این ماده مغذی در گوشت مرغ و گاو، مغزها، ماهی، شیر، تخم مرغ، پنیر و برخی سبزی ها به میزان زیاد موجود است. مصرف مواد حاوی کربوهیدرات، ورود تریپتوفان را به مغز افزایش می دهد. مواد غذایی حاوی کربوهیدرات شامل غلات، حبوبات، سبزی های نشاسته ای مانند سیب زمینی، لبنیات و میوه ها هستند.

▪ الگوی غذایی

مصرف بیشتر سبزی، میوه، مغزها، حبوبات و غلات کامل (سبوس دار)، روغن زیتون، دانه های خوراکی، ماهی و لبنیات کم چرب در مقایسه با مصرف گوشت قرمز پرچرب، لبنیات پرچرب، کره و روغن های حیوانی، الگوی غذایی مناسب تری برای پیشگیری و درمان افسردگی هستند.

▪ چاقی

افراد چاق به علل مختلف بیشتر به افسردگی مبتلا می شوند. از سوی دیگر افسردگی نیز می تواند فرد را مستعد چاقی کند. بنابراین در افراد افسرده باید مراقب چاقی بود و افراد چاق را تشویق به داشتن فعالیت بدنی و کاهش مصرف مواد پرکالری کرد.

▪ برخی مواد غذایی

چای سبز: شیوع افسردگی در افرادی که به طور مرتب چای سبز مصرف می کنند کمتر است.

ماهی: شیوع افسردگی در کشورهایی که مصرف سرانه ماهی در آنها بالاست، کمتر است.

روغن زیتون: این روغن دارای ماده مؤثری است که اثرات ضدافسردگی دارد.

چربی های ضروری: یکی از روش های کمک به روحیه افراد، خوردن چربی به مقدار کافی و نه زیاد است. برای این منظور باید انواع درست و مناسبی از چربی ها را انتخاب کرد. وجود چربی های اشباع نشده (غیرجامد) در رژیم غذایی هر فرد ضرورت دارد.

قهوه و مواد دیگر حاوی کافئین: افرادی که دچار افسردگی هستند، معمولاً از کافئین برای بالا بردن انرژی خود استفاده می کنند. اما این اقدام می تواند کاملاً اشتباه باشد. کافئین سیستم عصبی را تحریک می کند بنابراین مقدار زیاد آن می تواند مانع استراحت خوب شبانه شود. کافئین از خواب عمیق جلوگیری می کند. تحریک بیش از حد سیستم عصبی می تواند به طور بالقوه باعث افزایش سطح اضطراب شود. اضطراب و افسردگی معمولاً دست در دست هم حرکت می کنند و این امر بهبودی را دشوارتر می کند.

پیروی از یک رژیم غذایی سالم، متنوع و متعادل، دریافت مواد مغذی به اندازه کافی و داشتن وزن مناسب در پیشگیری و درمان افسردگی مؤثر است. پیروی از هرم غذایی، راهنمای مناسبی برای انتخاب غذاهای سالم و متنوع است.


روان وغذا




تغذیه و سلامت جسم و روان

تغذیه افراد پیوندی ناگستنی با روح و روان آنها دارد. این پیوند از مراحل اولیه زندگی انسان سرچشمه می گیرد و نوزاد نسبت به هر نوع غذا و در مقابل هر یک از اعمال آن یک سلسله عکس العمل هایی از قبیل لذت یا دل زدگی، بی نیازی یا درماندگی و پذیرش یا وازدگی نشان می دهد.
همه افراد بشر علاقمند هستند که تندرست باشند و از هر گونه بیماری یا ناراحتی در امان باشند زیرا خوشبختی، ظرفیت کار و طول عمر بستگی به سلامتی دارد. علم تغذیه که به سرعت در حال توسعه و پیشرفت میباشد به حقایق و اطلاعات فراوانی درباره غذای مطلوب و چگونگی تاثیر آن در ایجاد یک بدن سالم و نیرومند دست یافته است.
آگاهی از اصول صحیح تغذیه برای تمام افراد و آحاد یک جامعه لازم است. بعلاوه باید توجه داشت که هیچ کشوری قادر نیست نیروی لازم برای ثبات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی به دست آورد مگر آنکه برای افراد خود به مقدار کافی غذای مناسب در اختیار داشته باشد. به همین جهت آگاهی از اصول صحیح تغذیه از نظر برنامه و اجرای آن در سطح کشور نیز لازم و حیاتی به نظر میرسد، زیرا بد غذایی و یا سوء تغذیه به مدت طولانی نه تنها اثرات وخیمی روی جسم انسان میگذارد، بلکه موجب تغییرات نامطلوب در ظرفیت کار و رفتار و هوش و استعداد میشود که در نسبت کارآیی جامعه نیز تاثیر فراوان خواهد داشت.
غذا از نظر زندگی انسان واجد اهمیت فوق العاده ای است و افراد با برخورداری از غذای مناسب میتوانند نیازهای گوناگون خود را از نظر روانی و اجتماعی و فیزیولوژیک برآورده سازند.
تغذیه افراد پیوندی ناگستنی با روح و روان آنها دارد. این پیوند از مراحل اولیه زندگی انسان سرچشمه می گیرد و نوزاد نسبت به هر نوع غذا و در مقابل هر یک از اعمال آن یک سلسله عکس العمل هایی از قبیل لذت یا دل زدگی، بی نیازی یا درماندگی و پذیرش یا وازدگی نشان می دهد.
تغذیه در واقع یک امر ساده عبور مواد غذایی از لوله گوارشی نیست. بلکه بر اثر تحریک دستگاه عصبی توسط غذا، نوزاد در حقیقت یک عکس العمل فیزیولوژیک و روانی عمومی انجام میدهد. در مرحله طفولیت، اگر طفل هم از محبت خانواده و هم از میزان کافی غذا برخوردار گردد، زمینه و فرصت مناسبی خواهد داشت که در زندگی آتیه خود نسبت به غذا و مصرف آن نظری صائب و روشی منطقی داشته باشد ولی اگر قضیه معکوس باشد و طفل جسما از نظر غذا و روحا از جهت برخورداری از محبت گرسنه بماند در ساختمان شخصیت او تغییراتی ظاهر میشود، که در دوران رشد، وی را مجبور می کند که برای جبران کمبود محبت با روشی احیانا غلط غذا بخورد یا غذا بپزد که نتیجه آن چاقی یا لاغری بیمار گونه است.
افرادی که احساس می کنند در کانون خانواده یا اجتماع و دوستان هم مشرب خود مورد توجه نیستند، بعضی اوقات چاره ای جز این نمی بینند که خودبینی و خوداندیشی خود را با توسل به زیادخوردن، ارضاء و امتناع نمایند. کسانیکه به علت درماندگی و ناتوانی سرخورده شده اند، ممکن است ناراحتی های مربوط به درماندگی خود را با پرخوری جبران کنند تا بدینوسیله بر روی احساسات منفی و وازده خود سرپوش بگذارند و همین پرخوریها با منشا روانی است که سرانجام ممکن است یکی از علل بروز چاقی مفرط گردد و متعاقب آن خطر بیماریهای قلبی، تصلب شرائین، بالا رفتن فشارخون و دیابت و . . . را نمایان یا زیاد کند.
در مقابل اشخاص پرخور، افراد کم خوراک هم بسیار دیده میشوند. اینان افرادی هستند که ممکن است نیازمند محبت و توجه باشند و چون نیازهای فوق برآورده نمیشود، معمولا از اجتماع کناره گیری میکنند. اینگونه افراد پیوسته اوقات به واسطه همین کناره گیری اجتماعی دچار حزن و اندوه بوده و به صورت افراد افسرده و ناتوان در می آیند. افراد این دسته به تدریج از خورد و خوراک کافی امساک میکنند و این امر را آنقدر ادامه میدهند تا میل و اشتهای طبیعی آنها نسبت به غذا از بین میرود و به کم خوری دچار میشوند و همین کم خوریها با منشا روانی فرد را به سوءتغذیه و لاغری مفرط سوق میدهد.
بروز اختلالات عصبی هم از مسائل واجد اهمیت در این زمینه است. اختلالات عصبی و . . . در دسته بیمایهایی است که در اثر کمبود غذایی یا مصرف الکل به وجود می آید. در این اختلالات، ضایعات مغزی و عصبی و ناپایداری مشاعر، از دست رفتن قدرت حافظه، غش و سرگیجه و بسیاری از عوارض دیگر ظاهر میشود. بر اثر بدغذایی و مصرف الکل، اولا الکل، جایگزین غذا در رژیم غذایی میشود، ثانیا جذب روده ای عوامل مغذی مختل میشود و احتیاجات ویتامینی بدن افزایش می یابد.
به هر حال باید توجه داشت که اکثر ناراحتیهای روانی و اجتماعی نتیجه نگرانیهای مداوم و اختلالات عصبی متوالی است و امکان سوءتغذیه مستمر در هر یک از حالات نامبرده موجود است. ناراحتیهای روانی و اجتماعی توام با سوءتغذیه حاد یا مزمن، نشانه آنست که بیمار از اثرات کمبود عوامل متعدد مغذی رنج میبرد و در اینصورت بسیار مناسب و به جا خواهد بود که اینگونه افراد را تحت درمان غذایی و در بعضی موارد تحت درمان غذایی و دارویی به طور توام قرار داد.

روان شناسی تغذیه

روان شناسی تغذیه

شما چه نوع غذاهایی را بیشتر دوست دارید؟ غذاهای گوشتی؟ غذاهای نشاسته ای؟ سبزیجات یا میوه ها؟ آیا می دانید دوست داشتن هر یک از گروه های غذایی می تواند به نوعی نشان دهنده روحیه و خلق وخوی شما باشد؟ اگر دوست دارید تا بیشتر با روحیه دوستداران محصولات غذایی مختلف آشنا شوید بد نیست نگاهی به این مقاله جالب بیندازید…

● دوستداران سبزی ها؛ ماجراجو و ورزشکار

▪ خلق وخو: کسانی که تمایل زیادی به مصرف سبزیجات دارند یا به طور کلی گیاه خوار هستند، معمولا افراد پرخوری نیستند و خیلی خودشان را در قید و بند تهیه غذا قرار نمی دهند. این افراد بسیار ماجراجو ا هستند و بیشتر از اینکه در تکاپوی درست کردن غذا باشند، دوست دارند طعم های جدید را تجربه کنند. آنها افرادی ورزشکار و سالم هستند که همیشه در حال پیداکردن گیاهان جدید خوراکی در عطاری ها یا حتی در طبیعت هستند.

▪ عادت ها: گیاه خواران از خوردن جوشانده های گیاهی بعد از غذا یا چکاندن آبلیمو و آبغوره روی غذایشان لذت می برند که این عادت خوب می تواند در حفظ سلامت و نشاط آنها بسیار موثر باشد.

▪ پیشنهاد: این افراد می توانند از قارچ، حبوبات، سویا، تخم مرغ و لبنیات برای دریافت پروتئین بیشتر و بهتر در رژیم غذایی شان کمک بگیرند. مصرف هفته ای یک یا دو بار از غذاهای دریایی هم می تواند از کمبود ویتامین B۱۲ در آنها پیشگیری کند. خوردن گردو هم باعث جذب امگا۳ خواهد شد.

● دوستداران میوه ها؛ تنوع طلب و سالم

▪ خلق وخو: معمولا کسانی که بیش از هر گروه غذایی به میوه ها علاقه دارند، ذائقه شان شیرین است، مهربان هستند به سلامت خود اهمیت زیادی می دهند و مدام در فکر ایجاد تنوع در برنامه های غذایی و حتی برنامه های کاری روزانه شان هستند. طرفداران میوه دوست دارند با ایجاد طعم های جدید، متنوع و فوق العاده جذاب، نظر و تحسین اطرافیان را نسبت به خود جلب کنند و البته در این راه، موفق هم هستند.

▪ عادت ها: این افراد معمولا در خوردن میوه افراط می کنند و به گمان آنها، میوه جزو خوراکی های پرخاصیتی است که هرچه بیشتر بخورند، برای سلامتشان مفیدتر است اما محققان دانشگاه هاروارد در حالی مصرف ۵ تا ۹ وعده از میوه ها و سبزی ها را در طول روز مجاز دانسته اند که مصرف کنندگان آنها حواسشان به کالری این گروه از مواد غذایی باشد. به هر حال، میوه هم قند و کالری دارد و مصرف زیاد آن می تواند باعث ابتلا به چاقی و اضافه وزن شود. راستی یکی دیگر از عادت های افرادی که عاشق میوه هستند، این است که از میوه ها به عنوان میان وعده یا دسر استفاده می کنند که البته این یک عادت خوب است.

▪ پیشنهاد: اگر خیلی به خوردن میوه ها علاقه دارید، می توانید آنها را پوست بکنید و در سالاد یا ماستتان، خردشان کنید و ارزش تغذیه ای ماست و سالادی که همراه غذا می خورید را بالا ببرید. خردکردن میوه های فصل و پوشاندن آنها با کمی عسل هم می تواند یک صبحانه فوری و مغذی برای شما و فرزندانتان را فراهم کند.

● دوستداران گوشت ها؛ جاه طلب و کوشا

▪ خلق وخو: معمولا بیشتر افرادی که علاقه فراوانی به مصرف انواع گوشت ها دارند، جاه طلب و در پی کسب بهترین ها در زندگی شان هستند. غذاهای گوشتی جزو غذاهای گران قیمت هستند و کسانی که ذائقه خود را با آنها وفق می دهند، دوست دارند که همیشه در حال تلاش برای کسب بالاترین مقام و موقعیت ها در زندگی شان باشند. طرفداران گوشت، انسان های کوشایی هستند که تن به خوردن هر غذایی نمی دهند و معمولا طعم سبزی ها به خصوص سبزی های آبپز یا بخارپز را دوست ندارند.

▪ عادت ها: دوستداران غذاهای گوشتی به انواع خوراکی های سرخ شده و فرآورده های گوشتی مانند سوسیس، کالباس یا همبرگر هم علاقه دارند. آنها ترجیح می دهند که غذای خود را همراه با سس یا چاشنی های چرب بخورند. این افراد علاقه چندانی به خوردن نان یا برنج زیاد با غذاهایشان از خود نشان نمی دهند، چون دوست دارند که طعم گوشت را بیشتر از مواد نشاسته ای حس کنند. معمولا کسانی که خوردن گوشت را به سایر خوراکی ها ترجیح می دهند، کمتر به مصرف گوشت هایی که بیش از اندازه طعم دار شده اند، تمایل دارند.

▪ پیشنهاد: خیلی از افرادی که بیش از اندازه گوشت (به?خصوص گوشت قرمز) می خورند به بیماری هایی مانند نقرس به دلیل بالارفتن اسیداوریک خونشان مبتلا می شوند. بنابراین بهتر است این افراد، مصرف گوشت ها را به ۴ بار در هفته محدود کنند. بهتر است آنها، گوشت های سفید و خوراک های دریایی را بیشتر از گوشت های قرمز در برنامه غذایی شان بگنجانند. مصرف سبزی خوردن و سالاد سبزیجاتی که با آبلیمو، آبغوره و آب نارنج، طعم دار شده اند هم به طرفداران غذاهای گوشتی توصیه می شود. بد نیست دوستداران گوشت قرمز برای پیشگیری از بالارفتن اسیداوریک خونشان از پودر سماق تازه برای طعم دارکردن غذایشان کمک بگیرند. مخلوط کردن سویا با گوشت قرمز چرخ کرده هم می تواند کمی پروتئین گیاهی به رژیم روزانه تان اضافه کند و ارزش تغذیه ای آن را بالاتر ببرد.

● طرفداران غذاهای نشاسته ای؛ تنبل و پرخور

▪ خلق وخو: افرادی که به غذاهای نشاسته ای مانند نان، سیب زمینی، برنج و ماکارونی علاقه زیادی دارند، معمولا افرادی خوش خوراک، تنبل، پرخور و خوش اخلاق هستند. آنها هرچقدر هم که سیر باشند، دست رد به سینه بشقاب پر از پلو و خورش شما یا ظرف سیب زمینی سرخ کرده تان نمی زنند. آنها همیشه دقیقه نودی کار می کنند و مصداق بارز ضرب المثل «تنبل نرو به سایه» هستند! بیشتر طرفداران غذاهای نشاسته ای، اضافه وزن و چاقی شکمی دارند و همیشه هم اضافه وزن و چاقی خود را انکار می کنند.

▪ عادت ها: دوستداران غذاهای نشاسته ای، خوردن یک بشقاب سالاد ماکارونی یا سالادالویه را به عنوان پیش غذا و یک ظرف سیب زمینی سرخ کرده را به عنوان دسر به جای سوپ یا میوه ترجیح می دهند. آنها برنج و ماکارونی را با نان می خورند و به مصرف غذا و ته دیگ های چرب هم علاقه زیادی دارند. سیب زمینی سرخ شده با سس فراوان جزو محبوب ترین میان وعده های آنهاست. تمایل این افراد به مصرف پنیر پیتزا هم زیاد است.

▪ پیشنهاد: متاسفانه کسانی که خوراکی های نشاسته ای را به خوراکی های دیگر ترجیح می دهند، توجه چندانی به سلامتشان ندارند و ابتلا به چاقی، ناراحتی های قلبی، دیابت و بالارفتن چربی خون در آنها دور از انتظار نخواهد بود. بنابراین به این افراد توصیه می شود که مصرف غذاهای نشاسته ای را به یک یا دو بار در طول روز و آن هم به میزان مشخص، کاهش دهند. از چرب کردن برنج شان خودداری کنند. برنج و ماکارونی را همراه نان نخورند. دور ته دیگ های چرب را خط بکشند. سالاد، سبزی ها، میوه ها و آب میوه ها را به رژیم روزانه شان بیفزایند. در حد امکان، شیر و لبنیات را جایگزین سیب زمینی سرخ شده در میان وعده هایشان بکنند و در نهایت هم از دوغ یا آب به جای نوشیدنی های شیرین و گازدار به عنوان نوشیدنی همراه غذای شان کمک بگیرند.

لاغری


خلاصه خبر: 
شاید شنیده‌اید غذا خوردن در بعضی ساعات شبانه روز میتواند نقش مهمی در افزایش وزن داشته باشد. به عبارت دیگر، زمان غذا خوردن در تغییر وزن افراد موثر است.

غذا خوردن هم وقت خودش را دارد 

شاید شنیده‌اید غذا خوردن در بعضی ساعات شبانه روز میتواند نقش مهمی در افزایش وزن داشته باشد. به عبارت دیگر، زمان غذا خوردن در تغییر وزن افراد موثر است.
 
براساس تحقیقات جدیدی كه در این زمینه صورت گرفته است، افرادی كه در ساعات غیر معمول غذا میخورند، در مقایسه با دیگر افراد بیشتر در معرض افزایش وزن و در نتیجه ابتلا به اختلالات متابولیك ناشی از افزایش وزن هستند بنابراین نمیتوان گفت، مادامی كه میزان كالری دریافتی بدن از كالریای كه میسوزاند، كمتر است، با مشكل چاقی و اضافه وزن روبه‌رو نمیشوید.
 
در این مطالعه كه روی گروهی از موش‌ها انجام شده، محققان برای دو گروه از موش‌ها برنامه غذایی پركالری در نظر گرفتند. یك گروه از موش‌ها محدودیت زمانی برای خوردن غذا نداشتند و میتوانستند 24 ساعته غذا بخورند. گروه دوم براساس برنامه زمان‌بندی شده منظم غذا میخوردند.
 
حجم و نوع غذای در نظر گرفته شده برای این دو گروه كاملا یكسان بود، اما پس از پایان آزمایش، محققان دریافتند، موش‌هایی كه براساس برنامه زمان‌بندی شده غذا خورده بودند، نسبت به گروه دیگر اضافه وزن كمتری داشتند و با اختلالات و بیماریهای گوارشی كمتری مواجه شدند.
 
به نظر میرسد، این تفاوت ناشی از چگونگی واكنش اندام‌های مختلف بدن نسبت به خوردن غذا در ساعات غیرمعمول باشد. در حقیقت میتوان بینظمی در برنامه غذایی روزانه را مهم‌ترین عامل اضافه وزن و بروز اختلالات و بیماریهای گوارشی دانست.
 
عملكرد اندام‌های مختلف بدن نیز تابع یك ساعت بیولوژیك است. براین اساس در زمان‌هایی از طول روز، این اندام‌ها در وضع كاملا فعال قرار دارند و در این زمان سرسختانه در حال كار هستند و البته زمان‌هایی از روز نیز در وضع غیرفعال هستند بنابراین خوردن غذا در این ساعات كه اندام‌های گوارشی در استراحت به سر میبرند و غیرفعال هستند در عملكرد طبیعی بدن اختلال ایجاد كرده، فرآیند گوارش غذا را نیز تحت‌تاثیر قرار میدهد.
 
در این شرایط در مقدار كالری كه در بدن سوزانده میشود، تعادلی وجود ندارد و بخش قابل توجهی از مواد غذایی دریافتی به صورت بافت چربی در بدن ذخیره میشود.
 
به گفته متخصصان تغذیه، این یافته‌ها در مورد انسان‌ها نیز صدق میكند و از این‌رو توصیه میشود، برای جلوگیری از اضافه وزن، از خوردن غذا در ساعات‌ غیرمعمول اجتناب كرده، برنامه غذایی روزانه‌ را براساس یك برنامه زمان‌بندی شده و منظم تنظیم كنید تا تبعات كمتری را متحمل شده، با مشكل اضافه وزن و چاقی مواجه نشوید.
 

روان وغذا


بر اساس گزارش گاردین، اکسفورد دون روبرت برتون (Oxford don Robert Burton) در قرن 17 در کتاب خود به نام «آناتومی مالیخولیا» برای پرهیز از افسردگی و همچنین برای به دست آوردن سلامتی روان به خوانندگان خود توصیه کرد از مصرف گوشت گاو، گوشت گوزن و آهو، گوشت خرگوش، کلم و ماهی تازه از آب گرفته شده پرهیز کنند. 

وی معتقد بود نوع رژیم غذایی بر شادی و سلامتی روحی انسان تاثیر می‌گذارد.

دانشمندان دانشگاه کمبریج هم معتقدند نوع غذا بر عواطف و مزاج انسان تاثیرگذار است.

آن‌ها همچنین بر این باورند افرادی که برای درست کردن وعده صبحانه خود وقت و انرژی کافی صرف می‌کنند نسبت به کسانی که صبحانه در وعده غذایی آن‌ها جای ندارد دارای دیدگاه مثبت‌تری نسبت به آن روز هستند.

متخصصان کالج لندن هم در تحقیق خود بر روی بخشی از مغز به نام هیپوکامپوس (hippocampaus) که در آن نورون‌های جدید به طور مداوم در طول حیات فرد تشکیل می‌شوند، دریافتند سطح نوروجنسیس یا همان فرایند تشکیل نورون‌ها با حالت‌های عاطفی و شناختی ارتباط تنگاتنگ دارد. به گفته آنان اگر نورون‌ها تحریک به رشد شوند، حافظه تقویت شده و امکان ابتلا به افسردگی هم کاهش می‌یابد. 

نوع رژیم غذایی بر رشد نورون‌ها در «هیپوکامپوس» تاثیر می‌گذارد. کاهش مصرف کالری به میزان 30 درصد رشد نورون‌ها را افزایش می‌دهد. اسیدهای چرب امگا 3 هم در کاهش افسردگی نقش موثری ایفا می‌کنند. همچنین مصرف شکلات در هنگام عصبانیت می‌تواند تاثیر آرامش‌بخشی داشته باشد.

محققان سوئدی بر این باورند نه فقط نوع غذا بلکه حالت خوردن آن هم بسیار اهمیت دارد. آن‌ها معتقدند وعده‌های غذایی این امکان را می‌دهند که دغدغه‌ها و استرس‌های روزانه را برای دقایقی رها کنیم. این متخصان توصیه می‌کنند افراد هر روز حداقل نیم ساعت از وقت خود را به غذا خوردن اختصاص دهند و از خوردن  غذا پشت میز کار خودداری کنند. این امر بر سلامتی روحی و شادابی آن‌ها تاثیر قابل توجهی می‌گذارد.

خطای دید

سردرد و میگرن


بش از 28 ملیون آمریکایی – 3 برابر زنان بیشتر از مردان – از سردرد میگرن رنج می برند، نوعی از سردرد که اغلب شدید است.اگرچه هر سر دردی می تواند بدبخت کننده باشد، یک سردرد میگرن اغلب ناتوان کننده است. در برخی موارد این سردرد های دردناک بعد از یا همراه با یک علامت هشدار دهنده حسی یا پیش درآمد (Aura) است، مانند برق نور، نقاط تیره یا سوزش و خارش در بازوها یا پا. یک سردرد میگرن اغلب همراه با دیگر علائم و نشانه ها است، مانند تهوع ،  استفراغ و حساسیت زیاد به نور و صدا. سردرد میگرن می تواند آزار دهنده باشد و ممکن است موجب ناتوان ساختن شما برای ساعت ها و حتی روزها شود.

 

خوشبختانه، مدیریت سردرد میگرن در دهه اخیر به مقدار قابل ملاحظه ای بهبود یافته است . اگر شما در گذشته یک پزشک را دیده و موفقیتی نداشتید، زمان آنست که وعده ملاقاتی مجدد داشته باشید. اگرچه هنوز علاج وجود ندارد، داروها می توانند دفعات سردرد میگرن را کم کرده و درد را در زمان شروع متوقف کنند. داروهای صحیح در ترکیب با کمک به خویش و تغییرات در شیوه زندگی ممکن است یک تفاوت چشمگیر برای شما ایجاد کند.

 

علائم و نشانه ها

 

یک حمله سردرد میگرن بارز تولید برخی یا همه این علائم و نشانه ها می کند:

 

-          دردهای متوسط تا شدید- خیلی از سردرد های میگرن باعث احساس درد فقط یک طرف شده سر شده ، در حالی که برخی تجربه درد در دو طرف سر را دارند.

-          سردرد با کیفیت نبض و تیر کشیدن.

-          درد با فعالیت جسمی بدتر می شود.

-          درد مانع فعالیت های عادی روزانه می شود.

-          تهوع همراه یا بدون استفراغ

-          حساسیت به نور و صدا

 

وقتی که بدون درمان رها شود، یک سردرد میگرن مشخصا بین 4 تا 72 ساعت طول می کشد، ولی فراوانی وقوع آنها می تواند از فردی به فرد دیگر متغیر باشد. فرد ممکن است میگرن را چندین بار در ماه یا یک تا دو بار در سال داشته باشد.

 

همه سردرد های میگرن مشابه نیستند. بیشتر افراد از سردرد میگرن بدون پیش درآمد رنج می برند، که قبلا شایعترین نوع میگرن نامیده شد. برخی میگرن با پیش آگهی دارند، که قبلا موسوم به میگرن کلاسیک بوده است. اگر شما در دومین دسته قرار دارید، شما دارای پیش آگهی حدود 15 تا 30 دقیقه قبل از اینکه سردرد شروع شود هستید.آنها ممکن است بعد از شروع سردرد ادامه یابد یا حتی بعد از اینکه سردرد شروع شد شروع شود. اینها ممکن است شامل موارد زیر باشند:

 

-          افروزه های جرقه ای نورانی

-          خطوط زیگ زاک خیره کننده در میدان دید

-          نقاط کوری که به آهستگی در دید شما توسعه می یابد.

-          مور مور کردن، احساس سوزن سوزنی شدن در یک بازو یا پا.

-          بندرت، ضعف یا مشکلات گفتاری و زبانی

 

چه پیش درآمد باشد یا نباشد ، شما ممکن است احساس یک یا بیشتر اخطار قبلی چندین ساعت یا یک روز یا درست قبل از اینکه سردرد شما بروز کند داشته باشید. شامل:

 

-          احساس سرخوشی یا انرژی مضاعف

-          ویار (هوس)به شیرینی

-          تشنگی

-          خواب آلودگی

-          عدم توانایی یا افسردگی

 

نشانه های سردرد میگرن در اطفال

 

میگرن مشخصا در کودکی، نوجوانی یا اوایل بلوغ شروع می شود و ممکن است هر چه سن بالاتر رود دفعات و شدت آن کمتر شود. بچه های با سن 1 سالگی می توانند این سردرد را داشته باشند. بعلاوه رنج جسمی ، سردرد های شدید معمولا موجب غیبت از مدرسه شده و مراجعه به اورژانس را افزایش می دهد، به همان نسبتی که موجب از دست رفتن ساعات کاری برای والدین نگران می شود.

 

میگرن در کودکان تمایل به کمتر طول کشیدن دارد. اما درد می تواند ناتوان کننده و همراه با تهوع، استفراغ، سبکی سر و افزایش حساسیت به نور باشد. یک سردرد میگرن در بچه ها تمایل به اتفاق افتادن در هر دو طرف سر را دارد، و پیش درآمد های بینایی نادر است. هر چند که، بچه ها علائم و نشانه های اخطار قبلی را دارند مانند:

 

-          خمیازه

-          خواب آلودگی یا بیحالی

-          ویار و هوس برای غذاهایی مانند شکلات، سو سیس، غذاهای نیم روز شیرین، ماست و موز

 

بچه ها همچنین ممکن است تمامی علائم و نشانه های یک سردرد میگرن را داشته باشند مانند تهوع ، استفراغ، افزایش حساسیت به نور و صدا اما بدون درد در سر. این " میگرن شکمی" می تواند تشخیص مشکلی داشته باشد.

 

خبر خوب اینکه برخی از داروهایی که برای بزرگسالان مفید هستند همچنین برای کودکان کارآیی دارند. در صورتی که بچه شما سردرد دارد ، با متخصص اطفال صحبت کنید. او ممکن است کودک را به یک متخصص اعصاب داخلی اطفال ارجاع دهد.

 

علل

 

اگرچه هنوز در باره سردرد ناشناخته مانده است، برخی تحقیقات فکر می کنند که میگرن ممکن است به علت تغییرات کارکردی در سیستم عصب سه قلو trigeminal nerve ، یک گذرگاه عمده درد در سیستم عصبی شما ، و به هم خوردن تعادل در مواد شیمیایی مغز ، شامل سروتونین، که پیام های درد را تنظیم کرده که از طریق این گذرگاه رد شود باشد.

 

در خلال سردرد، میزان سروتونین کاهش می یابد. تحقیقات بر این باور است که این باعث می شود که عصب سه قلو ترشح ماده ای به نام نوروپپتیدneuropeptide  می کند که به طرف پوشش هی خارجی مغز شما حرکت می کند. آنجایی که موجب گشاد شدن عروق خونی شده و ملتهب میگردد. و در نتیجه سردرد ایجاد میگردد.

 

چون میزان منیزیوم ، یک ماده معدنی که در عمل عصب درگیر است ، همچنین درست قبل از یا در خلال سردرد میگرن پایین می افتد، احتمال دارد که کاهش منیزیوم ممکن است علت گیر کردن سلول های عصبی مغز باشد.

 

راه اندازهای سردرد میگرن

 

علاوه بر مکانیسم دقیق سردرد ها ، تعدادی از چیزها ممکن است باعث راه اندازی آن شوند. راه اندازهای شایع سردرد میگرن شامل:

 

-          تغییرات هورمونی. اگر چه ارتباط دقیق بین سردرد و هورمون ها مشخص نیست، تغییرات در میزان استروژن و پروژسترون به نظر می آید که باعث راه اندازی سردرد در خیلی از زنان با سردرد میگرن می شود. زنان با یک تاریخچه میگرن اغلب گزارش سردرد درست قبل از یا در خلال عادت ماهیانه خود می کنند.دیگران گزارش میگرن در خلال حاملگی یا یائسگی می کنند. داروهای هورمونی مانند قرص های ضد حاملگی و هورمون های جایگزین درمانی، همچنین ممکن است میگرن را بدتر کند.

 

-          غذاها. اغلب غذاها باعث راه اندازی سردرد در برخی افراد می شود. شایعترین متخلفان شامل الکل، بخصوص آب جو و شراب قرمز، پنیر کهنه، شکلات، مخمرها، ترشی و سرکه، غذاهای ترد شده در آب لیمو یا ماست، آسپارتام، کافئین، منو سدیم گلوتامات – یک ماده کلیدی در برخی غذاهای آسیایی، اغلب چاشنی ها، و خیلی از غذاهای کنسرو شده و فرآوری شده هستند. از یک وعده غذا فرار کردن و همچنین گرسنگی می تواند میگرن را راه اندازی کند.

 

 

-          استرس. یک دوره از کار سخت که به دنبال آن استراحت و شل کردن بدن باشد ممکن است منجر به میگرن ضعیف شده بشود. استرس در محیط کار یا خانه همچنین می تواند موجب تحریک میگرن شود.

 

-          محرک های حسی. نورهای شدید و درخشش خورشید می تواند سردرد تولید کند. بوهای غیر معمولی هم می تواند- شامل رایحه های خوشبو، مثل عطر ها و گلها، و بوهای نامطبوع مانند تینر و بوی سیگار در محیط.

 

 

-          عوامل جسمی. فعالیت جسمی شدید، شامل فعالیت جنسی، ممکن است موجب تحریک میگرن شود. تغییرات در الگوی خواب- شامل خواب زیاد یا خواب خیلی کم- همچنین می تواند باعث آغاز میگرن شود.

 

-          تغییرات در محیط زیست. تغییر آب و هوا، فصل ها، میزان ارتفاع، فشار جو یا تغییر زمان منطقه ای می تواند سردرد میگرن تسریع کند.

 

 

-          داروها. اغلب داروها می توانند میگرن را تشدید کنند.

 

عوامل خطر

 

بسیاری از افراد با میگرن دارای تاریخچه خانوادگی میگرن هستند. اگر هر دو والدین میگرن دارند، شما شانس زیادی برای داشتن آن دارید. حتی اگر یکی از والدین شما میگرن داشته باشد، شما هنوز در خطر زیادی برای گرفتن میگرن هستید.

 

شما همچنین در میزان خطر نسبتا بیشتری هستید اگر جوان و زن هستید. در حقیقت زنان 3 برابر بیشتر از مردان شانس گرفتن میگرن دارند.سردرد تمایل به درگیر کردن پسرها و دخترها به نسبت مساوی در زمان کودکی دارد ولی در دخترها بعد از بلوغ افزایش می یابد.

 

اگر شما یک زن با میگرن هستید، شما ممکن است یافته باشید که سردرد در زمان عادت ماهیانه بدتر می شود. آنها ممکن است تغییر کنند در زمان حاملگی یا یائسگی. خیلی از زنان گزارش می دهند که سردرد آنها در اواخر حاملگی بهتر می شود، اما دیگران گزارش میکنند که سردرد آنها در سه ماهه اول بدتر می شود. اگر حاملگی یا عادت ماهیانه بر روی میگرن شما تاثیر میگذارد، میگرن شما همچنین بدتر خواهد شد اگر قرص های ضد بارداری استفاده نمائید یا از هورمون های جایگزینی درمانی استفاده کنید.

 

چه زمان به پزشک مراجعه کنیم

 

میگرن یک اختلال مزمن است، اما آنها اغلب تشخیص داده نمیشوند و درمان نمی گردند. اگر شما علائم و نشانه های میگرن را تجربه کردید، آنها را رد یابی و حملات را ثبت کنید و اینکه چگونه آنها را درمان کردید.سپس یک وعده ملاقات با پزشکتان بگذارید برای بحث راجع به میگرن خود و تصمیم برای برنامه درمانی.

 

اگر شما یک برنامه درمانی وقتی که حمله میگرنی شروع میشود ندارید ، از داروهای پیشخوان داروخانه ها مانند ایبوپروفن(ادویل،موترین،و غیره)، ناپروکسن، یا آسپرین یا دیگر اقدامات مراقبت از خود برای یک تا 2 روز  استفاده کنید. اگر شما راحت نشدید ، پزشک خود را ملاقات نمائید. به بچه های زیر 16 سال آسپرین ندهید بخاطر خطر سندرم Reyes ری ، یک بیماری نادر ولی بالقوه کشنده .

 

حتی اگر شما تاریخچه سردرد دارید، در صورتی که الگوی آن عوض شد یا ناگهان احساس تفاوت در سردرد خود کردید با پزشک خود سریعا ملاقات کنید یا به اتفاقات اورژانس مراجعه نمائید در صورتی که هر یک از علائم و نشانه های زیر را دارید ، که ممکن است اشاره به دیگر مشکلات خیلی جدی پزشکی مانند تکان و صدمه مغزی باشد.

 

-          یک سردرد، شدید و تند مانند غرش رعد.

-          یک سردرد شدید جدید که در یک طرف سر شما واقع نشده است.

-          سردرد همراه با تب، سفتی گردن، بثورات جلدی، گیجی، تشنج، دو بینی، ضعف، بی حسی یا مشکل در صحبت کردن.

-          سردرد بعد از یک ضربه مغزی، بخصوص اگر سردرد بدتر شود.

-          سردرد بعد از یک گلودرد یا عفونت تنفسی

-          سردرد مزمنی که بعد از سرفه کردن، فعالیت، حرکات پیچشی یا یک حرکت ناگهانی بدتر شود

-          سردرد جدیدی که بعد از 35 سالگی باشد.

 

احتمالا سردرد شما علامتی از یک بیماری وخیم نیست. اما در تعداد کمی از موارد ، سردرد ممکن است نشانه ای از یک لخته خون یا تومور مغزی باشد. آنها همچنین ممکن است نشانه ای از آرتریت تمپورال باشد – یک وضعیت، نادر و در ارتباط با سردرد که معمولا افراد بالای 55 سال را درگیر و اگر درمان نشوند منجر به کوری یا سکته می شوند.

 

غربالگری و تشخیص

 

اگر شما یک سردرد میگرن بارز یا تاریخچه خانوادگی خانوادگی میگرن دارید، پزشک شما بر اساس تاریخچه پزشکی و یک معاینه بالینی تشخیص خواهد داد. اما اگر سردرد شما غیر معمول، شدید یا ناگهانی است ، پزشک شما ممکن است توصیه به برخی آزمایشات برای رد کردن علل احتمالی درد شما بکند.

 

شما همچنین باید تست بینایی شوید، یک سی تی اسکن CT scan از سر یا ام آر آیMRI  -یک شیوه تشخیصی تصویری که ترکیبی از دامنه های مغناطیسی قوی ، امواج رادیویی و تکنولوژی کامپیوتر است و تولید تصاویر واضح از ارگان های داخلی شما میکند، از جمله از مغز. در خلال یک ام آر آی ، شما بر یک میز مخصوص دراز می کشید در حالی که نشانگر ها بررسی های لازم را از زوایای مختلف از سر شما به عمل می آورند. یک روند کامپیوتری اطلاعات را به صورت سه بعدی در می آورد.

 

اگر پزشک شما مشکوک به یک بیماری زمینه ای، مانند مننژیت یا خونریزی زیر پرده عنکبوتیه مغزSubarachnoid hemorrhage شد ، او ممکن است توصیه به انجام کشیدن مایع مغزی نخاعی از طریق مهره های کمر Lumbar puncture کند. در این روش، یک سوزن نازک بین دو مهره در قسمت پایین کمر برای کشیدن یک نمونه از مایع مغزی نخاعی CSF برای تجزیه آزمایشگاهی فرو میکنند. این روش حدود 30 دقیقه طول میکشد. شما ممکن است احساس فشار کنید وقتی که مایع کشیده می شود و یا بعد از آن سردرد داشته باشید به علت افت فشار مایع مغزی. این عمل همراه با خطرات دیگری نیست جز مقدار کمی خطر ایجاد عفونت.

 

عوارض

 

بعضی اوقات کوشش شما برای کنترل درد ایجاد مشکلات میکند. داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی مانند ایبوپروفن و آسپرین، ممکن است ایجاد عوارض جانبی مانند دل درد، خونریزی و زخم، بخصوص اگر در مقدارهای زیاد یا برای مدت طولانی استفاده شود.

 

بعلاوه، اگر شما از داروهای روی پیشخوان داروخانه ها  یا داروهای تجویزی برای سردرد بیش از 2 تا 3 بار در هفته یا در مقدار زیاد استفاده میکنید، شما ممکن است خود را در معرض عوارض وخیم موسوم به سردرد های برگشتنی کنید. اگر چه این داروها میتواند به شما آرامش موقت میدهد، ولی در حقیقت شروع کننده و علت سردرد است. شما سپس استفاده بیشتری از دارو میکنید، که شما را در حلقه ای معیوب به دام می اندازد. اگر شما دچار سردرد ارجاعی شدید با پزشک خود صحبت کنید.

 

درمان

 

در یک زمان آسپیرین تقریبا تنها درمان در دسترس برای سردرد ها بود. اکنون داروهایی طراحی شده اند که مخصوص درمان میگرن هستند. چندین دارو که بطور معمول برای درمان دیگر وضعیت ها استفاده میشوند همچنین ممکن است کمک به رفع میگرن در برخی افراد کنند. همه این داروها در دو دسته قرار میگیرند:

 

-          داروهای ضد درد. اینها متوقف کننده درد زمانی که شروع میشوند هستند.

-          داروهای پیشگیری کننده. اینها کاهش دهنده یا جلوگیری کننده از یک سردرد میگرن هستند.

 

انتخاب یک استراتژی پیشگیری کننده یا از بین برنده درد بستگی به شدت و تکرار سردرد شما دارد، درجه ناتوان کنندگی سردرد شما و دیگر وضعیت های پزشکی که ممکن است شما داشته باشید . شما را کاندید برای درمان پیشگیری کننده میکند اگر شما دارای 2 یا بیشتر حمله های ناتوان کننده در هفته هستید، اگر داروهای ضد درد کمک کننده نیستند یا اگر شما میگرن غیر عادی دارید.

 

برخی داروها اگر فرد حامله یا در حال شیر دادن باشد توصیه نمیشوند. برخی برای کودکان استفاده نمیشوند. پزشک کمک کننده برای یافتن داروی صحیح برای شما میباشد.

 

داروهای از بین برنده درد

 

برای گرفتن بهترین نتیجه، داروهای ضد درد را به همان زودی که شما تجربه علائم و نشانه های سردرد میگرن میکنید شروع کنید.ممکن است کمک کننده باشد اگر شما بعد از مصرف آنها در یک اتاق تاریک استراحت یا بخوابید. اینها شامل:

 

-          داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی(NSAIDs)  . این داروها، مانند ایبوپروفن، یا آسپرین، ممکن است کمک به راحت شدن از میگرن های ملایم کند . داروهای به بازار آمده مخصوص برای میگرن، مانند ترکیبات استامینوفن، آسپیرین، کافئین(Ecedrin Migraine) ، همچنین ممکن است موجب راحتی از میگرن های متوسط شوند، اما به تنهایی برای میگرن های شدید موثر نیستند. اگر داروهای بر پیشخوان داروخانه ها کمک کننده نبود، پزشک شما ممکن است توصیه به نوع قوی تری از همان دارو را کند. اگر به مدت طولانی و زیاد استفاده شوند، NSAIDs می توانند منجر به ایجاد زخم ها شوند، و خونریزی از دستگاه گوارش و سردرد های ارجاعی شوند.

 

-          تریپتان ها Triptans . سوماتریپتان sumatriptan(Imitrex) اولین دارویی بود که برای درمان میگرن توسعه یافت.آن مشابه عمل سروتونین با باند شدن به گیرنده های سروتونینی انجام میدهد و موجب تنگ شدن عروق خونی میگردد. سوماتریپتان به صورت خوراکی، مصرف بینی، تزریقی در دسترس است. نوع تزریقی آن سریعتر از انواع دیگر داروهای ضد میگرن عمل میکند- کمتر از 15 دقیقه- و در خیلی از موارد موثر است. اما تزریقات ممکن است دردناک و نا مناسب باشد.

از زمان ورود سوماتریپتان ، تعدادی داروهای مشابه نیز در دسترس است، شامل ریزاتریپتانrizatriptan ، ناراتریپتانnaratriptan  ، زولمی تریپتانZolmitriptan ، آلموتریپتانalmotriptan، فرواتریپتانfrovatriptan، التریپتانeletriptan. این مواد جدید ایجاد راحتی از درد در خلال 2 ساعت برای اغلب افراد میکنند، و ایجاد عوارض جانبی کمتر و سردردهای ارجاعی کمتر میکنند. عوارض جانبی تریپتان ها شامل تهوع، سرگیجه، و ضعف عضلانی و بندرت، سکته و حمله قلبی می باشد.

 

-          ارگوت هاErgots  . داروهای مانند ارگوتامین و دی هیدروارگوتامین(DHE 45) و دی هیدرو ارگوتامین به صورت اسپری بینی (Migranal) کمک به از بین رفتن درد میکند. این داروها ممکن است عوارض جانبی بیشتری از تریپتان ها داشته باشند.

 

-          داروهای ضد تهوع.متوکلوپرامید برای تهوع و استفراغ همراه با میگرن موثر است ولی نه برای درد خود میگرن. آن همچنین باعث تخلیه بهتر دستگاه گوارش شده، که منجر به جذب بهتر و عمل سریعتر خیلی از داروها میگردد. وقتی که در ابتدای میگرن استفاده میگردند خیلی موثر است یا حتی در زمان پیش درآمد قبل از شروع سردرد . داروهایی مانند پروکلرپرازین، کلرپرومازین، پرومتازین و هیدروکسی زین همچنین می توانند موجب از بین رفتن تهوع شوند ولی تاثیری بر تخلیه معده ندارند.

 

داروهای پیشگیری کننده

 

داروهای پیشگیری کننده می توانند شدت، تکرار، زمان طول کشیدن میگرن را کاهش دهند و ممکن است باعث افزایش تاثیر داروهای ضد درد که در خلال حمله میگرن استفاده می شوند گردند. در اغلب موارد، داروهای پیشگیری کننده سردرد را به طور کامل از بین نمیبرند، و برخی از آنها می توانند عوارض جانبی وخیم داشته باشند. برای گرفتن بهترین نتیجه ، داروها را بر اساس تجویز پزشک مصرف کنید:

 

-          داروهای قلبی عروقی. بتابلوکرها- که معمولا برای درمان فشار خون بالا و بیماری قلبی عروقی بکار میروند – میتوانند شدت و دفعات میگرن را کاهش دهند.این  داروها به عنوان اولین خط درمان استفاده میشوند.مسدود کننده های کانال کلسیم، دسته دیگری از داروهای قلبی عروقی، بخصوص وراپامیل(isoptin) ، همچنین ممکن است سودمند باشد. بعلاوه داروهای ضد فشار خونlisinopril و candesartan داروهای مفید پیشگیری کننده از میگرن هستند. تحقیقات دقیقا درک نکرده است که چرا همه این داروهای قلبی عروقی از میگرن جلوگیری میکنند. عوارض جانبی میتواند شامل سرگیجه، گیجی یا سبکی سر باشد.

 

-          ضد افسردگی ها. اغلب ضد افسردگی ها برای کمک به پیشگیری از انواع سردرد ها خوب هستند، از جمله میگرن. موثرترین آنها شامل ضد افسردگی های سه حلقه ای، مانند آمی تریپتیلین، نورتریپتیلین و پروتریپتیلین هستند. این داروها در میان اولین خط درمانی قرار میگیرند و موجب کاهش میگرن به وسیله تاثیر بر میزان سروتونین و دیگر مواد شیمیایی مغز میکنند. ضد افسردگی های جدیدتر ، هرچند که، عموما آنقدر برای پیشگیری از میگرن میگرن مفید نیستند. لزومی ندارد که شما افسرده باشید تا بتوانید از این داروها سود ببرید.

 

 

-          داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی(NSAIDs) . گرفتن منظم داروهای پیشخوانی ضد التهابی غیر استروئیدی مانند ایبوپروفن و ناپروکسن ممکن است باعث کاهش دفعات میگرن شود. اگر این داروها کمک کننده نبود، پزشک شما ممکن است توصیه نوع قوی تری از همین دارو را بکند. هرچند، داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی ممکن است خطر اتفاقات قلبی و عروقی را در شما افزایش دهد، مانند حمله قلبی و سکته. بعلاوه، استفاده طولانی مدت از این داروها می تواند منجر به زخم ها و دیگر مشکلات دستگاه گوارش شود، مانند خونریزی معده . قبل از مصرف این داروها به صورت منظم با پزشک خود صحبت کنید حتی در مورد تنوع داروهای تجویز نشده .

 

-          داروهای ضد تشنج.با دلایل نامشخص، برخی داروهای ضد تشنج، مانند دیوالپورکس سدیمdivalproex sodium ، والپوریک اسیدValproic acid و توپیرامات، که برای درمان سرع استفاده می شوند و بیماریهای دو قطبی به نظر میرسد که از میگرن پیشگیری کنند.گاباپنتین(Neurontin) ، دیگر داروی ضد ضد تشنج ، به عنوان خط دوم درمانی هست. استفاده از مقادیر زیاد این داروها بسته به اینکه کدامیک مصرف کنید ، ممکن است موجب عوارض جانبی مانند تهوع و استفراغ، اسهال، دردهای شکمی، ریزش مو و سرگیجه شوند.

 

 

-          سیپروهپتادینCyproheptadine . این داروی ضد حساسیت به صورت اختصاصی تاثیر بر فعالیت سرتونین دارد. پزشکان اغلب اوقات آنرا به بچه ها به عنوان یک اقدام پیشگیری کننده میدهند.

 

-          سم بوتولینوم نوع A (بوتاکس)Botox  . برخی افراد که برای رفع چین و چروک صورت از تزریق بوتاکس استفاده کرده اند متوجه شده اند که سردرد آنها بهبود یافته است. هرچند که مشخص نیست که که واقعا بوتاکس چه تاثیری بر سردرد آنها دارد. آن ممکن است موجب تغییراتی در سیستم عصبی شود که تمایل به سردرد میگرن را بیشتر میکند داشته باشد. تحقیقات بیشتری در این زمینه لازم است.

 

پیشگیری

 

خواه شما داروی پیشگیری کننده مصرف می کنید یا نه، شما می توانید از تغییر در شیوه زندگی سود برده و کمک به کاهش تعداد و شدت میگرن کنید. یک یا بیشتر این پیشنهادات می تواند برای شما کمک کننده باشد:

 

-          پرهیز از برانگیزاننده ها. از غذاهایی که قبلا موجب بروز سردرد شما در قبل شده پرهیز کرده و غذاهای دیگری استفاده کنید. اگر عطر ها و رایحه ها مشکل ساز هستند از آنها دوری کنید.در کل، سعی کنید که یک الگوی ثابت و منظم خواب و غذای منظم داشته باشید.

 

-          ورزش منظم. ورزش های هوازی منظم باعث کاهش تنش شده و می تواند کمک به پیشگیری از میگرن کند. اگر پزشک شما موافق باشد، هر ورزش هوازی را که لذت می برید را انتخاب کنید، شامل راه رفتن، شنا و دوچرخه سواری. آهسته گرم شوید، چون ورزش های ناگهانی و شدید می تواند موجب سردرد گردد.

 

 

-          کاهش دادن اثر استروژن. اگر شما زنی با میگرن هستید و استروژن به نظر میرسد که سردرد شما را آغاز یا بدتر میکند، یا یک سابقه خانوادگی از سکته و فشار خون دارید، شما می توانید مقدار استروژن را کاهش داده یا از آن پرهیز کنید. این داروها شامل قرصهای ضد حاملگی و هورمون های جایگزین درمانی می باشند. با پزشک خود صحبت کنید در مورد بهترین جایگزین یا مقدار برای شما.

 

-          ترک سیگار. اگر سیگار میکشید در باره ترک آن با پزشک خود صحبت کنید. سیگار کشیدن می تواند موجب بروز و بدتر شدن سردرد میگرن شود.

 

مراقبت های فردی

 

مراقبت های فردی می تواند کمک به راحت شدن از درد میگرن گردد. این کمک کننده ها به سردرد را سعی کنید استفاده کنید:

 

-          یک دفترچه خاطرات کمک کننده به شما خواهد بود که مشخص کنید چه موادی موجب شروع سردرد در شما میشود. زمان شروع سردرد و چه مقدار طول میکشد و اگر هیچ چیز باعث بهبودی شد یاداشت کنید. مطمئن شوید که پاسخ های شما به استفاده از هر دارویی را یاداشت کرده اید. همچنین توجه به نوع غذایی که در 24 ساعت گذشته شما خورده اید قبل از شروع سردرد داشته باشید، هر استرس غیر معمول، و چگونه احساس میکنید و در زمان شروع سردرد چه اقدامی انجام میدهید. اگر شما تحت استرس هستید ، به پزشک خود بگویید.

 

-          از ورزش های شل کننده عضلات استفاده کنید. شل کردن ماهیچه ها، مدیتیشن و یوگا به هیچ وسایلی نیاز ندارد. شما می توانید آنها را در کلاس یاد بگیرید یا در خانه با استفاده از نوار یا کتاب یاد بگیرید. یا حداقل نیم ساعت در روز را به کارهایی که شما را راحت و شل میکند بپردازید- مانند گوش کردن به موسیقی، باغبانی، دوش گرفتن، یا مطالعه.

 

 

-          خواب کافی داشته باشید، ولی بیش از حد نخوابید. نیاز روزانه به خواب در بزرگسالان 7 تا 9 ساعت خواب شب است.

 

-          استراحت کنید و راحت باشید. اگر امکان پذیر باشد، در یک اتاق تاریک و ساکت استراحت کنید وقتی که شما احساس می کنید که سردرد به سراغ شما می آید. یک کیسه یخی که در پارچه پیچیده شده باشد را پشت گردن خود قرار دهید و فشار ملایمی را بر ناحیه دردناک سر وارد نمائید.

 

 

 

مهارت های کنار آمدنی

 

زندگی با میگرن یک چالش روزانه است. سردرد ها میتوانند هم ناتوان کننده و هم غیر قابل پیش بینی باشند و ممکن است تداخل با شغل شما، ارتباط شما با خانواده و دوستان، و بطور کلی کیفیت زندگی داشته باشند. اگر چه درمانهای جدید انتخاب های بیشتری را برای مدیریت درد پیشنهاد میکنند، شما ممکن است هنوز سردرد های ناتوان کننده ای بگیرید. شما همچنین گاهی احساس اضطراب و افسردگی را دارید. این انتخاب ها کمک به کنار آمدن شما میکند:

 

-          مشاوره. یک مشاور یا درمانگر میتواند روش ها را به شما آموزش دهد تا استرس را مدیریت کنید و بر درد فائق آیید.درمان خانوادگی می تواند کمک به افراد در زندگی شما کند که بیشتر در مورد میگرن بدانند.

 

-          گروه های حمایتی. مانند خیلی از افراد با میگرن، شما ممکن است دریابید که این گروه ها یک منبع خوب و سودمند از اطلاعات همراه با حمایت خواهد بود. اعضای گروه معمولا آخرین اطلاعات را در مورد درمانهای دارویی، مراقبت های فردی یا شیوه های تکمیلی دارند. پزشک ممکن است شما را در ارتباط با یک گروه در محل خود قرار دهد. سایت های اینترنتی نیز وجود دارد که می توانید از آن استفاده کنید.

 

 

-          توازن. سعی کنید که استفاده از داروها را متوازن کنید با استفاده از ورزش منظم، تکنیک های شل کردن و راحت بودن، غذاهای مفید و استراحت کافی. حداقل نیم ساعت در روز را برای استراحت و آرامش قرار دهید.

 

داروهای تکمیلی و جایگزین

 

درمان های غیر تجاری ممکن است مفید باشد در صورتی که شما سردرد مزمن دارید:

 

-          طب سوزنی. در میان دیگر فواید، طب سوزنی می تواند کمک کننده برای سردرد باشد. این درمان از سوزن های یکبار مصرف نازک استفاده میکند که عموما موجب درد کم یا بدون درد و ناراحتی است.

 

-          بیوفید بک. پس خوراند زیستی آشکار شده که مخصوصا در از بین بردن سردرد میگرن موثر است. این شیوه راحت کردن و شل کردن از وسایل مخصوصی برای آموزش اینکه چگونه اغلب پاسخ های فیزیکی را مانند تنش ماهیچه ای کنترل کنید و تحت نظر داشته باشید استفاده میکند.

 

 

-          ماساژ. اگرچه ماساژ یک راه جالب برای کاهش استرس و از بین بردن تنش است ، ارزش آن در درمان سردرد ها هنوز کاملا مشخص نیست. برای افرادی که ماهیچه های سفت و دردناک در پشت سر، گردن و شانه ها دارند، ماساژ می تواند به از بین بردن سردرد کمک کند.

 

-          داروهای گیاهی، ویتامین ها و املاح معدنی. دلایل کمی در دست است که داروی گیاهی گل مینا یا گل چشم گاوfeverfew(Tanacet,Tenliv)  وbutterbur(Dolomed,Petadolex,Petadolor) ممکن است از میگرن پیشگیری کنند یا شدت آن را کاهش دهند. یک مقدار بالای ریبافلاوین(ویتامین ب-12) همچنین از میگرن توسط اصلاح کمبودهای ظریف در سلول های مغزی جلوگیری میکنند. منیزیوم سولفات خوراکی میتواند تعداد دفعات سردرد را در برخی افراد کاهش دهد، اگرچه مطالعات همگی موافق این موضوع نیست. بعلاوه، تزریق سولفات منیزیوم به نظر میرسد در برخی افراد در خلال سردرد حاد کمک کننده باشد، و آنها در افرادی که میگرن با کمبود منیزیم دارند کمک کننده است. از پزشک خود بخواهید که این درمان ها برای شما صحیح است. از داروهای گل مینا و butterbur اگر حامله هستید استفاده نکنید.

 

 

-          دستکاری مهره های گردن. مطالعات علمی و دقیقی در دسترس نیست که ثابت کند که کرایوپراکتیک یا دستکاری های دیگر ستون فقرات موثر در درمان میگرن باشد.

فتق یل هرنی هیاتال


فتق یا هرنی زمانی اتفاق می افتد که قسمتی از بدن از طریق شکاف یا باز شدگی به داخل قسمت دیگر بود. اگر چه فتق به صورت تئوری میتواند هر جای بدن اتفاق افتد، اغلب در محوطه شکم است. این شامل فتق هیاتال نیز میشود- همچنین به نام فتق دیافراگمی نیز شناخته میشود- که در یک باز شدگی در پرده دیافراگم ایجاد میشود جایی که لوله غذایی (مری) به معده متصل می گردد.

 

اغلب فتق های هیاتال کوچک ایجاد مشکلی نمی کنند،و شما ممکن است ندانید این گونه فتق را دارید تا زمانی که پزشک آن را پیدا کند آن هم زمانی که شما را برای مشکلات دیگری بررسی می کند.اما یک فتق بزرگ هیاتال اجازه به غذا و اسید برای برگشت به مری را میدهد، و منجر به درد سینه (صدری) و سوزش میشود. اقدامات مراقبت های فردی یا داروها معمولا این نشانه ها را تخفیف میدهند، اگر چه فتق های خیلی بزرگ هیاتال اغلب اوقات احتیاج به جراحی ترمیمی دارند.

 

علائم و نشانه ها

 

اغلب فتق های کوچک هیاتال ایجاد مشکلی نمی کنند، اما فتق های بزرگ ایجاد مشکلاتی مانند سوزش معده، آروغ زدن یا درد قفسه سینه در زمانی که اسید به داخل لوله مری بازگشت می کند. این علائم و نشانه ها تمایل به بدتر شدن دارند زمانی که شما به جلو خم میشوید، در حال کشش یا بلند کردن اجسام سنگین یا خوابیده هستید، و همچنین میتوانند در زمان حاملگی بدتر شوند.

 

در موارد نادر، قسمتی از معده که به داخل فضای قفسه سینه کشیده شده ممکن است بچرخد و جریان خون آن قطع گردد، و منجر به:

 

-          درد شدی قفسه سینه

-          مشکل در بلع

-          انسداد مری

 

علل

 

حفره شکمی و سینه به وسیله دیافراگم از هم جدا می گردد- ماهیچه بزرگ گنبدی شکل که مسئول قسمت خوبی از تنفس است. مری از طریق یک مدخل در دیافراگم به معده متصل می گردد.فتق هیاتال زمانی اتفاق می افتد که بافت ماهیچه ای احاطه کننده این مدخل ضعیف شده و قسمت بالای معده به داخل قفسه سینه از طریق دیافراگم کشیده میشود. هر چیزی که فشار زیاد بر شکم شما وارد کند- از جمله سرفه های شدید و دائم یا استفراغ، حاملگی، زور زدن در توالت یا بلند کردن اجسام سنگین – میتوانند در ارتباط با فتق هیاتال باشند.

 

فتق هیاتال میتواند علت برگشت مواد از معده به مری باشد. این وقتی اتفاق می افتد که فتق به آرامی به طرف دریچه پایینی مری جابجا شود، یک دسته ماهیچه در اطراف انتهای مری.

 

به طور معمول، دیافراگم با دریچه مری به معده در یک ردیف قرار دارد، که شل شده و در زمان بلع اجازه به مایعات و غذا میدهد که وارد معده شود.دیافراگم از این دریچه حمایت و بر آن فشار میگذارد که آن را بسته نگه دارد در زمانی که شما در حال بلع هستید. اما یک فتق هیاتال دریچه بالای دیافراگم را افزایش داده ، و فشار را بر دریچه کاهش میدهد. این موجب می شود که دریچه در زمان غلط باز شده و اجازه به اسیدهای معده می دهد که به داخل مری سرازیر شود.

 

فتق هیاتال همچنین می تواند علت سوزش معده باشد اگر که قسمت فتق شده معده به منبعی از اسید معده تبدیل گردد، که به راحتی میتواند به داخل مری ریخته شود.

 

زمانی که نیاز به توصیه های پزشکی است

 

خیلی از افراد در می یابند که فتق هیاتال دارند وقتی که پزشک خود را ملاقات کرده و در باره سوزش معده می گویند. اغلب موارد سوزش معده موقتی و ملایم است. اما اگر نشانه های شما ، شدید و اغلب اوقات وجود دارد، و یا همراه با سرفه ، خس خس، آسم، یک گلودرد، مشکل در بلع یا درد سینه است با پزشک خود تماس بگیرید.

 

اگر شما می دانید که یک فتق بزرگ هیاتال دارید و دچار دردهای شدید سینه ای، مشکل در تنفس یا بلع سخت هستید، در جستجوی مراقبت های هر چه سریعتر پزشکی باشید.

 

غربالگری و تشخیص

 

پزشک شما ممکن است کشف کند که شما دارای فتق هیاتال هستید زمانی که تلاش برای مشخص کردن علت سوزش معده یا سینه یا دردهای بالای شکمی است. در این موارد احتمالا به وسیله یکی از این شیوه ها یافته میشود:

 

-          عکس برداری با باریم. در این روش تشخیصی، شما یک مایع گچی سفید که حاوی باریم است و قسمت بالای دستگاه گوارش را می پوشاند را می نوشید. این روش یک تصویر واضح از مری ، معده و قسمت بالای روده کوچک را (اثنی عشر) را در فیلم رادیوگرافی نشان میدهد. این رادیوگرافی مشخص میکند که آیا قسمتی از محتویات معده به داخل مری برگشته است.

-          اندوسکوپی. در این شیوه پزشک لوله ای باریک، خم شونده مهیا شده به وسیله نور و سیستم دوربین ویدئو می باشد(اندوسکوپ) که از طریق حلق به پایین رفته و وارد مری شده و بعد معده و برای هر گونه التهاب چک می کنیم . این نه تنها کمک به تشخیص فتق هیاتال میکند، بلکه حساس ترین راه برای چک کردن صدمه به مری شما به خاطر برگشت اسید است.

 

عوارض

 

برخی از فتق های بزرگ هیاتال ایجاد سایش میکنند که منجر به زخم هایی در قسمت بالای معده میگردد. اگر شدید باشد، این زخم ها میتواند خونریزی داده و موجب کم خونی کمبود آهن به دلیل خونریزی مزمن گردد.

 

دیگر فتق ها آنقدر بزرگ شده که یک سوم یا بیشتر معده به داخل دیافراگم کشیده شده و فشار زیادی را بر دیافراگم و ریه ها میگذارد. و گاهی از اوقات ، قسمتی از معده که به داخل قفسه سینه کشیده شده چرخیده و جریان خون را به بقیه معده قطع می کند، و ایجاد درد شید قفسه سینه و اشکال در بلع میکند. اگر چنین اتفاقی بیافتد، بدون تاخیر پزشک خود را ملاقات کنید. شما ممکن است احتیاج به جراحی فوری ترمیمی فتق داشته باشید.

 

شایعترین عارضه فتق هیاتال بازگشت اسید از معده به مری استGERD . زمانی فکر می کردند که فتق هیاتال علت اغلب موارد GERD  است اکنون پزشکان اعتقاد بر این دارند که فقط فتق های بزرگ نقش دارند. GERD  های مکرر می تواند منجر به عوارض شوند از جمله:

 

-          اشکال در بلع.برگشت اسید به مری شما می تواند موجب التهاب و زخم شود. این موجب تنگ شدن مری میگردد، و بلع را سخت می کند.  

-          مری سنجاقیBarrettes esophagus . گاهگاهی، افراد با برگشت مواد به مری دچار مری سنجاقی یا بارتز به علت در معرض اسید قرار گرفتن طولانی مدت و مکرر با اسید معده دچار میگردند. در این وضعیت، سلولها شبیه به آنچه در معده است در پایین مری شکل میگیرد. اگر شما مری بارتز دارید، شما در شانس بیشتری برای سرطان مری قرار دارید. پزشکی که متخصص در مشکلات معده و روده است به شما توصیه های خواهد کرد و بهترین راه را برای کاهش شانس این خطر نشان خواهد داد.

-          سرطان مری. اغلب افراد با مری بارتز به سرطان مری تبدیل نمی شوند، اما برای آنها که چنین اتفاق می افتد، پیش آگهی بدی دارد. یک تومر مری بلع را به صورت فزاینده ای مشکل میکندو برای برخی افراد، در نهایت غیر ممکن می سازد.

 

درمان

 

اگر شما هیچگونه علائم و نشانه هایی از فتق هیاتال نداشته باشید- و بیشتر افراد ندارند- شما احتمالا به هیچ درمانی نیاز ندارید.اما اگر شما مکررا دچار برگشت مواد به مری میشوید، شما با تغییرات کمی در شیوه زندگی خود راحت می شوید. اگر دچار اضافه وزن می باشید، از دست دادن وزن به تنهایی شما را از نشانه ها راحت میکند.

 

داروها

 

اگر تغییر در شیوه زندگی و کاهش وزن موثر واقع نشد، برخی داروها ممکن است کمک به بهتر شدن نشانه ها کنند. آنها شامل:

 

-          آنتی اسیدها. آنتی اسیدها پیشخوانی مانند (Maalox, Mylanta,Tums) میتوانند اسید مری را خنثی کرده و شما را از سوزش معده رها کنند. به خاطر بسپارید که این داروها سوزش معده را علاج نمی کنند- آنها در واقع نشانه ها را از بین می برند. وقتی که شما آنتی اسیدها را متوقف می کنید ، نشانه های شما بر میگردد.

-          H-2 blockers . این داروها میزان ترشح اسید را به وسیله بلوک کردن گیرنده های هیستامین کم می کنند. آنها شامل فاموتدین، سایمتدین، رانیتدین و نیزاتدین می باشند که به صورت داروهای پیشخوانی در دسترس می باشند. اگر شما سوزش معده یا مری شدید دارید ، پزشک شما ممکن است مقدار بالا تری از بلوک کننده های H-2  را تجویز کند. بهتر است این داروها را قبل از غذا مصرف کرد. شما همچنین می توانید بعد از شروع نشانه ها آنها را مصرف کنید ولی 30 دقیقه طول میکشد تا اثر خود را بگذارد. پزشک شما ممکن است یک بلوک کننده اسید را برای چند ماه توصیه کند، یا حتی بیشتر. گاهی شما ممکن است اثرات جانبی آنها را تجربه کنید، مانند تغییرات در روده، خشکی دهان، گیجی یا خواب آلودگی. بعلاوه ، این داروهای بلوک کننده H-2 نباید با برخی داروهای دیگر استفاده کرد به خاطر تداخل دارویی شدید آنها. اگر شما از یک داروی بلوک کننده اسید استفاده می کنید و همچنین داروهای دیگر را نیز مصرف می نمایید ، با پزشک خود یا یک داروساز در مورد تداخلات دارویی صحبت کنید.

-          متوقف کننده های پمپ پروتون(PPIs) . این داروها- که شامل لانزو پرازول (Prevacid) ، پانتوپرازول، ریبپرازول، امپرازول، ازومپرازول هستند- داروهای بسیار موثری برای درمان برگشت اسید از معده به مری هستند. آنها تولید اسید را متوقف کرده و زمان لازم را در اختیار بافت صدمه دیده مری میگذارند تا ترمیم شود. استفاده از آنها راحت نیز می باشد چون شما روزی یک بار مصرف می کنید. ولی از سایر داروهای دیگر بسیار گرانتر می باشند. متوقف کننده های پمپ پروتون عموما بی خطر و خوب تحمل می شوند، حتی برای درمان طولانی مدت. برای جلوگیری از اثرات جانبی احتمالی مانند دردهای شکمی و معده، اسهال یا سردرد، پزشک مقدار کمتری از دارو را تجویز میکند. با پزشک یا داروساز در مورد تداخلات دارویی در صورتی که داروهای دیگری را نیز مصرف می کنید صحبت کنید.

 

جراحی ترمیمی

 

تعداد کمی از افراد با فتق هیاتال ممکن است نیاز به جراحی داشته باشند. این معمولا زمانی در نظر گرفته میشود که داروها و تغییر در شیوه زندگی برای رهایی از نشانه های شدید بیماری شکست بخورد، یا اگر شما دچار عوارضی مانند خونریزی مزمن یا تنگی یا انسداد مری هستید . فتق های هیاتال بزرگ همچنین ممکن است نیاز به نیاز به تعمیر داشته باشند اگر موجب نشانه هایی مانند تنگی نفس ، اشکال در تنفس یا بلع، یا درد سینه شوند.

 

جراحی برای فتق هیاتال شامل کشیدن معده به پایین و بداخل حفره شکمی است و تنگ تر گردن مدخل دیافراگم، یا باز سازی دریچه مری ضعیف شده. در برخی موارد این به وسیله یک برش بر سینه (تراکوتومی) یا شکم(لاپاراتومی) انجام میگردد. در موارد دیگر، جراح ممکن است وسایلی رابا دوربین و نور به داخل شکم بفرستد. و جراحی در حالی صورت میگرد که جراح با این وسایل تصویر را بر مانیتور می بیند(جراحی لاپاراسکوپی).

 

جراحی لاپاراسکوپی عمدتا درد کمتر و جای زخم کمتری و نیاز به ماندن در بیمارستان نسبت به انواع دیگر جراحی کمتری دارد، ولی برای هر فردی مناسب نمی باشد و ممکن است خطر صدمه به عروق خونی و اعصاب به میزان بیشتری باشد. فتق ها معمولا به وسیله این اعمال جراحی بهبودی می یابند تا اینکه به وسیله عمل جراحی باز ، اما استفاده از یک تکه شبکه ای از پلی تتترا فلورو اتیلن در خلال لاپاراسکوپی میتواند شانس بازگشت را کم کند.

 

مراقبت های فردی

 

تنوعی از تغییرات شیوه زندگی می تواند کمک به به راحت شدن از بازگشت به مری شود که ممکن است همراه با فتق هیاتال باشد. بعضی یا همه این اقدامات ممکن است کمک کننده باشند:

 

-          خوردن غذای کم. غذای زیاد میتواند معده شما را متسع کند، و آن را به سمت قفسه سینه شما هل بدهد.

 

-          پرهیز از غذاهای مشکل ساز و الکل. سعی بر پرهیز از الکل ، نوشیدنی های کافئین دار، شکلات، پیاز، غذاهای ادویه دار، نعنا و غذاهای فلفل دار داشته باشید- همه اینها تولید اسید معده را افزایش داده و دریچه مری را شل میکنند. حتی قهوه های بدون کافئین می تواند برای یک مری ملتهب تحریک کننده باشد. همچنین استفاده از مرکبات و غذاهای تهیه شده از گوجه فرنگی را محدود کنید. آنها اسیدی هستند و می توانند مری را تحریک یا ملتهب کنند.

 

 

-          غذاهای چرب را محدود کنید. غذاهای چرب دریچه مری را شل میکنند و تخلیه معده را به تاخیر میاندازند، و زمان بازگشت اسید به مری را افزایش میدهند.

 

-          برخاستن بعد از خوردن غذا. حداقل 3 ساعت صبر کنید و بعد به رختخواب بروید یا چرت نیمروز بزنید. وقتی که بیشتر غذاها از معده به داخل روده کوچک تخلیه شد، بنابراین نمی توانند به داخل مری برگردد. خوردن یک شام شبانه تولید اسید را تحریک میکند و بیشتر آن موجب بازگشت اسید میشود.

 

 

-          بلافاصله بعد از غذا خوردن ورزش نکنید. سعی کنید که تا 2 الی 3 ساعت خود را درگیر فعالیت های شدید نکنید، ورزش های کوچک مانند پیاده روی خوب است.

 

-          کاهش وزن. اگر شما دچار اضافه وزن می باشید، لاغر شدن کمک به شما در برداشتن فشار از روی معده میکند. این ممکن است مهمترین کاری باشد که شما می توانید انجام دهید تا نشانه های خود را کاهش دهید.

 

 

-          توقف سیگار کشیدن. سیگار کشیدن بازگشت اسید به مری را افزایش میدهد و بزاق را خشک می کند. بزاق کمک به حفاظت از مری شما در مقابل اسید معده میکند.

 

-          دوری کردن از داروها، در صورت امکان. داروهایی که باید از آنها دوری کرد شامل بلوک کننده های کانال کلسیمی، مانند دیلتیازیم، آنتی بیوتیک هایی مانند تتراسیکلین، داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی، مانند آسپیرین، ایبوپروفن و ناپروکسن، کنیدین، تئوفیلین، خواب آورها و آرامبخش ها، و آلندرونات. اگر شما هر یک از این داروها استفاده میکنید و از سوزش معده رنج می برید، به پزشک خود بگویید. شما ممکن است داروهای دیگری را جایگزین کنید.

 

 

-          سر تخت خود را بالاتر ببرید. اگر شما سر خت خود را 6 تا 9 اینچ بالاتر ببرید، جاذبه کمک به جلوگیری از ورود اسید به مری در زمان خواب خواهد شد. استفاده از یک تکه ابر برای بالا بردن بالشت نیز کمک کننده است. سعی بر استفاده از متکا نداشته باشید، که موجب افزایش فشار بر شکم شما میگردد.

 

-          از لباس های تنگ پرهیز کنید. آنها فشار بر شکم شما می آورند.

 

 

-          زمان کافی را برای استراحت قرار دهید. وقتی که شما دچار تنش می باشید، هضم آهسته میگردد، و در نتیجه بازگشت اسید بدتر می شود. شیوه های راحت سازی و شل کردن بدن مانند تنفس عمیق، مدیتیشن، یا یوگا ممکن است کمک به کم کردن بازگشت اسید کند.

بیماری پارکینسون


بیماری پارکینسون اختلالی است که متاثر از سلول های عصبی در قسمتی از مغز که در ارتباط با حرکات است می باشد.

 

افراد با بیماری پارکینسون اغلب تجربه لرزشف سفتی ماهیچه ها، اشکال در راه رفتن ، مشکلات تعادلی و حرکات آهسته دارند. این نشانه ها معمولا بعد از سن 60 سالگی رخ میدهد، هر چند که برخی افراد با این بیماری جوانتر از 50 سال هستند.

 

بیماری پارکینسون بیماری پیشرونده است، به معنی اینکه علائم و نشانه ها به مرور زمان بدتر می شوند. هر چند که بیماری پارکینسون در نهایت منجر به ناتوانی میشود، بیماری اغلب به صورت آهسته پیشرفت می کند، و خیلی از افراد سالهای زیادی از زندگی تولیدی را بعد از تشخیص دارند.

 

از این گذشته ، برعکس دیگر بیماری های عصبی وخیم، بیماری پارکینسون درمان پذیر است. یکی از راه های درمان داروها هستند . دیگر راه کاشتن وسیله ای است که مغز را تحریک می کند. دیگر روش ها شامل جراحی می باشد. و این در حالی است که تحقیقات برای دیگر درمان ها ادامه دارد.

 

علائم و نشانه ها

 

اولین نشانه بیماری پارکینسون می تواند آنقدر ظریف باشد مانند تکان نخوردن شانه ها وقتی که راه می روید، یک لرزش ملایم در انگشتان از یک دست یا نرم ، و منمن کردن در سخن گفتن که مشکل می توان فهمید. ممکن است فرد دچار کاهش انرژی شود، احساس افسردگی یا مشکل در خواب داشته باشد. یا ممکن است دوش گرفتن فرد، اصلاح، خوردن یا انجام امور معمولی و روزمره دیگر طولانی تر شود.

 

دیگر علائم و نشانه های بیماری پارکینسون شامل موارد زیر می باشد:

 

-          لرزشTremor . اغلب با یک لرزش ملایم در دست ها شروع شده یا حتی در انگشتان. اغلب اوقات لرزش علت سایش شصت به انگشت اشاره دست است که شناخته شده به نام پول شمردن است. لرزش همچنین ممکن است در پاها باشد. این علائم ممکن است یکطفه یا دو طرفه بدن باشد و ممکن است زمانی که فرد دچار تنش می باشد زیاد قابل توجه باشد. اگر چه لرزش می تواند خیلی ناراحت کننده باشد، معمولا ناتوان کننده نیست و اغلب زمانی که فرد خواب است ناپدید می شود. خیلی از افراد با بیماری پارکینسون لرزش اساسی ندارند.

 

-          حرکات آهسته(bradykinesia) . به مرور زمان، بیماری پارکینسون موجب راه رفتن آهسته درهم و برهم با گام های بی ثبات با طرز ایستادن همراه با خشوع و تواضع میگردد. و ماهیچه های پا ممکن است به طرف بالا خشک شود ، و راه رفتن طبیهی را سخت کند. این بخصوص ناراحت کننده است جون موجب می شود که انجام کارهای ساده مشکل و وقت گیر شود.

 

 

-          ماهیچه های سفت. سفتی ماهیچه ای اغلب در پاها و گردن اتفاق می افتد، بعضی اوقات سفتی می تواند آنقدر شدید باشد که اندازه حرکت را محدود کرده و موجب درد شود.

 

-          به هم خوردن تعادل. طرز ایستادن ممکن است ناپایدار شود، اغلب این مشکل به صورت فرعی برای سالها می ماند.

 

 

-          از دست دادن حرکات اتوماتیک. پلک زدن، لبخند زدن و حرکت شانه ها در زمان راه رفتن همگی اعمال ناخود آگاهی هستند که قسمتی از زندگی فردی می باشند.در بیماری پارکینسون این اعمال تمایل به کاهش یا حتی از بین رفتن دارند. برخی افراد ممکن است دچار ظاهر ستاره ای بدون پلک زدن شوند. دیگران ممکن است زیاد قیافه نگیرند یا وقتی صحبت می کنند با روح و سرزنده به نظر آیند.

 

-          اختلال در صحبت کردن. خیلی از افراد با بیماری پارکینسون مشکلات زیادی با صحبت کردن دارند، و صدای آنها اغلب تک صدایی و خیلی نرم میشود. این ممکن است یک مشکل خاص برای افراد بالغ پیرتر باشد چون صدای نرم فردی با بیماری پارکینسون  برای فردی با شنوایی کم قابل شنیدن نیست.

 

 

-          اشکال در بلع. این در مراحل دیرتر بیماری تظاهر میکند، اما در مواردی هم دیده نمی شود، اغلب افرادی که مشکل بلع دارند می توانند خودشان غذا بخورند.

 

-          جنون dementia . در صد کمی از افراد با پارکینسون دچار این اختلال روحی میگردند- که تاثیر بر توانایی فکر کردن ، دلالت و به یاد آوردن دارد – و در مرحله دوره بیماری دچار میشوند. اگر چه اغلب در ارتباط با بیماری الزایمر است ، از دست دادن قوای دماغی می تواند همراه با وضعیت های دیگر نیز باشد. در پارکینسون، شروع دمانس مغزی اغلب با کند شدن روند فکر کردن و مشکلات با تمرکز خود را نشان می دهد.

 

علل

 

از قریب 200 سال پیش که این بیماری بریا اولین بار توصیف شده است، تحقیقاتی انجام شده که برخی از روندهای این اختلال پیچیده را درک کنند.

 

اکنون دریافته اند که خیلی از علائم و نشانه های بیماری پارکینسون وقتی توسعه می یابند که سلول های عصبی معینی(نرون) در ناخیه ای از مغز به نام substantia nigra صدمه دیده یا نابود میگردند. به طور طبیعی، این سلول های عصبی ترشح دوپامین می کنند- یک ماده شیمیایی که علائم را بین substantia nigra   و قسمتی دیگر از مغز ، corpus striatum  هدایت می کند. این علائم موجب می شود که ماهیچه ها نرم شده، و حرکات موزون و تحت کنترل داشته باشند.

 

هر فردی مقداری از نرون های تولید کننده دوپامین را به عنوان قسمتی از روند مسن شدن از دست می دهد. اما افراد با بیماری پارکینسون نیم یا بیشتر سلول های عصبی را در substantia nigra از دست می دهد.اگر چه سلول های دیگر مغز نیز دچار فرسودگی و نابوی قرار می شوند، سلول های حاوی دوپامین برای حرکت حیاتی هستند و در مرکز صحنه قرار دارند. چه باعث این می شود موضوعی است که هنوز پایه تحقیقات قرار دارد. دانشمندان معتقد هستند که بیماری پارکینسون ممکن است نتیجه ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی باشد. داروهای مشخصی، بیماریها و سموم همچنین ممکن است علت نشانه های شبیه به آنچه در بیماری پارکینسون دیده می شود باشند.

 

عوامل ارثی

 

دانشمندان معتقدند که ژنها در ارتباط با توسعه پارکینسون هستند، اما هنوز واضح نیست، که آیا توارث نقش فرعی یا اصلی در این بیماری را دارد.

 

مشخص شده است که بعضی اوقات خویشاوندان درجه یک مانند پدر و مادر، بچه ها و خویشاوندان، بسیار مساعد به گرفتن بیماری هستند تا آنها که هیچ ارتباط خانوادگی ندارند. اگرچه خطر در فامیا درجه یک کم می باشد – کمتر از 5%- هرگز پیشنهاد ارتباط ژنتیکی نمی توان داد. به این دلیل دانشمندان تمرکز بر خانواده های نادری که در آنها افرادی چند پارکینسون دارند می کنند- و این تحقیقات دیدگاه بررسی علل این بیماری را به طور کلی بررسی میکند.

 

در خانواده های با بیماری پارکینسون ، محققان دو گونه از عوامل ژنتیکی را مشخص نموده اند. یکی شامل پروتئینی غیر طبیعی به نام alpha-synuclein، پروتئینی که در سلول های عصبی منهدم شده در افراد با بیماری پارکینسون تجمع می یابد. دیگری شامل مشکلاتی با سیستم بدن می شود که  که پروتئینی نا خواسته ایجاد می کنند. اکنون روشن شده است که هر دو این عوامل نقش کلیدی در ایجاد پارکینسون در همه افراد بازی میکنند.

 

عوامل محیطی

 

افراد در تماس غیر کعمول با علف کش ها و حشره کش ها به احتمال بیشتری دچار پارکینسون میگردند تا افرادی که چنین تماس هایی نداشته اند. محققان هنوز ارتباط خاصی را بین این بیماری با آفت کش های گیاهی و حشره کش ها نیافته اند.

 

داروها

 

تعدادی از داروها در مقدار زیاد و استفاده طولانی مدت می تواند ایجاد بیماری پارکینسون کند. این داروها شامل هالوپریدول، کلرپرومازین، که برای برخی از عارضه های روانی تجویز می شوند می باشد، به همان نسبتی که داروهای ضد تهوع ، مانند متوکلوپرامید این کار را می کند. داروی ضد تشنج والپرات همچنین ایجاد برخی از خصوصیات پارکینسون ، به خصوص لرزش میکند.

 

این داروها ایجاد بیماری پارکینسون نمی کنند، هرچند که ، علائم وقتی که مصرف دارو متوقف شود از بین می رود.

 

عوامل خطر

 

سن یکی از عوامل اصلی خطر در بیماری پارکینسون می باشد. هر چند که این بیماری می تواند بالغین را در سن 20 سالگی مبتلا کند، معمولا در در میانه یا اواخر زندگی شروع می شود. خطر با افزایش سن ادامه می یابد. برخی محققان تئوری داده اند که افراد با این بیماری ممکن است صدمات عصبی ناشی از عوامل ژنتیکی یا محیطی داشته باشند که با مرور زمان بدتر می شود.

 

دیگر عوامل خطر عبارتند از:

 

-          توارث. داشتن یک یا بیشتر ارتباط نزدیک با بیمار پارکینسونی شانس اینکه شما نیز این بیماری را بگیرید بیشتر میکند، اگر چه خطر شما هنوز کمتر از 5% است.

 

-          جنسیت. مردان بیشتر مساعد به گرفتن بیماری پرکینسون هستند تا زنان.

 

 

-          تماس با آفت کش ها و حشره کش ها. در معرض تماس با آفت کش ها و حشره کش ها بودن شانس خطر شما را کمی افزایش می دهد.افرادی که کشاورزی می کنند، یا در محیطهای روستایی زندگی می کنند.

 

-          کاهش میزان استروژن. کاهش میزان این هورمون ممکن است شانس بیماری پارکینسون را بالا ببرد. این بدان معنی است که زنان یائسه که میزان کمی هورمون دریافت می دارند یا اصلا دریافت نمی کنند و آنهایی که رحم آنها برداشته شده است در خطر بیشتری هستند. زنان یائسه ای که هورمون درمانی می شوند در خطر کمتری هستند. اما همه تاثیرات هورمون درمانی مثبت نیستند. درمان هورمون درمانی به صورت ترکیبات استروژن و پروژسترون می تواند شما را در معرض عوارض جانبی وخیم قرار دهد. با پزشک خود در مورد بهترین اتخاب صحبت کنید و تصمیم بگیرید که کدام برای شما بهتر است.

 

زمانی که باید در جستجوی توصیه های پزشکی بود

 

پزشک خود را ببینید اگر شما هر یک از نشانه های در ارتباط با بیماری پارکینسون را دارید- نه تنها برای تشخیص این بیماری بلکه برای رد کردن دیگر علل این مشکل. برای نمونه، لرزش، اغلب یک علامت اولیه از بیماری پارکینسون است که هنوز شایعترین نوع لرزش، به عنوان لرزش اصلی شناخته می شود، به وسیله پارکینسون ایجاد نمی شود. اگر چه بیماری پارکینسون اغلب اوقات تشخیص آن مشکل می باشد، تشخیص دقیق آن کلیدی برای شروع مناسب درمان که ممکن است کمک به تاخیر یا مدیریت نشانه ها برای سالها میکند.

 

غربالگری و تشخیص

 

به علت اینکه هیچ آزمایش معینی برای بیماری پارکینسون وجود ندارد، تشخیص بیماری بخصوص در مراحل اولیه مشکل است. علئم ونشانه های پارکینسون مانند تغییر در راه رفتن، لرزش و به زحمت صحبت کردن یا نوشتن ممکن است به عنوان عوارض پیری فراموش شوند، به خصوص در افراد پیرتر با این بیماری. در همان زمان پزشکان بعضی اوقات بیماری پارکینسون را در افراد جوانتر به دلیل اینکه معتقد هستند که این بیماری افراد پیر را درگیر میکند فراموش میکنند.

 

تشخیص بیماری پارکینسون مبتنی بر تاریخچه پزشکی، معاینات و مشاهدات علائم عصبی و معاینات عصبی می باشد. به عنواان قسمتی از تاریخچه پزشکی پزشک از شما سئوالاتی در مورد هر داروی مصرفی که شما گرفته اید یا اینکه تاریخچه پزشکی خانوادگی داشته اید می کند.

 

معاینات عصبی شامل ارزیابی راه رفتن، هماهنگی و برخی از در خواست های چرخشی می باشد. پزشک همچنین ممکن است متوجه علائم مخفی بیماری پارکینسون شود، مانند کاهش ابرازی صورتی ، کاهش ژست یا یک لرزش دقیق وقتی که او در حال تاریخچه گرفتن است.

 

عوارض

 

نیمی از بیماران با بیماری پارکینسون به طرف افسردگی می روند. در برخی از موارد ، افسردگی ممکن است ماه ها یا حتی سالها قبل از تشخیص بیماری پارکینسون وجود داشته باشد. اگرچه محدودیتهای فیزیکی در نتیجه این بیماری می تواند تنش زا و موجب سرخوردگی شود، افسردگی در فردی با بیماری پارکینسون کعمولا یک واکنش به بیماری و عدم توانایی نیست. در عوض، این به علت تغییرات زمینه ای در مغز در ارتباط با خود بیماری می باشد.

 

بعلاوه برخی افراد با بیماری پارکینسون در نهایت دچار دمانس مغزی می شوند، وضعیتی که در آن حافظه را از دست میدهند، قضاوت  و تغییرات شخصیتی مختل میگردد.

 

داروهای مصرفی برای بیماری پارکینسون همچنین می تواند موجب بروز عوارضی شود، مانند حرکات غیر ارادی بازوها و پاها( دیسکینزی)، هذیانات، خواب آلودگی، و سقوط فشار خون در زمانی که فرد ایستاده است.

 

دیگر عوارض بیماری پارکینسون شامل:

 

-          اشکال در بلع و جویدن. در مراحل اخر بیماری، ماهیچه هایی که برای بلع استفاده می شوند در گیر میگردند، و خوردن را بسیار مشکل میکنند.

 

-          مشکلات ادراری. بیماری پارکینسون می تواند هم بی اختیاری ادراری و هم نگه داری ادرار دهد. اغلب داروهایی که برای درمان بیماری استفاده می شوند، بخصوص داروهای آنتی کلینرژیک ، می توانند فرد را دچار نگه داشت ادرار کنندو ادرار کردن را سخت کنند.

 

 

-          یبوست. افراد زیادی با بیماری پارکینسون دچار یبوست میگردند چون سیستم گوارشی اهسته کار میکند. یبوست همچننین می تواند عارضه داروهای مصرفی برای درمان نیز باشد.

 

-          مشکلات خواب. افراد با بیماری پارکینسون اشکال در بخواب رفتن دارند و ممکن است چند بار در شب بیدار شوند. آنها دارای خواب های بی آرامی هستند.

 

 

-          ناتوانی جنسی. برخی از افراد با بیماری پارکینسون ممکن است متوجه کاهش میل جنسی شوند. این ممکن است ناشی از عوامل روحی و جسمی باشد، یا این به علت عوامل جسمی به تنهایی باشد.

 

درمان

 

برای خیلی از افراد پاسخ به درمان مهیج باشد. با مرور زمان، هرچند که فواید دارو اغلب کاهش می یابد ، اگر چه نشانه به مقدار کمی بهبود می یابند و تحت کنترل می روند. بعلاوه داروها، پزشک ممکن است توصیه تغییر در شیوه زندگی در شما کند، مانند فیزیوتراپی، غذای سالم و ورزش.

 

فیزیوتراپی می تواند مفید برای افراد با بیماری پارکینسون باشد- هم در مراحل اولیه و هم در مراحل آخر که بیماری پیشرفت میکند. آن می تواند تحرک را بهبود بخشد، میزان حرکت و قدرت ماهیچه ای را بهتر کند. اگرچه ورزش های بخصوص نمی تواند پیشرفت بیماری را متوقف کند، بهبود قدرت ماهیچه ای می تواند کمک به شما در احساس توانایی کند. یک فیزیوتراپیست با شما کار خواهد کرد که راه رفتن و تعادل شما را بهبود بخشد. لرای خیلی از افراد، کار کردن با یک آسیب شناس تلفظ می تواند کمک به بهبود مشکلات با صحبت کردن و بلع کند.

 

وقتی که تغییر در شیوه زندگی دیگر مفید نباشد، پزشک شما داروهایی را توصیه خواهد کرد، گاه به تنهایی و گاه به صورت ترکیبی .

 

داروها

 

داروها می تواند کمک به مدیریت مشکلات راه رفتن، حرکات و لرزش با افزایش ذخیره دوپامینی مغز کند. داروها نیاز به تغییرات با مرور زمان دارد، و میزان داروها و زمان آنها نیاز به تنظیم دارد. بنا به این دلایل، شما و پزشک طرحی را خواهید ریخت که مناسب نیازهای شما باشد، بخصوص هر چه که بیماری پیشرفت می کند. داروهایی که برای درمان پارکینسون استفاده می شوند شامل:

 

-          لوودوپا و کاربی دوپاLevodopa & Carbidopa . از زمان ورود آن در 1960 ، لوودوپا داروی طلایی برای درمان بیماری پارکینسون بوده است. لوودوپا یک ماده طبیعی است که در گیاهان و حیوانات یافت میگردد. این یک پیش نیاز برای دوپامین است که وقتی که به افراد با بیماری پارکینسون داده می شود توسط سلولهای عصبی در مغز تبدیل به دوپامین می شود. افزایش دوپامین خیلی از نشانه های عدم توانایی را برمیگرداند.

 

درمان با دوپامین موثر نمی باشد ، چون دوپامین از سد مغزی نخاعی نمی تواند بگذرد این یک شبکه از سلولهای کاملا فشرده در کنار هم می باشد که جلو برخی مواد را میگیرند. لوودوپا از این سد میگذرد، ولی فقط قسمت کمی به مغز می رسد. امروزه لوودوپا با داروی دیگری به نام کابی دوپا ترکیب شده ، که موجب می شود که مقدار بیشتری لوودوپا به مغز رسیده و کمک به کاهش برخی از عوارض جانبی دارو می کند.

 

در خلال درمان اولیه، عوارض جانبی از کابی دوپا-لوودوپا معمولا مشکل عمده نمی باشد. هرچند که دارو با پیشرفت بیماری کارآیی کمتری دارد. به عنوان یک نتیجه ، برخی افراد ممکن است تجربه حرکات غیر ارادی داشته باشند وقتی که دارو به حداکثر میزان خونی خود برسد. میزان زمانی که دارو موثر است ممکن است با مرور زمان کوتاه شود و نیاز به تکرار دوز است.

 

دیگر مشکل که در ارتباط با استفاده طولانی مدت کاربی دوپا- لودوپا است، اثر خاموش روشنی آن است، که ممکن است ایجاد حرکات در ارتباط با پارکینسون کند و ناگهان و غیر قابل پیش بینی ناپدید شود. دیگر اثرات جانبی ممکن است شامل هذیان و افت فشار خون در حالت ایستاده باشد. برخی افراد ممکن است دچار تهوع با درمان کابی دوپا- لوودوپا شوند. هنوز کابی دوپا- لوودوپابه افراد با پارکینسون اجازه می دهد که زندگی توام با توانایی بیشتری داشته باشند و در خیلی از موارد برای سالها موثر است.

 

-          اگونیست های دوپامین. بر خلاف دوپامین، این داروها به دوپامین تغییر نمی یابند. در عوض آنها شبیه به اثرات دوپامین در مغز دارند و موجب می شوند که سلول های عصبی به مقدار کافی به دوپامین موجود پاسخ دهند. اگونست های دوپامین هم همراه با کاربی دوپا- لوودوپا استفاده می شود و هم در ابتدای بیماری، بخصوص در افراد جوانتر.

 

عوارض جانبی اگونیست های دوپامین شبیه به کاربی دوپا – لوودوپا می باشد، اگر چه آنها کمتر موجب حرکات غیر ارادی می شوند و بیشتر موجب هذیان یا بی خوابی می شوند. این داروها همچنین ممکن است خطر  رفتارهای اجباری را مانند تماس جنسی زیاد ، قمار کردن ، و خوردن بیش از حد را بالا ببرد. اگر شما این داروها را مصرف میکنید و شروع به کارهایی کرده اید که خارج از شخصیت شما می باشد با پزشک خود تماس بگیرید.

 

این گروه از داروها شامل بروموکریپتین، پرگولیدpergolide آپومورفین، pramipexole ،ropinirole می باشد. بروموکریپتین و پرگولید اکنون کمتر از زمان های گذشته استفاده میشوند چون این داروها موجب واکنش های التهابی در ریه ها یا دریچه های قلب میگردند. از مصرف داروهای اگونیست دوپامین در صورتی که هذیان یا پریشانی دارید پرهیز کنید.

 

-          Selegiline(Eldepryl). این دارو، با یا بدون کاربی دوپا – لوودوپا استفاده می شود، و کمک به جلوگیری از شکست دوپامین طبیعی و دوپامین تشکیل شده توسط لوودوپا میکند. این کار را توسط مهار فعالیت آنزیمی به نام منو آمین اکسیداز ب (MAO-B) – آنزیمی که دوپامین را در مغز متابولیزه میکند . تحقیقات نشان داده است کهSelegline ممکن است نیاز به کاربی دوپا- لوودوپا را برای یک سال به تاخیر بیاندازد، و وقتی که با کاربی دوپا – لوودوپا استفاده شود ممکن است تاثیر آنها افزایش یابد. زمانی فکر میشد که این دارو ممکن است پیشرفت بیماری پارکینسون را کند کند ، اما امروزه مشخص شده است که چنین نیست. در برخی افراد که selgiline همراه با داروی نارکوتیک Demerol استفاده کرده اند واکنش های سمی دیده شده است.

 

-          مهار کننده های COMT . این داروها تاثیر درمان کاربی دوپا- لوودوپا را بوسیله مسدود کردن آنزیمی که موجب شکسته شدن دوپامین می شود افزایش می دهند. Tolcaponeیک مهار کننده COMT قوی است که به راحتی از سد مغزی نخاعی میگذرد. ولی به علت اینکه tasmar در ارتباط با صدمات کبدی و نارسایی کبدی است، دارو به صورت طبیعی فقط در افرادی که به دیگر درمان ها پاسخ نمی دهند استفاده نمی شود. Entacaponeیک مهار کننده COMT است که برخی از خصوصیات تولکاپون را دارا می باشد ولی به داخل مغز نمی رود. این کمک به مدیریت تغییرات در پاسخ به کاربی دوپا- لوو دوپا در افراد با بیماری پارکینسون میکند. انتا کاپون موجب مشکلات کبدی نمی شود و اکنون به صورت ترکیب با کاربی دوپا و لوو دوپا در دارویی به نام stalevo است.

 

 

-          آنتی کولینرژیک ها. این داروها اصلی ترین درمان بیماری پارکینسون قبل از آمدن لوودوپا بودند. به طور کلی، آنها کمک به کنترل لرزش در مراحل اولیه بیماری میکنند. هر چند که، آنها فقط مقدار کمی موثر هستند و اغلب اوقات فواید آنها به وسیله عوارض جانبی آنها مانند خشکی دهان، تهوع، احتباس ادراری _ بخصوص در مردان با پروستات بزرگ – و یبوست شدید از بین می رود.

 

آنتی کولینرژیک ها همچنین می توانند موجب مشکلات روحی ، شامل از دست دادن حافظه، گیجی و هذیان شوند. تعدادی از داروهای آنتی کولینرژیک، مانند تری هگزیفینیدیل و بنزتروپین در دسترس هستند. داروی آنتی هیستامین دیفن هیدرامین و ضد افسردگی ها مانند آمی تریپتیلین خیلی شبیه به آنتی کولینرژیک ها عمل میکنند، و پزشکان ممکن است از آنها در بیماران مسن تر که تحمل آنتی کولینرژیکها را ندارند استفاده کنند.

 

-          آمانتدین. پزشکان ممکن است این داروی ضد ویروس را به تنهایی برای راحتی کوتاه مدت در مراحل اولیه بیماری پارکینسون ملایم استفاده کنند. آمانتدین همچنین ممکن است اضافه به درمان کاربی دوپا- لوودوپا در افراد در مراحل انتهایی بیماری پارکینسون استفاده شود، بخصوص اگر آنها مشکلات با حرکات غیر ارادی بوجود آمده به وسیله کاربی دوپا- لوو دوپا ( دیسکینزی) داشته باشند. عوارض جانبی شامل زانوهای ورم کرده و ارغوانی شدن پوست می باشد.

 

-          کو آنزیم Q10 . ساختمان های کوچکی در سلول های شما به نام میتوکندری موادی می سازند که برای کار طبیعی سلول لازم است. یکی از این مواد کو آنزیم Q10 است ، که الکترون ها را در خلال تنفس سلولی منتقل میکند – روندی که طی آن سلول ها انرژی خود را از اکسیژن میگیرند. افراد با بیماری پارکینسون تمایل به داشتن میزان پایین کو آنزیمQ10 دارند ، و تحقیق نشان دلالت بر این دارد که مکمل های کو آنزیم Q10 ممکن است پیشرفت بیماری پارکینسون را در مراحل اولیه کند کند. شما می توانید کو آنزیم Q10  را خریداری کنید ، ولی همه تولیدات ممکن است به اندازه هم موثر نباشند. برای خرید این محصولات با پزشک خود تماس بگیرید.

 

جراحی

 

زمانی پزشکان به طور مرسوم از جراحی برای درمان بیماری پارکینسون استفاده میکردند. ولی با پیدایش لوودوپا و دیگر داروهای درمانی ، دیدگاه جراحی مورد بازبینی قرار گرفت. روش های زیر ممکن است یک انتخاب باشند در زمانی که نشانه ها با دارو درمانی کنترل نشوند.

 

-          Thalamotomy . این روش برای سال ها برای کاهش لرزش در افراد با بیماری پارکینسون بکار رفته است، اگر چه عموما بریا جنبه های دیگر پارکینسون کمک کننده نیست. تالاماتومی در بر گیرنده خرابی قسمت کوچکی از بافت تالاموس است – مرکز عمده مغزی برای رله پیامها و انتقال حس ها. جراحی ممکن است موجب حرف زدن در گوشی و نامفهوم شود و گاهی اوقات کاهش هماهنگی وقتی که هر دو سمت مغز صورت گیرد . به این دلیل ، معمولا در یک طرف مغز صورت میگیرد و فواید به یک طرف بدن محدود می گردد.

 

-          Pallidotomy . علاقه جدیدی برای انجام این عمل از زمان پیدایش تکنیکهای تصویری که اجازه به جراحان میداد تا تمرکز بر نواحی که باید درمان شود کنند بوجود آمد. در این شیوه ، از یک جریان الکتریکی برای تخریب قسمت کوچکی از بافت پالیدومglobus pallidus ، قسمتی از مغز که مسئول خیلی از نشانه های بیماری پارکینسون است استفاده می شود. پالیدوتومی می تواند لرزش را بهبود بخشد ، سفتی و حرکات آهسته را با تداخل در شبکه عصبی بین گلوبوس پالیدوس و تالاموس بهتر میکند. بخصوص کمک کننده در حرکات غیر ارادی که به وسیله دارو درمانی ایجاد می شود است.

 

اگرچه پالیدوتومی مفید برای برخی از جنبه های بیماری پارکینسون است.، این یک علاج نیست و در خیلی از موارد، فواید ممکن است زیاد طول نکشد. بعلاوه، جراحی خطرات نیز به همراه خواهد داشت، شامل نحوه صحبت در گوشی، ضعف و ناتوانی و مشکلات بینایی، بخصوص وقتی که در دو طرف مغز صورت گیرد.

 

-          تحریک عمقی مغز. یک وسیله کاشتنی در مغز اکنون به طور وسیعی استفاده می شود که کمک به کنترل خیلی از نشانه های بیماری پارکینسون میکند. تحریک کننده عمقی مغز شامل دستگاهی شبیه به ضربان سازpacemaker است که در قفسه سینه کار گذاشته می شود و نوسانات الکتریکی را از طریق یک سیم به الکترودهای ظریفی که در عمق مغز قرار دارند می فرستد. مرکز اختصاصی مغز که مورد هدف است، هسته زیر تالاموس، کنترل خیلی از اعمال حرکتی را به عهده دارد.

 

به ندرت، این شیوه ممکن است موجب خونریزی مغزی و مشکلات شبیه به سکته مغزی شود. عفونت همچنین می تواند خطری برای تحریک عمقی مغز باشد، و ممکن است در برخی افراد نیاز باشد که برخی از قطعات تعوض شود. بعلاوه، باطری قرار گرفته در زیر قفسه سینه باید هر چند سال به وسیله جراحی تعویض شود. تحریک عمقی مغز برای افرادی که کاربی دوپا- لوو دوپا پاسخ نمی دهند مفید نمی باشد. و وسیله برای افرادی که مشکل با فکر کردن و حافظه دارند استفاده نمی شود چون ممکن است علائم آنها را بدتر کند.

 

مراقبت های فردی

 

اگر برای شما تشخیص پارکینسون داده شد، شما نیاز دارید که در ارتباط تنگاتنگ با پزشک خود باشید تا برنامه درمانی که به شما پیشنهاد می شود بیشترین راحتی از نشانه ها را به ارمغان آورد و کمترین اثرات جانبی را داشته باشد. تغییر در شیوه زندگی همچنینن کمک کننده در بیماری پارکینسون است.

 

خوردن غذاهای سالم

 

خوردن غذاهایی که شامل میوه های تازه، سبزیجات و غلات باشد. این غذاها شامل فیبر زیاد ، که کمک کننده برای جلوگیری از یبوست است.

 

اگر شما از مکمل های فیبری استفاده می کنید، مانند پودر psyllium ، متا موسیل یا سیتروسل ، مطمئن باشید که به مرور اضافه کنید و مایعات به مقدار کافی استفاده کنید. در غیر این صورت یبوست شما بدتر خواهد شد. اگر شما دریافتید که فیبر به نشانه های شما کمک میکند، آن را بر اساس یک برنامه منظم برای بهترین نتیجه استفاده کنید.

 

ورزش

 

ورزش منظم مهم است اگر شما بیماری پارکینسون دارید. این کمک به بهبود تحرک شما، تعادل، میزان حرکت و حتی احساس سرخوشی احساسی میکند. پزشک شما و فیزیوتراپی ممکن است توصیه به یک برنامه ورزشی کنند، ولی هیچ کدام از فعالیت ها شامل راه رفتن، شنا یا باغبانی مفید نیست. ورزش های سنگین مانند راه رفتن، پریدن، و رقص ممکن است کمک کننده باشد.

 

به یاد داشته باشید که میزان انرژی شما ممکن است بالا و پایین شود، و برخی اوقات شما نیاز دارید که قدم آهسته کنید. اگر شما خسته هستید، سعی کنید که قسمتی از کارهای روزمره را در قسمتی از روز انجام دهید و قسمتی دیگر را در مرحله ای دیگر. زمانی را برای ورزش انتخاب کنید که داروها خوب کار کرده اند و شما احساس قوی بودن می کنید.

 

قبل و بعد از ورزش حتما نرمش کنید. نرمش موجب گرم شدن ماهیچه های شما می شود، و از سفت شدن آنها جلوگیری میکند، و خمش و تعادل شما را بهبود می بخشد.

 

با احتیاط راه بروید

 

بیماری پارکینسون می تواند احساس تعادل را در شما مختل کند، و راه رفتن را با یک خرامش طبیعی مشکل میکند. این پیشنهادات ممکن است کمک کننده باشند:

 

-          اگر شما احساس کردید که این طرف و آنطرف میروید، آهسته بروید و وضعیت خود را بررسی نمایید. بهتر است که بایستید و سر را بالای لگن قرار دهید و پاها را 8 تا 10 اینچ از هم فاصله بدهید.

-          یک جفت کفش راه پیمایی بخرید، از کفشهای دویدن پرهیز کنید.

-          تمرین کنید که قدم های بزرگ بردارید و پاها خود را از زمین بالاتر ببرید و شانه های خود را بیشتر حرکت دهید.

-          اگر در جایی میخکوب شدید ، وانمود کنید که در حال گذر از شیئی بر روی زمین هستید.

 

پیشگیری از افتادن

 

در مراحل انتهایی بیماری ، شما ممکن است خیلی راحت بیافتید. که این ممکن است به علت تاثیرات بیماری پارکینسون بر مراکز هماهنگی و تعادل در مغز باشد. در حقیقت، شما ممکن است تعادل خود را با کوچکترین هل یا دست انداز از دست بدهید. پیشنهادات زیر ممکن است کمک کننده باشد:

 

-          از پزشک یا فیزیو تراپیست خود ورزش هایی بخواهید که تعادل شما را بهبود بخشد، بخصوص تای چی . که در چین بیش از 1000 سال پیش ابداع شده ، تای چی از حرکات آهسته و دلپذیر برای شل کردن و تقویت ماهیچه ها و مفاصل استفاده میکند.

-          کفش های تخت لاستیکی بپوشید. چون آنها کمتر موجب لغزش تا کفش های چرمی میشوند.

-          تمامی قالیها را از خانه جمع کنید و مطمئن باشید که آنها کاملا چسبیده اند.

-          جا دستی قرار دهید بخصوص در طول پله ها.

-          سیم برق و تلفن را دور از راه قرار دهید.

-          در اطراف وان و توالت جا دستی قرار دهید.

-          از تلفن بی سیم استفاده کنید تا مطمئن باشید که به تلفن می رسید.

 

لباس پوشیدن

 

لباس پوشیدن می تواند یکی از نا امید کننده ترین فعالیت ها برای فردی با بیماری پارکینسون باشد. از دست دادن کنترل حرکت های ظریف آن را برای بستن انتهای لباس و زیپ لباسها دچار مشکل میکند، یک فیزیو تراپیست می تواند تکنیک هایی یاد بدهد تا بتواند فعالیت های روزمره خود را بهتر انجام دهد. این پیشنهادات ممکن است کمک کننده باشد:

 

-          وقت فراوان بگذارید تا احساس هجمه و شلوغی سر نکنید.

-          لباسها را کنار دست خود قرار دهید.

-          لباسهایی را انتخاب کنید که به راحتی بتوانید بپوشید.

-          لباسها و کفش هایی که خودشان بسته می شوند انتخاب کنید.

 

 

صحبت کردن

 

حتی در مراحل اولیه بیماری پارکینسون، صدای شما ممکن است خیلی نرم شود یا خشن. برای ارتباط برقرار کردن بهتر :

 

-          روبروی فردی که با او صحبت می کنید بایستید و عمدا بلندتر از حدی که فکر میکنید لازم است صحبت کنید.

-          تمرین کنید که بخوانید و از بر بخوانید به صورت بلند، تمرکز بر تنفس خود داشته باشید و بر داشتن صدایی قوی.

-          برای خود صحبت کنید- اجازه ندهید دیگران برای شما صحبت کنند.

-          با یک آسیب شناس زبان سخن که مهارت در درمان افراد با بیماری پارکینسون دارد مشورت کنید.

 

مهارت های فائق آمدنی

 

زندگی با هر بیماری مزمن می تواند مشکل باشد، و طبیعی است که احساس خشم ، افسردگی و بعضی اوقات دلسردی کنیم. بیماری پارکینسون مشکلات خاصی را ارمغان می آورد چون موجب تغییرات شیمیایی در مغز شما میگردد که شما ممکن است احساس اضطراب و افسردگی کنید.بیماری پارکینسون می تواند موجب زدگی ، بخصوص در مراحل پیشرفته شود وقتی که فعالیت های روزمره بیشتر طول میکشد و حتی خوردن و صحبت کردن مشکل میشود.

 

برخی از پیشنهادات زیر ممکن است کمک به شما برای فائق آمدن بر تنش های زندگی با بیماری پارکینسون می کند:

 

-          در مورد بیماری خود همه چیز را یاد بگیرید. در یابید که چگونه بیماری پیشرفت میکند، پیش آگهی شما چیست، و درمان انتخابی شما و عوارض جانبی آن کدامند. هر چه بیشتر بدانید، شما می توانید بیشتر در مراقبت از خود فعال باشید. بعلاوه با تیم مراقبت سلامت خود صحبت کنید، به کتابها و اطلاعات منتشر شده بر اینترنت نگاه کنید، و در جستجوی تار نماهای مخصوص سازمان های مختلف بیماری پارکینسون باشید.

 

-          بیش فعال باشید. اگر چه شما ممکن است احساس نگرانی و دلسردی در بعضی مواقع داشته باشیدف به دیگران اجازه ندهید _ از جمله خانواده و پزشک خود- که تصمیمات مهم را برای شما بگیرند. نقشی فعال در درمان خود داشته باشید.

 

 

-          یک سیستم قوی حمایتی برقرار کنید. ارتباطات قوی برای فائق آمدن بر بیماریهای مزمن لازم است. اگر چه دوستان و خانواده می توانند بهترین متحدان شما باشند، درک افرادی که می دانند که آنچه شما به آن مبتلا هستید بخصوص می تواند موثر باشد. گروه های حمایتی برای هر فردی نیست، اما برای خیلی از افراد، آنها می تواند منبع خوبی برای اطلاعات عملی در باره بیماری پارکینسون باشد. شما همچنین باید بدانید که باید پیوندتان را با افرادی که تجربه مشابه دارند بیشتر و قوی تر کنید. گروه های حمایتی همچنین برای خانواده های افراد بیماران پارکینسون وجود دارد . برای یاد گرفتن در مورد گروه های حمایتی در اجتماع خود ، با پزشک خود صحبت کنید، یک فرد فعال اجتماعی در زمینه بیماری پارکینسون یا یک مرکز محلی پرستاری .

 

-          تنش های در ارتباط با کار را کاهش دهید. یک تشخیص برای بیماری پارکینسون به این معنی نیست که شما باید کار را متوقف کنید. خیلی از افراد با بیماری کار نیمه وقت یا تمام وقت را ادامه می دهند.اما شما ممکن است نیاز باشد از دید دیگری به کار نگاه کنید. شروع کنید که کار را به میل خود تعطیل کنید. سپس تصمیم بگیرید که آیا نشانه های شما تاثیری بر توانایی شما در انجام خواسته ها دارد.

 

بعد، سعی کنید که برنامه ای داشته باشید که به شما اجازه دهد که در خواست های چالش برانگیز را در زمانی که شما در اوج هستید انجام دهید. در برخی از موارد، شما ممکن است از ارتباطات راه دور استفاده کنید ، نیمه وقت کار کنید یا حتی شغل خود را تغییر دهید.

 

اگر چه ممکن است برای شما صحبت کردن در مورد بیماری خود راحت نباشد، در خیلی از موارد بهتر است که با سر پرست خود صحبت کنید. در این صورت او می تواند با شما برای برقراری نیازهای لازم شما کمک کند. به عبارت دیگر، شما تحت هیچ اجبار قانونی نیستید که بخواهید وضعیت خود را برای استخدام کننده خود بپوشانید و تا زمانی که می توانید به شغل خود ادامه می دهید.

 

-          با همسر خود ارتباط خوبی برقرار کنید. برای زوجهایی که دارای بیماری پارکینسون هستند مهم است که به صورت باز در مورد احساسات خود صحبت کنند. بیماری ممکن است زندگی شما را تغییر دهد و حتی فردی که شما به او عشق می ورزید. بهتر است که خیلی صمیمانه در مورد این تغییرا ت صحبت کنید. برای مثال اگر شما قادر به انجام کار تمام وقت نمی باشید بر عهده سازمان های بیمه است که نیاز شما را برطرف سازند. میزان مراقبتی که فردی با بیماری پارکینسون نیاز دارد خود مبحثی است. چون ممکن است که کارهای عادی را خیلی طولانی انجام دهید، همسر شما ممکن است بخواهد شما را کمک کند. اما خیلی از افراد با بیماری پارکینسون دوست دارند که غیر وابسته باقی بمانند تا جایی که امکان دارد. شما نیاز دارید که به همسر خود بگویید که چه وقت احتیاج به کمک دارید و چه موقع ندارید.

 

برخی اوقات زوجها همچنین تجربه مشکلات جنسی نیز دارند. بیماری پارکینسون حرکت را برای فرد خیلی مشکل میکند و میتواند بر اعتماد به نفس تاثیر بگذارد. بعلاوه، برخی از مردان با بیماری پارکینسون ممکن است مشکلات عقیمی داشته باشند و زنان ممکن است دچار کاهش میل جنسی شوند. این ممکن است در نتیجه داروهای ضد پارکینسون باشد. اما به این مشکلات برخی اوقات می توان کمک کرد.

 

بعلاوه سعی کنید برنامهای داشته باشید تا زمانی که در اوج هستید با همسر خود باشید و به یاد داشته باشید که تماس جنسی تنها راه صمیمی سازی است. نوازش کردن و بغل کردن همدیگر اغلب می تواند روابط شما را عمیق تر کند و شما را از نظر احساسی قانع کند.

 

به صورت خیلی رک و بی پرده در مورد احساسات خود و نگرانی هی خود صحبت کنید. فرو دادن احساسات خود می تواند مضر به سلامت دراز مدت و کوتاه مدت شما باشد. اگر لازم است با پزشک خود و مشاور خود در مورد نگرانی های خود صحبت کنید.

 

-          با بچه ها مهربان باشید. اگر شما بچه دارید، سعی در پنهان کردن تشخیص از آنها نکنید. بچه ها معمولا احساس می کنند که چیزی در خانواده دچار اشکال شده است، و ترس و اضطراب از ندانستن برای آنها خیلی سخت تر است تا اینکه واقعیت را بدانند. بعلاوه، بچه ها همچنین نیاز به اطمینان یافتن از این دارند که مادر یا پدر آنها سالم است و برای آنها می ماند. پاسخ دادن صمیمانه به سئوالات آنها می تواند کمک به به آنها در فائق آمدن کند.

سندرم دامپینگ

 

سندرم dumping دسته ای از علائم و نشانه هایی است که اغلب اوقات در افرادی که جراحی برای برداشتن قسمتی یا همه معده ، یا در آنهایی که بیشتر معده آنها جهت کمک به کاهش وزن به وسیله جراحی بای پاس شده است. همچنین موسوم به تخلیه سریع گوارشی نامیده میشود، سندرم dumping زمانی که محتویات هضم نشده معده شما منتقل یا به داخل روده کوچک شما خیلی سریع می افتد اتفاق می افتد . نشانه های شایع شامل دردهای پیچشی شکمی و تهوع است.

 

اغلب افراد با سندرم dumping علائم و نشانه ها را خیلی زود بعد از خوردن تجربه می کنند. در دیگر افراد، آنها ممکن است دیرتر اتفاق افتد – یک تا سه ساعت بعد از خوردن- و آنها میتوانند از ملایم تا متوسط یا شدید و ناتوان کننده باشند.

 

اغلب اوقات، این سندرم به خودی خود بدون هیچ درمان دارویی خوب میشوند، یا به وسیله تنظیم غذای بیمار. در موارد خیلی شدید این سندرم، شما ممکن است نیاز به دارو یا جراحی داشته باشید.

 

علائم و نشانه ها

 

وقتی علائم و نشانه ها در هنگام غذا خوردن یا در خلال 15 تا 30 دقیقه بعد از غذا اتفاق می افتد، ممکن است شامل موارد زیر باشد:

 

-          تهوع

-          استفراغ

-          دردهای شکمی، دل پیچه

-          گیجی، سبکی سر

-          باد کردن شکم، آروغ زدن

-           خستگی و کوفتگی

-          تپش قلب، سریع شدن ضربان قلب

 

وقتی علائم و نشانه ها دیرتر اتفاق می افتد، انها ممکن است شامل:

 

-          عرق کردن

-          ضعف، خستگی و کوفتگی

-          گیجی و سبکی سر

-          لرزیدن

-          احساس اضطراب، بیقراری

-          طپش قلب، سریع شدن ضربان قلب

-          غش و ضعف

-          گیجی ذهنی

 

برخی افراد هم علائم و نشانه های زود و هم دیر را تجربه میکنند. وضعیت هایی مانند گیجی و طپش قلب میتواند هم در زود و هم دیر اتفاق افتد- و هم در هر دو. وقتی که مشکلات اتفاق می افتد هیچ مسئله ای نیست، هر چند که آنها میتوانند شدید باشند بعد از یک غذای سرشار از کربوهیدرات ها، بخصوص آنهایی که سرشار از قندهایی مانند سوکروز (شکر روی میز) یا فروکتوز(قند میوه ها) هستند.

 

برخی افراد قند خون آنها پایین می افتد(هیپوگلیسمی)، که در ارتباط با انسولین زیاد آزاد شده داخل خون به عنوان قسمتی از سندزم است. انسولین اثر بر بافتهای شما برای برداشتن قند موجود در خون میگذارد.

 

علل

 

در این سندرم، غذا و شیره های معده شما به طرف روده کوچک شما به صورتی نامنظم وسریعتر از طبیعی حرکت میکند.این روند تسریع شده اغلب در ارتباط با تغییرات در معده شما به خاطر ارتباط با جراحی است. برای مثال، وقتی مدخل (پیلور)بین معده و اولین قسمت روده کوچک(اثنی عشر) صدمه دیده یا در خلال جراحی برداشته شده، سندرم شکل میگیرد.

 

این سندرم در 15% افرادی که جراحی معده داشته اند شکل میگیرد. اغلب به صورت زیاد در یک تا شش ماه بعد از جراحی اتفاق می افتد، و هر چه بیشتر معده برداشته یا بای پاس(فرعی) شود، این وضعیت شدید تر است. گاه گاهی این وضعیت به صورت مزمن در می آید.

 

هورمون های معدی روده ای همچنین عقیده بر آن است که نقشی در این سرعت روند ایجاد میکنند.

 

 

عوامل خطر

 

چند نوع از جراحی معده خطر ایجاد این سندرم را بیشتر میکند. اینها عبارتند از:

 

-          برداشتن معدهGastrectomy  . که در این جراحی قسمتی یا همه معده برداشته میشود. معمولا شامل برداشتن دریچه پیلور نیز میشود.

 

-          Gastroenterostomy or gastrojejunostomy . که در این روش با جراحی معده مستقیما به روده کوچک در حدود 60 سانت آنطرف از پیلور مرتبط میشود، بنابراین پیلور را فرعیbypass میکنند. پزشکان این عمل را اغلب در افرادی که سرطان معده دارند انجام میدهند.

 

-          قطع عصب واگVagotomy  . در این روش عصب های معده قطع شده به منظور اینکه اسیدهای ساخته شده به وسیله معده کم شوند.

 

-          Fundoplication ، عملی است که اغلب در افرادی که دچار برگشت غذا از معده به مری هستند انجام میشود. آن شامل باند پیچی کردن قسمت بالایی معده در اطراف پایین مری جهت گذاشتن فشار که موجب کاهش برگشت محتویات معده به مری میشود. هرچندکه ، در موارد نادر برخی عصب ها به معده به صورت غیر عمدی در هنگام جراحی صدمه دیده و منجر به سندرم dumping میگردد.

 

-          بای پس معده(Roux-en-y operation) جراحی ، که اغلب در افرادی اتفاق می افتد که به صورت وحشت آوری چاق هستند. که در آن به صورت جراحی خلق معده ای کوچکتر میکنند که کوچکتر از معده دست نخورده است، به این معنی که فرد بیشتر قادر به خوردن به اندازه قبل نخواهد بود، و در نتیجه منجر به کاهش وزن خواهد شد.

 

 

اغلب بیماریهای زمینه ای همچنین ممکن است شما را بیشتر به این سندرم مستعد کند. این وضعیت ها شامل:

 

-          دیابت

-          بیماری برگشت غذا از معده به مریGERD ، که در آن محتویات معده به مری برگشت میکند.

-          سندرم زولینجر الیسونZollinger-Ellison syndrome  ، که موجب زخم معده شدید می شود.

 

بعلاوه استفاده از داروی متوکلوپرامید شانس شما را افزایش می دهد. این دارو اغلب برای راحت شدن از تهوع، استفراغ و سوزش معده توصیه میشود.

 

زمانی که باید در جستجوی توصیه پزشکی بود

 

با پزشک خود تماس بگیرید اگر علائم و نشانه های سندرم Dumping را دارید حتی اگر جراحی انجام نداده باشید. اگر پیش از این با این سندرم تشخیص داده شده اید، پزشک خود را مطلع کنید که درمان شما به چه خوبی کار میکند. وقتی که سندرم بدتر میشود با پزشک خود تماسی بگیرید.

 

چون تغذیه بد میتواند علائم و نشانه ها را بدتر کند، پزشک شما ممکن است شما را به یک متخصص تغذیه برای یک برنامه مناسب غذایی ارجاع دهد. راهنمایی های فراهم آورده شده توسط متخصص تغذیه عمدتا مهم است اگر شما مقدار زیادی وزن به علت این سندرم از دست داده باشید.

 

غربالگری و تشخیص

 

پزشک شما میتواند این سندرم را با گرفتن یک تاریخچه دقیق پزشکی و سپس با ارزیابی علائم و نشانه ها تشخیص دهد. اگر شما تحت عمل جراحی معده قرار گرفته اید، منجر به هدایت پزشک شما در تشخیص این سندرم میگردد.

 

چون کاهش قند خون اغلب در ارتباط با سندرم dumping است، پزشک شما ممکن است آزمایشی را برای اندازه گیری میزان قند خون شما در زمان حد بالای نشانه ها برای کمک به مشخص کردن تشخیص انجام دهد.

 

عوارض

 

در افراد با موارد شدید سندرم dumping ، کاهش وزن شدید و سو ء تغذیه ممکن است اتفاق افتد. برخی اوقات افرادی که مقدار زیادی از وزن خود را از دست میدهند ممکن است دچار ترس از خوردن شوند، که در ارتباط با ناراحتی سریع حرکت کردن غذای هضم نشده است. آنها همچنین ممکن است از فعالیت های بیرون از منزل پرهیز کنند به خاطر اینکه نزدیک به توالت و در دسترس آنها باشد. برخی مشکل با نگه داشتن شغل خود دارند به علت نشانه های مزمن آنها.

 

درمان

 

اغلب موارد این سندرم بدون هیچ درمانی بهبودی می یابد، نوعنا چند ماه تا حدود یک سال بعد از شروع علائم و نشانه ها. هرچند که، اگر آنها بخودی خود بهبودی نیابند- یا اگر شما میخواهید از نشانه ها زودتر از ظهور آنها خلاصی یابید- پزشک شما ممکن است توصیه به یک انتخاب یا بیشتر درمان برای آهسته کردن تخلیه معده شما کند. انتخاب های مدیریت سندرم dumping شامل تغییرات تغذیه ای ، داروها و جراحی است.

 

تغییرات تغذیه ای

 

تنظیم کردن غذای خود ممکن است نشانه ها را کاهش دهد.در اینجا برخی راهبردها که پزشک ممکن است توصیه کند آمده است:

 

-          خوردن کمتر غذاها. سعی کنید 6 بار در روز به مقدار کم غذا بخورید تا اینکه 3 وعده به مقدار زیاد مصرف کنید.

 

-          از نوشیدن مایعات با غذا پرهیز کنید. مایعات را فقط بین غذاها بنوشید.

 

-          نحوه تهیه غذاها را تغییر دهید. غذاهایی را که کربوهیدرات کمتری دارند استفاده کنید. بخصوص، تمرکز بر غذایی که کربوهیدراتهای ساده کم مانند قند(که در شیرینی هایی مانند آب نبات، کلوچه و کیک یافت می شود) . برچسب روی غذاهای بسته بندی شده را قبل از خرید بخوانید، با این هدف که نه تنها از غذاهایی که در ترکیباتشان شکر استفاده شده دوری کنید ، بلکه از نام های جایگزین نیز برای قند ، مانند گلوکز، سوکروز، فروکتوز، دکستروز، عسل و شربت ذرت دوری کنید. شیرین کننده های صناعی جایگزین های قابل قبولی هستند.بیشتر در غذاهای خود پروتئین مصرف کنید، و خود را با غذاهای با فیبر بیشتر عادت دهید.

 

-          مصرف پکتین را افزایش دهید. پکتین در اغلب میوه ها مانند هلو ، سیب و آلو و همینطور در برخی از مکمل های غذایی یافت میشود. آن میتواند جذب کربوهیدرات ها را در روده کوچک به تاخیر بیاندازد.

 

-          از غذاهای اسیدی دوری کنید. گوجه فرنگی و میوه های خانواده مرکبات برای برخی افراد هضم آن سخت تر است.

 

-          از شیوه های پخت کم چرب استفاده کنید. گوشت و دیگر غذا ها را با روش های کباب کردن، طبخ کردن، سیخ کشیدن تهیه نمایید.

 

-          به مقدار کافی ویتامین، آهن و کلسیم استفاده کنید. این مواد میتواند بیشتر مواقع در افرادی که تحت جراحی معده قرار میگیرند کاهش یابد. این موارد را با یک متخصص تغذیه در میان بگذارید.

 

-          بعد از خوردن غذا دراز بکشید. این ممکن است حرکت غذا را به طرف روده ها آهسته کند.

 

حتی بعد از تغییرات غذایی ، شما ممکن است هنوز نشانه های شدید بیماری را تجربه کنید.

 

 

داروها

 

پزشک شما ممکن است توصیه به داروهایی برای آهسته کردن عبور غذا از معده بنماید، و علائم و نشانه ها را در ارتباط با سندرم فوق را از بین ببرد. این داروها اغلب مناسب برای افرادی که دارای علائم و نشانه های شدید هستند مناسب است ، و برای هر فردی کار آیی ندارد.

 

داروهایی که پزشکان اغلب تجویز میکنند عبارتند از:

 

-          .Acarbose این دارو هضم کربوهیدرات ها را به تاخیر می اندازد. پزشکان این دارو را اغلب برای مدیریت دیابت نوع 2 استفاده میکنند، و همچنین یافته شده که در افراد ی که شروع  دیر هنگام با سندرم dumping دارند موثر است. عوارض جانبی ممکن است شامل عرق کردن ، سردرد، رنگ پریدگی، گرسنگی ناگهانی و ضعف است.

 

-          Octreotide(Sandostatin). این داروی ضد اسهال میتواند تخلیه غذای درون معده را به طرف روده به تاخیر بیاندازد. شما این دارو را با استفاده از تزریق زیر پوستی استفاده میکنید. با پزشک خود در مورد استفاده از این دارو حتما صحبت کنید و بهترین نقطه برای تزریق را نیز بپرسید. نوع های طولانی اثر این دارو نیز در دسترس است. چون این دارو دارای عوارض جانبی است مانند( اسهال ، مدفوع بزرگ، سنگ کیسه صفرا، دفع همراه با باد، باد کردن شکم) در برخی افراد، پزشکان توصیه به مصرف آن فقط برای افرادی که به دیگر داروها پاسخی نمی دهند میکنند.

 

جراحی

 

پزشکان از شیوه های جراحی متعددی برای درمان موارد شدید مقام به شیوه های محافظه کارانه استفاده میکنند. اغلب این شیوه ها تکنیک های تعمیری هستند، مانند باز سازی پیلور، یا آنها سعی بر  برعکس کردن عبور معده با جراحی بای پاس دارند.

 

پیشگیری

 

شما می توانید از این سندرم جلوگیری کنید. هرچند که اقداماتی مانند تنظیم غذا ممکن است موجب پیشگیری از عود مجدد نشانه ها و کم کردن شدت آنها کند.

ناخن


رنگ ناخن و زمینه آن می تواند انعکاس دهنده دامنه وسیعی از وضعیت های پزشکی باشد.

خوب به ناخن های انگشتان خود نگاه کنیدو شما ممکن است متوجه تغییرات دقیق و ظریف در بافت یا رنگ می شوید- لمس سفیدی در اینجا، صورتی کم رنگ در آنجا، شاید مقداری ناهمواری یا دست انداز در سطح .این ناتمامی ها ممکن است زیاد به نظر شما نیایند ، اما در یک چشم تمرین کرده و آموزش دیده آنها می توانند سر نخ هایی در نورد سلامتی کلی شما باشد."همچنانکه چشم ها دریچه روح هستند ، ناخن ها نیز هستند"،دکتر لیور می گوید او زمانی متقاعد شد که بیماری ریه های خود را چک کرد بعد از اینکه متوجه رنگ متمایل به آبی در ناخن های خود شد ، یک علامت که نشانه این بود که او اکسیژن کافی دریافت نمی دارد. برای اطمینان بیشتر او مایع در ریه های خود داشت.

 

علائم هشدار دهنده برای خیلی دیگر از وضعیت های دیگر ، از هپاتیت تا بیماری قلبی، ممکن است در ناخن ها آشکار شوند، بر طبق گفته دکترJoshua fox سخنگوی اکادمی پوست آمریکا "تغییرات در ناخن ها می تواند نشانه ای از یک بیماری موضعی مانند یک عفونت قارچی یا یک علامت از یک بیماری عمومی مانند لوپوس یا کم خونی باشد"،

 

او می گوید که اغلب اوقات سعی کرده که حدس بزند اگر یک فرد دارای کم خونی است با نگاه کردن به ناخن های آنها.او شرح می دهد که ناخن های رنگ پریده و سفید ممکن است بیانگر کمبود شمارش گلبول های قرمز خون همسان با کم خونی است.

 

یک کمبود آهن می تواند علت نازک بودن ناخن و مقعر شدن و داشتن لبه های برجسته باشد.

 

در حالی که بیشتر بیماران دکتر فاکس در گزارش مشکلات ناخن نیامده است ، و اغلب ناخن های آنها را به هر طریقی چک کرده بود."ناخن ها نشانه های کوچک زیادی از آنچه در درون شما می گذرد  پیشکش می کنند.بیماران لوپوس رگهای زاویه دار دمدمی در چین ناخن های خود دارند. بیماری پسوریاز شروع آن از ناخن است در 10% موارد و موجب شکاف و سوراخ سوراخ شدن ناخن می شود.

 

بیماری قلبی می تواند بستر ناخن را به رنگ قرمز در آورد. اختلالات وسواسی می تواند در ناخن ها نشان داده شود . اختلالات وسواس می تواند به وسیله ناخن جویدن و ناخن زدن مشاهده شود.

 

حتی بیماری های شایع مانند بیماری تیروئید می تواند ایجاد تغییرات غیر طبیعی در بستر ناخن کند ، ایجاد ناخن های خشک، ترد و شکننده که به سادگی ترک می خورند و دو کپه می شوند.

 

او 10 مثال از تغییرات ناخن که می تواند دلالت بر یک بیماری جدی داشته باشد در زیر آورده است:

 

10 علامت احتمالی از وضعیت های وخیم

 

ظاهر ناخن                                                                                بیماریهای مرتبط

 

ناخن های سفید                                                            بیماریهای کبدی ، مانند هپاتیت

زرد،کلفت، با رشد کم                                                      بیماریهای ریوی ، مانند آمفیزم

ناخن های زرد با کمی سرخ شدن در پایه                             دیابت

نیم سفید، نیم صورتی                                                     بیماریهای کلیه

بستر قرمز ناخن ها                                                         بیماری قلبی

بستر ناخن رنگ پریده و سفید                                           کم خونی

سوراخ سوراخ شدن یا موج دار بودن سطح ناخن                    پسوریاس یا آرتریت التهابی

چماقی شدن"افزایش بافت بدون درد اطراف انتهای               

ناخن ها ، یا وارونه شدن ناخن                                           بیماری های ریوی

خطوط قرمز نامنظم در پایه ناخن ها                                     لوپوس یا بیماریهای بافت پیوندی

خطوط تیره در زیر ناخن                                                     ملانوما

 

 

"بندرت اولین  نشانه"

 

اما یک پزشک می تواند بخوبی مشخص کند بیماریهای قلبی تشخیص داده نشده یا مشکلات کلیه با نگاه کردن به ناخن های شما؟سخنگوی کالج امریکایی پزشکان خانم دکتر Christine Laine ،می گوید این احتمالا باور کردنی نیست.او به مخالفت و ستیز با ارتباط بین ناخن ها و بیماری نمی پردازد ، اما او احتیاط پیشه می کند، "تغییرات ناخن بندرت اولین نشانه بیماری های جدی است. در بیشتر موارد بیماران علائم و نشانه های دیگری قبل از اینکه تغییرات ناخن بروز کند نشان می دهند.برای مثال ، غیر معمول است که چماقی شدن ناخن اولین چیزی باشد که بیمار با آمفیزم متوجه شود. مشکل تنفسی محتملا قبل از این حضور داشته است."

 

بعلاوه ، Laine که قائم مقام نویسندگان Annals of Internal Medicine، توجه می دهد که برخی بیماریها ممکن است موجب تغییرات ناخن در بعضی از بیماران شوند اما نه در دیگران."برای مثال ، همه افراد با بیماری کبدی دچار ناخن سفید نمی شوند،"Laine می گوید . بر عکس بخوبی صادق است،هر فردی با ناخن سفید بیماری کبدی ندارد." در غیاب دیگر علائم یا نشانه های بیماری، من بی میل خواهم بود که ترکیبی ، از اقدامات گران قیمت برای بیماریهای سیستمیک به راه اندازم تنها به علت یافته های ناخن".

 

Fox موافق است که هیچ نیازی نیست که به نزدیک ترین متخصص قلب بروید اگر ناخن های شما قرمز شده. " این می تواند بخوبی در نتیجه صیقل زدن به ناخن ایجاد شود"،او می گوید. قبل از اینکه خود بینی شما شدیدتر شود، مهم است که نگاهی به تبین های شایع تر ،مانند خون مردگی ها، خونریزیهای زیر ناخن ، و عفونت های قارچی داشته باشید.

 

زمانی که نیاز به ملاقات با یک متخصص پوست است

 

خیلی از اختلالات شایع ناخن ریشه در عفونت های قارچی دارد، که می تواند ایجاد ناخن های ترک خورده ، پوست انداخته و تغییر رنگ و زمینه شود. این عفونت ها اغلب به سختی درمان می شوند و نیاز به کمک تخصصی دارند، شامل تجویز داروهای ضد قارچ. Fox می گوید بهتر است که با یک متخصص پوست ملاقات کنید اگر نشانه ها پابرجا باقی بمانند، بخصوص اگر ناخن ها شروع به کنده شدن از پایه یا شما تجربه درد و ورم داشته باشید.

 

تغییرات در زمینه، شکل، یا رنگ که به علت خون مردگی نباشد یا عفونت های قارچی ، شامل رشد نامنظم، ایجاد حفره یا سوراخ هایی در ناخن ها، خطوط قهوه ای پر رنگ زیر ناخن ها و پوشش شاخی، یا خال هایی که به مدت طولانی در بستر ناخن بماند موجب نگرانی ویژه است.بر طبق نظرLior ، آنها می توانند نشانه سرطان پوست باشد."زگیل های اطراف ناخنها تمایل به تبدیل به سرطان اسکواموس سلSquamous cell cancer دارند."اگر بیماران یک تغییر رنگ تیره که پوشش شاخی را درگیر کرده ببینند، ما نگران ملانوما خواهیم شد،"مرگبارترین شکل سرطان پوست.

 

Fox هشدار میدهد که این نوع از تغییرات را هر چه سریعتر به یک متخصص گزارش دهید." متخصص پوست بخوبی مهارت در تشخیص افتراقی بین بی ضرر بودن و یک وضعیت جدی ناخن را دارد، به همان خوبی که یک تغییر نیاز به آزمایش بیشتر دارد."

 

نکاتی در مورد داشتن ناخن های سالم و قوی

 

برای قوی کردن ناخن های خود ، دوری از عفونت ها، و بهبود بخشیدن به ظاهر آنها، نکات زیر را انجام دهید:

 

-          ناخن های خود را تمیز و خشک نگه دارید.

-          از جویدن و کندن ناخن ها خودداری کنید.

-          همه روزه به ناخن های خود مرطوب کننده بزنید. کرم های حاوی اوره ، فسفولیپیدها، یا لاکتیک اسید می تواند کمک به پیشگیری از ترک خوردگی کند.

-          سوهان زدن ناخن ها را در یک جهت و کمی به سمت بالا انجام دهید ، تا اینکه سوهان کاری در یک نقطه.

-          لایه شاخی را بر ندارید یا آنقدر تمیز نکنید که به عمق زیر ناخن ها برسید، که منجر به عفونت شود.

-          ناخن های روینده شصت پا را حفاری نکنید. با یک متخصص پوست ملاقات کنید اگر پردردسر شده اند.

-          از براق کننده های ناخن که حاوی استون و فرمالین است استفاده نکنید.

-          از وسایل شخصی خود استفاده کنید اگر مرتبا آرایش ناخن و مانیکور می کنید.

-          اگر شما ناخن های مصنوعی دارید، مرتبا برای تغییر رنگ سبز چک کنید( علامتی از عفونت باکتریایی).

-          یک غذای تنظیم شده تناول فرمایید و ویتامین های حاوی بیوتین استفاده کنید.

 

در نهایت از پزشک خود بخواهید که در ویزیت بعدی  نگاهی به ناخن های شما بیندازد . فاکس می گوید این خیلی عادی می شود " چون ناخن ها پیشکش می کنند یک دریچه منحصر به فرد به سلامتی بدن شما " .


 

اختلالات آلت تناسلی مردان


آلت تناسلی مردانه یکی از ساختمانهای خارجی از سیستم تولید مثل در جنس نر است. آلت تناسلی 3 قسمت دارد: ریشه(بن) ، که چسبیده به دیواره شکم است، بدنه یا محور، و سر آلت ، که انتهای آن مخروطی شکل است (سر). مدخل پیش آب راه ، لوله ای که منی و ادرار را منتقل میکند ، در نوک سر آلت قرار دارد.

 

بدنه آلت استوانه ای شکل است و از  3 لوله حفره ای تشکیل شده است. این حفره ها از بافت مخصوص اسفنجی شکل قابل راست شدن (شق )تشکیل شده است. این بافت تشکیل شده از هزاران غار بزرگ که با خون پر شده وقتی که مرد از نظر جنسی تحریک می شود. وقتی که آلت از خون پر میشود ، آن سفت و راست میشود، که اجازه به نفوذ در خلال تماس جنسی میدهد. پوست آلت شل و کشدار است تا بتواند خود را همسان با اندازه آلت در زمان یک سیخ شدن کند.

 

منی ، که حاوی اسپرم( سلول های تولید مثل مردانه) است، از ته آلت بیرون رانده میشود وقتی که مرد به اوج جنسی (ارگاسم) میرسد. اختلالات آلت میتواند تاثیر بر عمل جنسی و زایایی مرد بگذارد.

 

چه اختلالاتی تاثیر بر آلت میگذارند؟

 

برخی از اختلالاتی که تاثیر بر آلت تناسلی میگذارند عبارتند از:

 

نغوظ دائم Priapism

 

Priapism یک بیماری مزمن است ، که در آن آلت تناسلی اغلب به صورت دردناکی به مدت چندین ساعت تا چندین روز به صورت سیخ شده باقی می ماند. سیخ شدن در نغوظ دائم در ارتباط با فعالیت جنسی نیست و به وسیله اوج لذت جنسی بر طرف نمیشود. علل شایع نغوظ دائم عبارتند از:

 

-          سو ء مصرف الکل یا مواد مخدر( بخصوص کوکائین)

-          اغلب داروها شامل، برخی ضد افسردگی ها و داروهای ضد فشار خون.

-          مشکلات نخاعی

-          صدمه به ناحیه تناسلی

-          بیهوشی(هوش بری)

-          درمان تزریقی آلت( درمانی برای ناتوانی جنسی عدم سیخ شدن)

-          بیماریهای خونی، شامل سرطان خون(لوسمی) و بیماری خونی داسی شکلSickel cell

 

درمان برای نغوظ دائم مهم است، چون سیخ بودن طولانی مدت می تواند موجب جای زخم در آلت شود اگر درمان نشود. هدف از درمان رها کردن از حالت سیخ شدن و حفظ عمل آلت است. در اغلب موارد، درمان در برگیرنده تخلیه خون به وسیله استفاده از نیدل که در کناره آلت قرار می گیرد می باشد. داروهایی که کمک به چروکیده شدن عروق خونی میکنند، و در نتیجه موجب کاهش جریان خون به آلت می شوند، همچنین ممکن است استفاده شوند. در موارد نادر، برای جلوگیری از صدمه دائم به آلت تناسلی جراحی ممکن است لازم باشد. درمان هر بیماری زمینه ای یا مشکل سو ء مصرف از ماده در پیشگیری از نغوظ دائم مهم است.

 

بیماری Peyronie" s

 

این بیماری وضعیتی است که در آن یک پلاک یا توده سخت در آلت شکل می گیرد. پلاک ممکن است در قسمت بالی آلت ( شایعتر) یا در کناره آلت در لایه هایی که حاوی بافت سیخ شونده است شکل می گیرد. شروع پلاک معمولا به صورت ناحیه ای موضعی از التهاب و ورم است، و میتواند به جای زخم های سخت شده توسعه یابد. جای زخم ها خاصیت ارتجاعی آلت را در ناحیه درگیر کاهش می دهد.

این بیماری اغلب در شکل ملایم آن اتفاق می افتد که بدون درمان در 6 تا 15 ماه بهبود می یابد.در این موارد، مشکل از مرحله التهاب جلوتر نمیرود. در موارد شدید، بیماری می تواند برای سالها ادامه یابد. پلاک های سخت شده قابلیت انعطاف را کاهش می دهد، موجب درد و فشار به آلت در خم شدن و یا کمانی شدن در خلال سیخ شدن آلت میگردد.

 

بعلاوه خم شدن آلت، بیماری Peyronies میتواند علت دردهای عمومی به همان اندازه سیخ شدن دردناک آلت باشد. همچنین میتواند موجب پریشانی روحی، و در نتیجه تاثیر بر تمایل مرد و توانایی برای عمل جنسی  بگذارد.

 

علت دقیق این بیماری روشن نیست. مواردی که به سرعت ایجاد میگردند، کمتر طول میکشند و اغلب اوقات بدون درمان از بین میروند و اغلب به علت صدمه و ضربه که موجب خونریزی در بافت آلت می شود ایجاد میگردد. برخی از موارد بیماری Peyronies ، هرچند که به آهستگی شکل میگیرند، آنقدر شدید هستند که نیاز به درمان جراحی دارند. دیگر علل ممکن بیماری Peyronies عبارتند از:

 

-          واسکولیت(التهاب رگها). این یک نوع التهاب عروق خونی و لنفاوی است. این التهاب میتواند منجر به تشکیل بافت جای زخمscar شود.

-          اختلالات بافت پیوندی. به گفته انسیتو ملی سلامت ، حدود 30% از مردان با بیماریPeyronie همچنین می توانند دچار اختلالات دیگری که تاثیر بر بافت پیوندی در قسمت های دیگر بدن داشته باشد شوند. این اختلالات عموما موجب کلفت شدن یا سخت شدن بافت پیوندی میگردد. بافت پیوندی یک بافت ویژه است مانند غضروف، استخوان و پوست که کار آن حمایت از دیگر بافت های بدن است.

 

-          ارثی. برخی مطالعات نشان دهنده این است که افرادی که فامیل با بیمار Peyroniesهستند در خطر بیشتری برای توسعه بیماری هستند.

 

چون نشان بیماری Peyronies اغلب بدون درمان جمع و ناپدید می شود، بیشتر پزشکان پیشنهاد انتظار برای 1 تا 2 سال یا بیشتر قبل از قصد به اصلاح توسط جراحی میکنند. در خیلی از موارد، جراحی نتایج مثبتی میدهد. ولی چون عوارض میتواند اتفاق افتد، و خیلی از مشکلات همراه  با بیماری Peyronies است(برای مثال، کوتاه شدن آلت تناسلی) به وسیله جراحی تصحیح نمی شود، اغلب پزشکان ترجیح به انجام جراحی فقط برای مردان با آلت کمانی که شدید باشد دارند که تماس جنسی را غیر ممکن می سازد.

 

دو شیوه جراحی برای درمان بیماری Peyronies   استفاده میشود. در یک روش پلاک ها برداشته میشود و به دنبال آن تکه ای از پوست یا مواد ساخته شده (پیوند پوست) گذاشته میشود. با تکنیک دوم ، جراح بافت کناره آلت را در عکس قضیه برداشته و تاثیر خمیدگی را برطرف میکند.اولین روش میتواند قسمتی از عمل سیخ شدن ، بخصوص سفتی آن را از دست بدهد. دومین روش، مشهور به شیوه Nesbit  ، موجب کوتاهی آلت در حالت سیخ شده میگردد.

 

درمانهای غیر جراحی برای بیماری peyronies شامل تزریق دارو مستقیما به داخل پلاک در تلاش برای نرم کردن ناحیه درگیر، که موجب کاهش درد و تصحیح کجی آلت میگردد.

 

التهاب پوست سر آلتBalanitis

 

Balanitis التهاب پوست پوشاننده سر آلت است. وضعیتی مشابه به نام balanoposthitis ، که سر و پوست جلویی سر آلت ملتهب می شود. نشانه های balanitis شامل قرمزی، خارش، بثورات جلدی، درد و ترشح بدبو است.

بالنیت اغلب در مردان و پسران که ختنه(برداشتن پوست جلویی به وسیله جراحی) نشده ، و دارای بهداشت پایین می باشند اتفاق می افتد.التهاب میتواند اتفاق افتد اگر پوست حساس زیر پوست ختنه گاه به صورت منظم شسته نشود و عرق ، مواد زائد طبیعی، پوست مرده و باکتری در زیر پوست ختنه گاه جمع شده و موجب تحریک گردد. وجود پوست تنگ ممکن است تمیز کردن این ناحیه را مشکل کند و منجر به تحریک به وسیله موادی که بوی بد می دهند (smegma) که میتوانند در زیر پوست ختنه گاه تجمع یابند شود.

 

دیگر علل شامل:

 

-          درماتیت/ آلرژی. درماتیت التهاب پوست است، که اغلب به وسیله یک ماده تحریک کننده یا حساسیت تماسی ایجاد میگردد. حساسیت به مواد شیمیایی در اغلب محصولات- مانند صابون ها، پاک کننده ها، عطرها و اسپرم کش ها- میتواند ایجاد یک واکنش حساسیتی شامل تحریک، خارش و بثورات جلدی کند.

 

-          عفونت. عفونت با قارچ کاندیدا البیکانس(thrush) میتواند ایجاد خارش و بثورات جلدی پر از لکه کند. اغلب بیماریهای منتقله از طریق جنسی- شامل سوزاک، تبخال و سفلیس میتواند تولید نشانه های بالینیت کند.

 

بعلاوه ، مردان با دیابت( بیماری قند خون) در خطر بیشتری برای بالینیت هستند. قند موجود در ادرار که در زیر پوست ختنه گاه می ماند محیط مساعد برای رشد باکتری است.

 

التهاب مزمن سر آلت و پوست ختنه گاه میتواند منجر به جای زخم شده، و در نتیجه علت تنگی پوست ختنه گاه( فیموز یا تنگی غلاف) و تنگی مجرای پیش آبراه (لوله ای که ادرار را از مثانه تخلیه میکند) شود.التهاب همچنین منجر به تورم پوست ختنه گاه شده، که میتواند منجر به صدمه به آلت شود.

 

درمان بالینیت بستگی به علل زمینه ای دارد. اگر عفونتی موجود است، درمان شامل یک آنتی بیوتیک مناسب یا داروهای ضد قارچ خواهد بود. در موارد شدید یا مزمن التهاب، ختنه باید توصیه گردد.

 

استفاده از اقدامات بهداشتی مناسب میتواند کمک به پیشگیری از بالینیت در آینده کند. بعلاوه، مهم است که از صابون های قوی یا مواد شیمیایی، بخصوص آنهایی که شناخته شده هستند که موجب واکنش پوستی میگردند استفاده نکنید.

 

فیموز و پارا فیموز Phimosis and paraphimosis

 

فیموز وضعیتی است که در آن پوست ختنه گاه آلت آنقدر تنگ است که به عقب بر نمیگردد( دور کردن از سر آلت) که سر آلت نمایان شود. پارا فیموز زمانی اتفاق می افتد که پوست ختنه گاه، که یکبار به عقب کشیده شده، را نتوان به محل اصلی آن باز گرداند.

 

فیموز ، اغلب در بچه ها دیده میشود، ممکن است در زمان تولد وجود داشته باشد. آن همچنین میتواند به وسیله یک عفونت ، یا به وسیله بافت پیوندی که در نتیجه یک التهاب یا التهاب مزمن شکل میگیرد ایجاد میگردد. دیگر علت فیموز بالینیت است، که منجر به جای زخم و تنگی پوست ختنه گاه میشود. توجه بی درنگ پزشکی لازم است اگر وضعیت موجب مشکل شدن یا غیر ممکن شدن ادرار کردن شود.

 

پارا فیموز یک اورژانس پزشکی است که در صورتی که درمان نشود میتواند منجر به عوارض وخیم شود. پارا فیموز ممکن است بعد از یک نغوظ یا فعالیت جنسی(در افراد ختنه نشده) ، یا در نتیجه صدمه به سر آلت ایجاد شود. با پارا فیموز، پوست ختنه گاه پشت لبه سر آلت تناسلی گیر می افتد. اگر این وضعیت طولانی شود، موجب درد و تورم شده، و جریان خون را به آلت مختل میکند. در نهایت ، کمبود جریان خون می تواند منجر به مرگ بافت(گانگرین) ، شده و قطع آلت لازم باشد.

 

درمان فیموز ممکن است شامل کشیدن ملایم پوست ختنه گاه به مرور زمان باشد.اغلب اوقات، میتوان با مالیدن دارو به آلت پوست ختنه گاه را سست کرد. ختنه(برداشتن پوست ختنه گاه به وسیله جراحی)، اغلب برای درمان فیموز استفاده میگردد. شیوه دیگر جراحی، موسوم بهPreputioplasty ، که در آن پوست ختنه گاه از سر آلت جدا می شود. در این شیوه پوست ختنه گاه باقی گذاشته میشود و صدمه کمتری نسبت به ختنه دارد.

 

درمان پارا فیموز تمرکز بر کاهش ورم سر آلت و پوست ختنه گاه دارد. گذاشتن یخ ممکن است کمک به کاهش ورم، در همان حالی که با فشار به سر آلت خون و مایع را به بیرون میرانیم. اگر این اقدامات در کاهش ورم و بازگشت پوست ختنه گاه به وضعیت طبیعی مفید واقع نشد، تزریق دارو برای کمک به تخلیه آلت تناسلی ممکن است لازم باشد. در موارد وخیم، یک جراح برای رها سازی ممکن است بریدگی های کوچکی بر پوست ختنه گاه ایجاد کند. ختنه همچنین به عنوان یک درمان برای پارافیموز ممکن است استفاده شود.

 

سرطان آلت تناسلی

 

یک شکل نادر سرطان، سرطان آلت تناسلی وقتی اتفاق می افتد که سلول های غیر طبیعی در آلت تناسلی تقسیم و رشد غیر قابل کنترلی دارند اتفاق می افتد. اغلب تومورهای خوش خیم (غیر سرطانی) ممکن است پیشرفت کرده و سرطانی شوند.

 

علت دقیق سرطان آلت تناسلی شناخته شده نیست، ولی عوامل خطر معینی برای بیماری وجود دارد. یک عامل خطر هر چیزی است که شانس فرد را برای بیماری زیاد میکند . عوامل خطر برای سرطان آلت تناسلی ممکن است شامل موارد زیر باشد:

 

-          ختنه. مردانی که در زمان تولد ختنه نشوند شانس بیشتری برای گرفتن سرطان آلت تناسلی دارند.

 

-          عفونت با ویروس پاپیلومای انسانی(HPV) . HPVs گروهی از بیش از 70 نوع از ویروس ها هستند که موجب زگیل(papillomas) میشوند. اغلب گونه های HPVs میتوانند دستگاه تولید مثل و ناحیه مقعد را در گیر کنند. این گونه های HPVs از فردی به فرد دیگر در زمان تماس جنسی انتقال می یابد.

 

 

-          سیگار کشیدن. سیگار کشیدن بدن را در معرض مواد شیمیایی سرطان زای زیادی قرار می دهد که فراتر از ریه تاثیر میگذارد.

 

-          Smegma .ترشحات روغنی میتواند در زیر پوست ختنه گاه تجمع یابد. نتیجه یک ماده سفت، بدبو موسوم به Smegma است. آلت زمانی که کاملا تمیز نشود، وجود Smegmaمیتواند علت تحریک و التهاب باشد.

 

 

-          فیموز. این وضعیتی است که در آن پوست ختنه گاه تنگ شده و مشکل میتوان آنرا به عقب کشید.

 

-          درمان پسوریاسیس. بیماری پوستی پسوریاسیس برخی اوقات با ترکیبی از داروها و در معرض نور فرابنفش درمان می شوند.

 

 

-          سن. اغلب موارد سرطان آلت تناسلی در مردان بالای 50 سال اتفاق می افتد.

 

نشانه های سرطان آلت تناسلی شامل گوشت زیادی یا زخم های روی آلت است، ترشحات غیر طبیعی از آلت تناسلی و خونریزی نیز از آن جمله است. جراحی برای برداشتن سرطان شایعترین درمان سرطان آلت تناسلی است. پزشک ممکن است از روش های جراحی زیر برای خلاصی از سرطان استفاده کند:

 

-          برداشتن موضعی وسیع. برداشتن بافت سرطانی و مقداری از بافت طبیعی در اطراف آن.

 

-          جراحی میکروسکوپی. جراحی است که در آن سرطان همراه با مقدار بسیار ناچیزی تا آنجا که ممکن است از بافت طبیعی برداشته میشود. در خلال این جراحی، دکتر از میکروسکوپی برای نگاه کردن به محوطه سرطانی برای اینکه مطمئن شود بافت سرطانی برداشته شده استفاده میکند.

 

 

-          جراحی لیزر. از پرتو های باریک نور برای برداشتن سلول های سرطانی استفاده میشود.

 

-          ختنه. جراحی است که در آن پوست ختنه گاه برداشته میشود.

 

-          قطع آلت تناسلی(Penectomy) . جراحی است که در آن آلت تناسلی برداشته میشود. این شایعترین و موثر ترین درمان سرطان آلت تناسلی است. در عمل جراحی جزئی Partial از آلت تناسلی قسمتی از آلت تناسلی برداشته میشود. در عمل جراحی کامل قطع آلت تناسلی تمامی  آلت برداشته می شود.غدد لنفاوی در کشاله ران نیز ممکن است در خلال جراحی برداشته شوند.

 

اشعه درمانی (رادیوتراپی)، که از پرتو های با انرژی زیاد برای حمله به سرطان استفاده میشود ، و شیمی درمانی، که از داروها برای کشتن سرطان استفاده میکنند، انتخاب های دیگری هستند.

CLEVELAND CLINIC

بی اشتهایی عصبی


هر چه نگرانی ها نسبت به افزایش وزن و چاقی افزایش می یابد،برخی افراد تصمیم به زیاد لاغر شدن دارند،تا حدی که به خود گرسنگی می دهند.افراد با اختلال بی اشتهایی نسبت به غذا و لاغر ماندن به طرز وسواسی آزار می بینند. آنها وزن بدن خود را که برای سن و قد آنها طبیعی است نگه نمی دارند. در حقیقت،آنها به صورت یک اسکلت لاغر هستند ولی هنوز فکر می کنند که چاق هستند.برای جلوگیری از افزایش وزن یا ادامه دادن به کاهش وزن، افراد با بی اشتهایی ممکن است به خود گرسنگی بدهند یا به طرز شدیدی ورزش کنند.

 

اگر چه بی اشتهایی تمرکز بر غذا میکند، این بیماری مطلقا در باره غذا نیست. بی اشتهایی راهی و تلاشی برای غلبه بر مشکلات روحی است، یک نوع کمال گرایی و تمایل به کنترل است.افراد با بی اشتهایی اغلب ارزش خود را با مقدار لاغری خود گمانه میزنند.

 

بی اشتهایی ممکن است به علت توجهات رسانه ها و متخصصان تلویزیونی مرسوم شده باشد، اما در حقیقت، محدود کردن شیوع آن مشکل است. برخی تخمینها میگویند فقط حدود 1% از دختران و زنان آمریکایی بی اشتهایی دارند. تخمینهای دیگری بیانگر این است که تا 10% از دختران بالغ دچار بی اشتهایی هستند.ممکن است به طور زیادی در بین سنین 13تا 19 سالگی شایع باشد چون اغلب وقتی بی اشتهایی شروع می شود ، خیلی از نوجوانان تجربه هایی با غذا ها دارند. پسرها و مردان نیز ممکن است دچار بی اشتهایی شوند، ولی اغلب آنها خیلی دیرتر از زنان به آن میرسند.

 

بی اشتهایی یا انورکسی، از نظر تکنیکی مرسوم به بی اشتهایی عصبی یا انورکسی نروزا است، که میتواند مزمن باشد و فائق آمدن بر آن سخت باشد.اما با درمان ، افراد با این بیماری میتوانند احساس سلامت بهتری نسبت به خود داشته باشند، و به عادت های سالم خوردن باز گردند و خیلی از عوارض وخیم بیماری را کاهش دهند.

 

علائم و نشانه ها

 

میتوان بی اشتهایی را از 2 راه تقسیم بندی کرد، اگر چه دسته بندی ها اغلب یکدیگر را می پوشانند و خط بین آنها محو میگردد. در هر کدام نشانه کاهش وزن و یا حتی نزار شدن است.

 

2 دسته از بی اشتهایی عبارتند از:

 

-          محدود کردنRestricting

افراد عمدتا وزن خود را از طریق محدود کردن شدید مقدار غذایی که می خورند از دست می دهند. آنها همچنین تلاش به کاهش وزن به وسیله ورزش زیاد دارند.

 

-          پاکسازی purging

 افراد سعی در کنترل وزن خود به وسیله استفراغ کردن دارند، که به معنی خلاص شدن از غذا و کالری ها به وسیله استفراغ بعد از خوردن یا به وسیله سوء مصرف از ملین ها و ادرار آورها یا تنقیه می باشد.برخی ممکن است بعد از عیاشی کردن، یا مقدار زیادی غذا خوردن، استفراغ کنند.دیگران ممکن است بعد از خوردن حتی مقدار کمی استفراغ کنند، مانند یک قطعه کوچک از شیرینی.

 

افراد با بی اشتهایی بین این دو دسته عقب و جلو می روند، و یا ممکن است خود را با ترکیبی از این عادتها تطبیق دهند.

 

بی اشتهایی سوای از اینکه از کدام نوع باشد، دارای علائم و نشانه های روحی و رفتاری بعلاوه کاهش وزن جدی است.

 

نشانه های فیزیکی

علائم و نشانه های فیزیکی بی اشتهایی عبارتند از:

 

-          ظاهر لاغر

-          شمارش خونی غیر طبیعی

-          خستگی و کوفتگی

-          سرگیچه و غش

-          ناخن های طرد و شکننده

-          موهای نازک و شکننده و دچار ریزش

-          موهای نرم و کرک داری که بدن را پوشانده اند

-          نبود عادت ماهیانه

-          پوست خشک

-          عدم تحمل سرما

-          نامنظم بودن ضربانات قلبی

-          پایین بودن فشار خون

-          کمی آب بدن

-          پوکی استخوان

 

نشانه های روحی و رفتاری

خصوصیات روحی و رفتاری در ارتباط با بی اشتهایی عبارتند از:

 

-          امتناع از خوردن

-          انکار گرسنگی

-          ورزش کردن زیاد

-          خلق یکنواخت، یا فاقد احساس

-          مشکل تمرکز

-          مقدم دانستن کار  بر غذا

 

پرچم های قرمزی برای مراقبت

 

علائم و نشانه های بی اشتهایی ممکن است همیشه واضح و اشکار نباشد.افراد با بی اشتهایی مقدار زیادی وقت خود را صرف کم رنگ جلوه دادن آن یا دیگر مشکلات یا اختلالات رفتاری در خوردن می کنند.

 

اگر شما نگران فردی که به او عشق می ورزید می باشید، این پرچم های قرمز را در نظر داشته باشید:

 

-          از جا انداختن وعده های غذایی

-          بهانه تراشی برای غذا نخوردن

-          خوردن فقط برخی از غذاهای سالم، معمولا کم چرب و کم کالری

-          استفاده از غذاهای سفت یا غذا خوردن با تشریفات ، مانند قطعه قطعه کردن غذا به تکه های کوچک یا تف کردن غذا به بیرون بعد از جویدن

-          وزن کردن غذا

-          استادانه غذا پختن برای دیگران ولی خود از خوردن آنها امتناع کردن

-          مکررأ خود را وزن کردن

-          مرتبا در آینه برای یافتن عیب ها خود را چک کردن

-          پوشیدن لباسهای باد کرده و چند لایه

-          شکایت از اینکه چاق مانده است

 

علل

 

بی اشتهایی معمولا در سالیان نوجوانی شروع میشود. در حقیقت، اغلب فکر میشود که یک اختلال مربوط به دوره نوجوانی است.هرچند که میتواند قبل از آن نیز شروع شود_ حتی قبل از اینکه بچه ها به بلوغ برسند – یا حتی بعد از آن، میتواند در شروع میانسالی یا بالاتر از آن باشد.

 

علل اختصاصی اینکه چه عواملی باعث بی اشتهایی در برخی افراد میشود معلوم نیست. همانند خیلی از بیماریها، ترکیبی از عوامل روحی روانی، بیولوژیک و فرهنگی ،اجتماعی هستند.

 

-          بیولوژیک. برخی افراد ممکن است بصورت ژنتیکی مستعد به بی اشتهایی باشند.برای مثال ،یک زن جوان با داشتن یک خواهر یا مادر با اختلال در خوردن در خطر بیشتری قرار دارد، که ناشی از داشتن یک ارتباط ژنتیکی است. مطالعه دو قلوها همچنین این نظر را حمایت میکند.هر چند که مشخص نیست که ژنتیک اختصاصا چه نقشی را بازی میکند.ژنتیک می تواند ارتباط با خلق که یک تمایل به کمال گرایی، حساس بودن و پشتکار باشد داشته باشد تمامی این ویژگی ها ارتباط با بی اشتهایی دارد.اشاره هایی نیز وجود دارد که سروتونین یکی از مواد شیمیایی مغزکه در افسردگی درگیر میشود ممکن است نقش در بی اشتهایی داشته باشد.

 

-          روانی. افراد با بی اشتهایی می توانند خصوصیات روانی و احساسی داشته باشند که با بی اشتهایی در ارتباط باشد.آنها ممکن  است به عنوان مثال خود را کم بها بدانند.آنها ممکن است شخصیتی وسواسی داشته باشند که  به غذاهای محدود تکیه کنند، در حالی که گرسنه هستند.آنها ممکن است تمایل زیادی به کمال گرایی داشته باشند، که بدین معنا است که آنها هرگز فکر نمی کنند که به اندازه کافی لاغر شده اند.

 

 

-          فرهنگی اجتماعی. فرهنگ مدرن غربی اغلب ترویج کننده و کمک کننده به یک تمایل برای لاغر شدن است.رسانه ها پر است از تصاویر زنان مدل و هنرپیشه ها.موفقیت و ارزش با لاغر بودن یکسان فرض می شود .فشار همشان بودن سوخت تمایل به لاغری را بخصوص بین دختران جوان تامین میکند. بی اشتهایی و دیگر اختلالات خوردن از قرنها پیش بوده است،این موضوع بیانگر این است که ارزش های اجتماعی، فرهنگی مسئول مطلق نمی باشند.

 

عوامل خطر

 

اغلب موقعیت ها  در ارتباط با یک افزایش در خطر ایجاد بی اشتهایی می باشند. اینها عبارتند از:

 

-          رژیم گرفتن. افرادی که وزن خود را با رژیم گرفتن از دست می دهند اغلب با توصیه ها و فشار های مثبت از طرف دیگران و تغییر ظاهر مواجه میگردند . آنها ممکن است پرهیز را به حد آخر خود برسانند.

 

-          کاهش وزن بدون منظور. افرادی که بدون منظور پرهیز میکنند  اما وزن خود را بعد از یک بیماری یا تصادف از دست میدهند احتمالا از لاغر بودن خود تعریف میکنند . تشویق موجب به حد نهایت رساندن رژیم و پرهیز میگردد.

 

 

-          اضافه وزن. فردی که اضافه وزن پیدا میکند احتمالا از شکل جدید خود هراسان میشود و ممکن است خود را نکوهش یا ریشخند کند . در پاسخ به آن ممکن است بصورت شدید رژیم بگیرد.

 

-          بلوغ. برخی از بالغین مشکل فائق آمدن با تغییرات بدن خود در خلال بلوغ را دارند.آنها همچنین مواجه با افزایش فشار همنشینی هستند و حساسیت آنها به انتقاد و حتی نظریه های در باره وزن و یا شکل بدن خود افزایش یافته است. تمام اینها میتواند مرحله ای برای بی اشتهایی باشد.

 

 

-          گذار(تحول). مدرسه جدید، خانه یا شغل، از هم گسستن یک ارتباط، مرگ و یا بیماری فردی که او را دوست داریم، این تغییرات میتواند ناهنجاریهای روحی را به دنبال آورد. یک راه برای فائق آمدن، در این موارد بخصوص که خارج از کنترل فردی می باشد، باید تغذیه فرد را کنترل نمود.

 

-          ورزشکاران،کارکنان و فعالان هنری. ورزشکاران، هنرپیشه ها و شخصیت های تلویزیونی، رقصنده ها، و مدل ها در خطر بیشتری قرار دارند.برای برخی از آنها، زیاد لاغر بودن حتی میتواند یک الزام حرفه ای  و کاری باشد ، مانند یک بالرین (رقصنده باله) بودن. ورزشکارانی که در ارتباط با بی اشتهایی هستند شامل دوندگان، کشتی گیر ها، رقصنده های روی یخ و ژیمناست ها نیز میشوند. مردان و زنان حرفه ای ممکن است این عقیده را داشته باشند که آنها میتوانند تحرک خود را با از دست دادن وزن بیشتر کنند، و بعد آن را به حد نهایی خود میرسانند . مربی ها، حتی پدر و مادرها ممکن است دخالت کنند و به ورزشکاران جوان توصیه کنند که وزن از دست بدهند.

 

 

-          رسانه ها و اجتماع. رسانه مانند تلویزیون و مجله های مد، مکررا میدان رژه و نمایش زیبایی های پوست و استخوانی و لاغر شدن است. اما اینکه رسانه ها صرفا ارزشهای اجتماعی را انعکاس میدهند یا آن را به جلو می برند مشخص نیست. در هر صورت ، در معرض این تصویرها قرار گرفتن می تواند دختران و پسران جوان  و زنان جوان را معتقد به این کند که لاغری برابر است با موفقیت و جلب محبوبیت عامه.

 

 

زمانی که نیاز به کمک پزشکی ا ست

 

بی اشتهایی مانند دیگر اختلالات خوردن، میتواند بر زندگی افراد با این بیماری مسلط شود . آنها ممکن است تمام اوقات در باره غذا فکر کنند و ساعتها خود را در فروشگاه خواربار فروشی بر سر انتخاب عذاب دهند و آنقدر ورزش کنند که خسته شوند.آنها همچنین ممکن است میزبان مشکلات جسمی باشند که عموما به آنها احساس بدبختی و تیره روزی را میدهد ، مانند سرد بودن دائمی و یا سرگیجه، یبوست و یا خستگی و کوفتگی. آنها ممکن است تحریک پذیر،خشمگین، احساساتی،غمگین،مضطرب و ناامید باشند.آنها خود را در لباسهای زیاد می پوشانند، و سعی در ماندن بر منو غذاهایی مانند هویج،کاهو، ذرت و غذا های قلیایی را دارند.

 

اگر شما در حال تجربه هر یک از این مشکلات هستید، و یا فکر می کنید اختلالات در رابطه با خوردن غذا را داشته باشید، شما مطمئنا از یک ارزیابی پزشکی سود خواهید برد.به خود یاد اوری کنید که بی اشتهایی ممکن است شما را کنترل کند نه شما بی اشتهایی را.

 

متاسفانه، خیلی از افراد در ابتدای بیماری تمایلی به درمان ندارند. تمایل آنها به لاغر ماندن بر نگرانی از سلامت فزونی میگیرد. اگر شما کسی را دوست دارید که دچار این مشکلات هست او را مجبور کنید که به پزشک مراجعه کند.

 

غربالگری و تشخیص

 

وقتی پزشکان مظنون به فردی می شوند که دارای بی اشتهایی است، آنها یک سری آزمایشات و معاینات را انجام خواهند داد. اینها سرنخی از تشخیص را خواهند داد و همچنین برآوردی از عوارض را انجام میدهد.

 

این معاینات و آزمایشات عموما شامل موارد زیر است:

 

-          معاینه بالینی. شامل مواردی مانند اندازه گیری قد و وزن، بررسی علائم حیاتی، مانند میزان ضربانات قلب، فشار خون و درجه حرارت، چک کردن پوست برای خشکی و دیگر مشکلات، گوش کردن به قلب و ریه ها و معاینه شکم خواهد بود.

 

-          آزمایشات.اینها شامل شمارش کامل خونی، و آزمایشات تخصصی تر برای چک کردن الکترولیتها و پروتئین و ازمایش عملکرد کبدی و کلیه و تیروئید خواهد بود. همچنین یک آزمایش آنالیز ادراری نیز ممکن است انجام شود.

 

 

-         ارزیابی روانی. پزشک یا روانپزشک یک ارزیابی از افکار ، احساسات و عادات غذا خوردن انجام میدهد. همچنین ارزیابی های روانی از خود توسط سوالات می تواند انجام گیرد.

 

-          بررسی های دیگر. رادیوگرافی ممکن است برای بررسی استخوانهای شکسته، ذات الریه  یا مشکلات قلبی صورت گیرد. نوار قلب جهت بررسی نامنظمی های قلب انجام میشود. آزمایشاتی ممکن است انجام شود که تخمین بزنند بدن شما چه میزان انرژی استفاده میکند، و بدین وسیله میزان نیاز بدن به کالری را برنامه ریزی میکنند.

 

این بررسی ها  به پزشکان کمک میکند که حدس بزنند فردی دچار انورکسی است یا نه. این ویژگی ها در قالب یک دسته بندی تشخیصی آمریکایی به نام Manual of Mental Disorders(DSM)Diagnostic and Statistical  منتشر شده است که جهت تشخیص و درمان از آن استفاده میگردد.

 

معیارهای تشخیصی DSM جهت انورکسی

 

-          امتناع از نگه داشتن وزن در یک حد پایین یا کمی بالاتر از حد نرمال برای سن و قد باشد.

-          ترس دائمی از افزایش وزن و چاق شدن، در حالی که فرد زیر وزن طبیعی است.

-          انکار اینکه دچار کاهش وزن وخیم شده است ، و داشتن تصوری واژگونه از شکل و ظاهر فردی خود.

-          در زنانی که دچار عادت ماهانه هستند، فقدان عادت ماهیانه برای حداقل 3 دوره متوالی عادت ماهیانه.

 

هر چند که این معیار بدون بحث و جدل نمی باشد. ولی اغلب پزشکان اعتقاد بر محکم بودن آن را دارند. برخی افراد ممکن است تمامی این مشخصه ها را نداشته باشند ولی هنوز یک اختلال در خوردن را داشته باشند . این افراد نیاز به کمک حرفه ای دارند.در حقیقت هر چه بیشتر در مورد انورکسی آموخته میشود ، معیارهای تشخیصی هم رشد و نمو میکنند.

 

عوارض

 

بی اشتهایی مشخصأ عوارض متعددی دارد.که در حد شدید آن کشنده می باشد.انورکسی دارای یکی از بالاترین میزان های مرگ و میر در بین تمامی بیماریهای روحی می باشد، در حدود %5 ولی احتمالا بیشتر از این حد می باشد.مرگ ممکن است حتی بصورت ناگهانی در حالی که فرد شدیدأ دچار کاهش وزن نمی باشد اتفاق افتد.که این در اثر آریتمی های قلب ( ضربانات نامنظم قلب) و یا اختلالات آب و الکترولیت می باشد.

 

دیگر عوارض مرسوم تهدید کننده زندگی عبارتند از:

 

-          کم خونی

-          مشکلات قلبی، مانند پرولاپس دریچه میترال، ضربانات نامنظم قلب، و نارسایی قلبی.

-          کاهش قوام استخوانی و در نتیجه افزایش خطر شکستگی در زندگی آینده فرد.

-          مشکلات ریوی شبیه به آمفیزم

-          در زنان، نبود عادت ماهیانه.

-          در مردان، کاهش تستستورون(هورمون مردانه)

-          مشکلات دستگاه گوارشی، مانند یبوست، نفخ و یا تهوع.

-          اختلالات الکترولیتی، مانند کاهش پتاسیم ، سدیم و یا کلر خون.

-          مشکلات کلیوی.

 

اگر فردی با انورکسی شدیدأ دچار سوء تغذیه شود، هر عضوی در بدن می تواند آسیب ببیند، از جمله مغز، قلب و کلیه ها.این صدمه می تواند حتی زمانی که بی اشتهایی تحت کنترل است کاملا برگشت پذیر نباشد.

 

علاوه بر عوارض جسمانی افراد با انورکسی می توانند دچار عوارض روحی نیز شوند که از آن جمله عبارتند از:

 

-          افسردگی

-          اختلالات اضطرابی

-          اختلالات شخصیتی

-          اختلالات وسواسی

-          سوء مصرف دارو

 

همراهی بروز این اختلالات همراه با بی اشتهایی بیماری را نسبت به درمان خیلی مشکل میکند.

 

درمان

 

افراد با بی اشتهایی ممکن است به چند نوع از درمان نیاز داشته باشند.اگر زندگی آنها در خطر فوری قرار دارد، آنها نیاز دارند که در بخش اتفاقات برای مواردی چون کاهش آب بدن، اختلالات آب و الکترولیت و یا مشکلات روانی بستری شوند.

 

درمان بی اشتهایی معمولا توسط یک تیم شامل پزشکان، روانپزشکان و متخصصین تغذیه صورت می گیرد که همه آنها در مورد اختلالات غذا خوردن با تجربه هستند.

 

در اینجا مواردی که معمولا در درمان افراد با بی اشتهایی بکار می رود آورده شده است:

 

-          مراقبت های پزشکی. افراد با بی اشتهایی نیاز به تحت نظر داشتن مداوم علائم حیاتی، میزان آب بدن، و مقدار الکترولیتها و همچنین وضعیت جسمانی هستند. یک پزشک خانواده یا پزشکی که مراقبت های اولیه را انجام میدهد میتواند با هماهنگی با دیگر افراد خبره در گیر این کار شود.

 

-          روان درمانی. درمان های فردی، خانوادگی و گروهی همگی میتوانند مفید باشند. درمان های فردی میتواند کمک به شناسایی و حل رفتار و افکاری که در ارتباط با بی اشتهایی هستند  کند.یک نوع از صحبت درمانی موسم به عادت درمانی شناختی بصورت مرسومی استفاده میشود ولی هیچ دلیل محکمی وجود ندارد که این روش را به دیگر روشهای درمانی ترجیح دهد. افراد مدد کار روانی میتوانند کمک به بستری شدن در بیمارستان روانی یا ریختن برنامه های روزانه کنند. بعلاوه، خانواده درمانی میتواند کمک به حل کشمکش های خانوادگی یا جلب حمایت از اعضای خانواده های نگران و مضطرب کند. خانواده درمانی بخصوص در کودکان با بی اشتهایی که هنوز در منزل زندگی می کنند مهم است.گروه درمانی نیز یک رابطه جمعی را پیشنهاد می کند که فرد در مواجهه با اختلالات غذا خوردن افراد دیگرقرار می گیرد.و گروه های اطلاع رسانی حمایتی نیز میتواند مفید باشد.هر چند باید این نکته را با دقت در نظر داشت که بعضی افراد با بی اشتهایی در گروه درمانی خود را با دیگران مقایسه میکنند و سعی در رقابت با دیگران را دارند که خود لاغرترین آنها باشند.

 

 

-          تغذیه درمانی. متخصص تغذیه یک جدول و برنامه از غذاهای سالم را ارائه میکند. و با ارائه برنامه غذایی و کالری های لازم کمک به رسیدن به وزن مورد هدف را میکند. در موارد خیلی شدید افراد با بی اشتهایی ممکن است نیاز به لوله ای داشته باشند که از طریق بینی به معده رفته و از آن طریق تغذیه شوند(لوله نازوگاستریک).

 

-          داروها. هیچ داروی خاصی که مشخصأ برای درمان بی اشتهایی باشد بوسیله سازمان غذا و داروی آمریکا مجوز داده نشده است ، چون فواید کمی را در در درمان این وضعیت نشان داده اند.هرچند که داروهای ضد افسردگی یا دیگر داروهای روانی میتوانند کمک به درمان اختلالات روحی همراه ، مانند افسردگی و اضطراب کنند.

 

 

-          بستری شدن در بیمارستان. در موارد عوارض پزشکی، اورژانس های روانی، سو، تغذیه شدید، نامنظمی ضربانات قلب یا امتناع مکرر از خوردن غذا بستری شدن لازم است.بستری ممکن است در یک بخش داخلی یا روانی باشد. البته بعضی از کلینیک های تخصصی نیز در مورد اختلالات تغذیه نیز وجود دارد. برخی ممکن است برنامه روزانه را ارائه کنند تا اینکه بیمار را بستری کنند. برنامه های تخصصی اختلالات تغذیه روش درمانی طولانی مدت و شدیدی را برای مدت طولانی پیشنهاد میکند.

 

یکی از چالشهای بزرگ در درمان بی اشتهایی اینست که افراد با این عارضه درمان را نمی پذیرند و یا فکر میکنند نیازی به آن ندارند. در حقیقت، برخی افراد با بی اشتهایی آن را به عنوان یک شیوه از زندگی انتخاب کرده اند. و نمی خواهند آن را به عنوان یک بیماری در نظر داشته باشند. سایت های اینترنتی ترویج کننده ، حتی راه هایی را یاد می دهند که چگونه با گرسنگی بجنگید و از چه غداهایی دوری کنید.

 

حتی برای افرادی که می خواهند بهتر شوند فائق آمدن بر بی اشتهایی مشکل است. برای برخی از آنها بی اشتهایی یک باتلاق تمام عمر است. حتی اگر علائم و نشانه ها از بین رود، افراد با بی اشتهایی آسیب پذیر هستند و ممکن است دچار بازگشت در زمان استرس های شدید یا موقعیت های مهیج شوند.

 

نبود پوشش های درمانی بیمه نیز ممکن است تداخل با درمان کند. خیلی از مراکز بیمه برنامه های دراز مدت درمانی ، عمدتا بستری شدن بیماران را پوشش نمی دهند. میزان بازگشت بیماری وقتی که دوره درمانی خیلی زود تمام شود زیاد است.

 

پیشگیری

 

متخصصین اطفال در موقعیت خوبی برای تشخیص بموقع نشانه های اولیه اختلالات خوردن قرار دارند و از توسعه کامل بیماری جلوگیری می کنند . آنها سئوالاتی را از کودکان در مورد عادات غذا خوردنشان می کنند و تذکراتی در مورد غذا خوردن می دهند.

 

اگر شما متوجه شدید که یکی از اعضای خانواده یا دوستان که اعتماد به نفس کمی دارد ، دچار ظاهری بد در اثر سوء تغذیه شده است، حتما با او در مورد این بیماری صحبت کنید. هر چند که شما ممکن است قادر نباشید که از پیشرفت یک اختلال تغذیه ای جلوگیری کنید، حداقل می توانید در مورد رفتارهای سالم تر و انتخاب های درمانی صحبت کنید.

 

 

مراقبت های فردی

 

وقتی که شما دچار بی اشتهایی می شوید، مراقبت فردی از خودتان مشکل می شود. لذا این مراحل را دنبال کنید:

 

-          در صورتی که تغذیه خوبی ندارید ، با پزشک خود در مورد فرآورده های املاح و ویتامین مناسب صحبت کنید . زیرا که بدن شما نیاز به همه املاح و ویتامین ها ممکن است داشته باشد.

-          در برنامه درمانی خود تردید نکنید و آن را نگه دارید. دوره های درمانی را از قلم نیاندازید و از برنامه غذایی سرپیچی نکنید، حتی اگر شما را ناراحت کند.

-          خودتان را منزوی نکنید و از اعضای خانواده و دوستانی که می خواهند شما را سالم تر ببینند پنهان نکنید.این را درک کنید که آنها بیشترین علاقه ها را به شما در قلبشان دارند.

-          از اصرار برای دیدن قیافه خود در آینه و وزن کردن مکرر خودداری کنید چون این کارها باعث عادات غیر سالم می شود.

 

مهارتها

 

شما ممکن است در حالی که با پیامهای مختلف از طرف رسانه های جمعی ، فرهنگی ، و احتمالأ دوستان خود و یا معاشران خود برخورد میکنید دریابید که فائق آمدن بر بی اشتهایی مشکل است.شما حتی ممکن است مطالبی بشنوید که بعضی افراد آرزو میکنند که کاش مثل شما برای مدتی بی اشتها بودند تا بتوانند وزن کم کنند.

 

بنابر این شما چگونه بر بیماری که ممکن است مرگ آور باشد، در حالیکه پیامهایی دریافت میدارید که لاغری یک علامت موفقیت است غلبه میکنید ؟

 

-          به یا داشته باشید که وزن سالم برای بدن شما چه میزانی است بخصوص در زمانی که شما تصاویری میبینید که میل شما را برای کاهش کالری برانگیخنه میکند.

-          به سایت های اینترنتی تشویق کننده بی اشتهایی مراجعه نکنید. این سایتها میتوانند شما را تشویق به عادات خطرناک و یا بازگشت آنها در شما شود. خریدار پیامهای که بی اشتهایی را به عنوان یک شیوه زندگی می دانند نباشید. خود را به عنوان فردی که در کنترل بیماری است ندانید.

-          این را بدانید که خودتان بهترین قاضی در مورد اینکه به اندازه کافی غذا می خورید یا در وزن سالمی قرار دارید،  نیستید.

-          موقعیت هایی که شما را تشویق به داشتن افکار و رفتاری که در ارتباط با بی اشتهایی میکند شناسایی کنید تا بتوانید با برنامه ریزی عملی از آنها دوری کنید.

-          در جستجوی مدل هایی با نقش مثبت باشید، حتی اگر پیدا کردن آنها سخت باشد. به خویشتن یاد آوری کنید که مدلها و هنرپیشه های خیلی لاغر ویترینی در مجلات زنان و سرگرمی ها اغلب بیانگر اینکه بدن سالم داشته باشند نیست.

-          بی اشتهایی را دوست خود ندانید. این نوع گول زدن خود می تواند قاتل شما باشد.

-          اگر بی اشتهایی خود را از کسی که او را دوست دارید مخفی نگه میدارید، سعی کنید که همدمی پیدا کنید که در مورد آن با او صحبت کنید . بعلاوه ممکن است در مورد انتخاب های درمانی صحبت کنید.

اتوپیک درماتیت

Atopic       dermatitis

 اتوپیک درماتیت یک بیماری طولانی مدت پوست است. اتوپیک به معنی تمایل به ایجاد وضعیت های حساسیتی و درماتیت به معنی ورم پوست است.

شایعترین نشانه های اتوپیک درماتیت عبارتند از:

 

-          پوست خشک و خارش دار

-          بثورات بر روی صورت، داخل آرنج، پشت زانوها، و بر روی دست ها و پاها

 

خارش پوست می تواند ایجاد این مشکلات کند:

 

-          قرمزی

-          ورم

-          ترک

-          خروج مایع تمیز

-          کلفتی پوست

-          پوسته اندازی

 

اغلب، پوست بدتر می شود(عود)، و بعد بهبود می یابد و مرتب می شود(بهبودی).

 

چه کسی درماتیت اتوپوتیک می گیرد؟

 

درماتیت اتوپیک بیشتر در بین اطفال و کودکان شایع است. اما در مورد هر فردی می تواند اتفاق افتد. افرادی که در شهرها زندگی می کنند و مناطق خشک آب و هوایی ممکن است بیشتر این بیماری بگیرند.

وقتی بچه ها با اتوپیک درماتیت بزرگتر می شوند، این مشکل می تواند بهبود یافته یا برود.اما پوست ممکن است خشک بماند و به آسانی قابل تحریک باشد.در زمان های دیگر، درماتیت اتوپیک یک مشکل در بزرگسالی است.

شما نمی توانید بیماری را  از کسی بگیرید یا به دیگران انتقال دهید.

 

دیگر انوع مشکلات پوستی

 

درماتیت اتوپیک اغلب به عنوان اگزما نامیده می شود. اگزما اصطلاحی برای انواع زیادی از مشکلات پوستی است. اتوپیک درماتیت شایعترین نوع اگزما است.دیگر انواع عبارتند از:

 

-          اگزمای حساسیت تماسی. پوست قرمز شده، خارش دار و گریان است چون ماده ای را لمس کرده که سیستم ایمنی بدن آن را به عنوان جسم خارجی شناخته، مانند سم پیچک.

-          اگزمای تماسی. پوست دارای قرمزی، خارش، و سوزش در یک نقطه است چون یک تماس با چیز هایی که ایجاد آلرژی می کند داشته است مانند اسید، پاک کننده ها، یا دیگر مواد شیمیایی.

-          اگزمای Dyshidrotic . پوست کف دست ها و پاها تحریک شده و قرمز و تاول های عمیق و تمیز که دارای خارش و سوزش است.

-          درماتیت عصبیNeurodermatitis . تکه های فلس دار بر روی سر ، پایین پاها، مچ، یا ساعدها که بوسیله خارش موضعی (مانند یک حشره گزیدگی ایجاد می شود).

-          اگزمای سکه ایNummular .پوست دارای نقاطی سکه ای شکل از التهاب است. این نقاط می تواند پوسته دار، دارای مرز و مقیاس و خیلی خارش دار باشد.

-          اگزمای سبوریکSeborrheic . پوست دارای نقاط زرد، روغنی، فلس دار بر روی سر، صورت، و گاهی از اوقات نقاط دیگر بدن است.

-          درماتیت گرفتگیStasis .پوست تحریک شده و قرمز در پایین پاها است، اغلب به علت مشکل جریان خون است.

 

علل درماتیت اتوپیک چیست؟

 

علت درماتیت اتوپیک شناخته شده نیست. احتمالا به علت هر دو عوامل ژنتیکی(در یک خانواده دور می زند) و عوامل محیطی است.افراد با این بیماری اغلب دارای وضعیت های دیگر اتوپیک هستند، مانند تب یونجه و آسم.

 

نحوه تشخیص درماتیت اتوپیک؟

 

تشخیص بر اساس نشانه ها است. هر فردی دارای نشانه های مخلوط خاص خود است که با زمان تغییر می کند.پزشکان برای تاریخچه پزشکی سئوال خواهند کرد که:

 

-          در مورد نشانه های شما بدانند

-          بدانند کی نشانه ها اتفاق می افتد

-          بیماریهای دیگر را رد کنند

-          بدنبال علل نشانه ها بگردند.

 

سوالهايي كه پزشكان ممكن است بپرسند:

 

-          دیگر اعضای خانواده با آلرژی ها سابقه ای دارند

-          آیا شما دارای وضعیت هایی مانند تب یونجه یا آسم هستید

-          آیا شما اطراف چیزی که ممکن است به پوست آزار برساند بوده اید

-          مشکلات خواب

-          غذاهایی که ممکن است منجر به عود ناراحتی پوستی شود

-          درمان هایی که برای دیگر مشکلات پوستی خود داشته اید

-          استفاده از استروئیدها و داروها

 

اغلب آزمایشی برای استفاده تشخیصی در این بیماری وجود ندارد.ولی شما ممکن است برای آلرژی ها توسط یک متخصص پوست یا یک متخصص آلرژی آزمایش شوید.

 

چیزهایی که درماتیت اتوپیک را بدتر می کند:

 

محرک ها و حساسیت زا ها می توانند درماتیت اتوپیک را بدتر کنند.

 

محرک ها چیزهایی هستند که ممکن است موجب قرمزی پوست، خارش و یا سوزش شود. آنها شامل:

-          پشم یا الیاف ساخته دست انسان

-          صابون ها و پاک کننده ها

-          برخی عطرها و مواد آرایشی

-          موادی مانند کلرین، روغن های معدنی، یا حلال ها

-          گردو خاک یا شن

-          سیگار کشیدن

 

آلرژنها مواد ایجاد کننده آلرژی هستند از غذاها، گیاهان، حیوانات، تا هوا. آلرژن ها شایع عبارتند از :

 

-          تخم مرغ، نخود فرنگی، شیر، فرآورده های لوبیا، گندم

-          گردو خاک کرم ریز

-          کپک قارچی

-          دانه گرده

-          شوره سگ و گربه

 

استرس، خشم، و ناکامی می تواند درماتیت اتوپیک را بدتر کند، ولی نشان داده نشده است که موجب آن می شوند. عفونت های پوستی، درجه حرارت، و آب و هوا همچنین می تواند موجب عود آن شوند. دیگر چیزهایی که موجب عود می گردند عبارتند از:

 

-          عدم استفاده کافی از مرطوب کننده ها بعد از حمام

-          کاهش رطوبت در زمستان

-          آب و هوای خشک

-          حمام های طولانی یا دوش گرفتن زیاد

-          رفتن از عرق کردن به سمت یخ کردن

-          عفونت های باکتریایی

 

چگونه درماتیت اتوپیک درمان می شود؟

 

درمان وقتی خوب کار می کند که بیمار، اعضای خانواده، و پزشک با هم کار کنند. برنامه درمانی بر این اساس است:

-          سن

-          نشانه ها

-          سلامتی عمومی

 

شما باید به دقت برنامه درمانی را دنبال کنید. سعی کنید متوجه شوید که چه چیزهایی مفید یا مضر هستند. نشانه ها اغلب با مراقبت صحیح پوستی و تغییر شیوه زندگی بهبود می یابد.

هدف های درمانی درماتیت اتوپیک بهبود پوست و پیشگیری از عود  آن است. پزشک می تواند کمک به شما کند تا:

-          دارای یک برنامه مراقبت خوب پوستی شوید

-          از چیزهایی که منجر به عود می شوند پرهیز کنید

-          درمان نشانه ها وقتی كه  اتفاق می افتند

 

شما و اعضای خانواده باید تغییرات در پوست را زیر نظر داشته باشید برای یافتن اینکه کدام درمان بیشترین کمک را به شما  می کند.

 

داروها برای درماتیت اتوپیک عبارتند از:

 

-          کرمهای پوستی یا پمادها که ورم را کنترل می کنند و واکنش های آلرژیک را پایین می آورند

-          کورتیکو استروئیدها

-          آنتی بیوتیک برای درمان عفونت ها ایجاد شده توسط باکتری ها

-          آنتی هیستامین ها که افراد را خواب آلوده کرده و کمک به توقف خارش در شب می کند.

-          داروهای مهار کننده سیستم ایمنی

 

دیگر درمان ها شامل:

 

-          نور درمانی

-          مخلوطی از نور درمانی و دارویی به نام psoralen

-          محافظت پوستی که کمک به ترمیم پوست و سالم نگه داشتن آن می شود

-          محافظت ار آلرژن ها

 

درماتیت اتوپیک و واکسناسیون برای آبله

 

افراد با درماتیت اتوپیک نباید واکسن آبله را دریافت کنند. چون ممکن است ایجاد مشکلات وخیم در افراد با درماتیت اتوپیک کند.

 

چه تحقیقاتی در مورد درماتیت اتوپیک انجام شده است؟

 

تحقیق در زمینه علت درماتیت اتوپیک ، و چگونگی مدیریت درمانی ، درمان، و پیشگیری انجام شده است.

تحقیقات شامل:

-          ژنتیک

-          تغییرات بیوشیمیایی در پوست و گلبول های سفید

-          فاکتورهای ایمنی

-          نور درمانی

-          باکتری موسوم به استاف اورئوس

-          تحقیقات دارویی

 

هوميوپاتی

حقايقي در مورد هوميوپاتي

هوميوپاتي چگونه كار مي كند؟

واقعيت 1 : بقراط پدر پزشكي يونان باستان گفته است 2 قانون در نحوه  درمان وجود دارد:

1-      قانون ضد.

2-      قانون مشابهت.

هوميوپاتي بيمار را با استفاده از دارو با قانون مشابهت درمان مي كند.

پزشكي رايج از قانون ضد استفاده مي كند، مثل آنتي بيوتيك ها، ضد التهاب ها، ضد تشنج ها، ضد فشار خون ها، ضد افسردگي ها، ضد روان پريشي ها.

واقعيت2 : تئوري هاي هوميوپاتي بر پايه اصول و قوانين ثابت طبيعت است كه تغيير نمي كند،  بر عكس تئوري هاي پزشكي رايج كه دائمآ تغيير مي كنند.

واقعيت 3: هوميوپاتي ،  پزشكي Evidence base بر مبناي شواهد و بر اساس ثابت كردن به شيوه تجربي است.

واقعيت 4 : هوميوپاتي يك هنر و يك علم توآم با هم است.

واقعيت 5: شيوه اثبات داروي هوميوپاتي با روشي علمي تر در تست داروها  در مقايسه با شيوه پزشكي رايج است.

واقعيت 6: داروهاي هوميوپاتي بيدار كننده و تحريك كننده نيروي درماني خود بدن است. رمدي هاي فعال شده به عنوان يك كاتاليزور كه پروسه درماني را به حركت در مي آورد عمل مي كند.

واقعيت 7: هوميوپاتي تماميت شخص را درمان مي كند. داروهاي هوميوپاتي با مرتبط كردن الگوي توالي انرژي در تماميت بدن انسان كار مي كند كه باعث شروع پروسه درمان در بدن خود فرد مي شود.

واقعيت 8: هوميوپاتي كمك به بدن در بهبود خويش است كه بتواند بر بيماري غلبه كرده و سطح بالاتري از سلامتي را براي فرد به ارمغان مي آورد، در حالي كه پزشكي رايج با سركوب بيماري كار مي كند و بيمار را به سطح پايين تري از سلامتي مي برد.

واقعيت 9 : پزشكان هوميوپات در تلاش و در جستجوي راهي براي درمان علت بيماري به جاي درمان تآ ثيرات بيماري ها هستند.

داروهاي هوميوپاتي:

واقعيت10 : رمدي(دارو)هاي هوميوپاتي ارزان هستند.

واقعيت11: داروهاي پزشكي رايج گران هستند.

واقعيت12: بيش از 4000 داروي هوميوپاتي موجود است.

واقعيت 13: داروهاي هوميوپاتي هيچ گونه عوارض جانبي سمي ندارند.

واقعيت 14: هر ماده واقعي هوميوپاتي با استفاده از يك ماده مثل گياهان، املاح، و غيره ساخته شده است. در حالي كه بيشتر داروهاي مدرن ما كمتر از محتويات و مواد تشكيل دهنده آن خبر داريم.

واقعيت 15: هر دارويي با پوتنسي (توان) 12 تا 24 ، هنوز داراي مولكول هاي اصلي مواد تشكيل دهنده است و اين معروف به عدد اووگادرو است.

واقعيت 16: هر فرد بيمارمنحصر به فرد  است و در پزشكي هوميوپاتي به صورت فردي هر بيمار مورد بررسي قرار مي گيرد.

واقعيت17: پزشكان هوميوپات بيماري هاي ژنتيكي نيز درمان مي كنند و منشآ آنها را در 6 علت اصلي ژنتيكي طرح مي كنند: سل ، سيفليس، سوزاك ، سورا(گا ل) ، سرطان ، جزام

واقعيت 18: هزاران كتاب هوميوپاتي وجود دارد ، كه در بازارهاي فروش تخصصي موجود است و در مراكز عمومي به فروش نمي رسند. 

واقعيت 19: 5 بيمارستان هوميوپاتي در انگلستان وجود دارد از آن جمله در تامبريج، لندن، ولز، بريستول، ليورپول و گلاسكو

واقعيت 20: كمپاني هاي بزرگ داروسازي نمي خواهند مردم از طرز كار هوميوپاتي كه به چه خوبي كار مي كند،  بدرستي اطلاع يابند.

واقعيت21: در سال 2005 در گزارش نيمه نهايي منتشر شده سازمان بهداشت جهاني ، هوميوپتي را سودمند نشان داد و اين موضوع داروسازان بزرگ را به وحشت انداخت و مجله لانست آن را منتشر كرد.

واقعيت 21: در سال 2005 مجله لانست در جهت تخريب هوميوپاتي اقدام كرد كه 8 آزمايش بي نتيجه از 110 مورد را نشان داد در حالي كه 102 مورد مثبت بودند. و اين يك آناليز فريب دهنده بود.

متآناليز صورت گرفته در مركز منا قشه بر پايه 110 آزمايش كلنيكي دارونما كنترل شده هوميوپاتي و 110 آزمايش باليني طب رايج ( آلوپاتي ) بود كه گفته مي شد با هم مطابقت دارند. اينها به 21 آزمايش باليني از هوميوپاتي و 9 از طب رايج با كيفيت بالاتر و بعدآ‌ به به ترتيب به 8 و 6 كاهش يافت ، كه بزرگتر وبا كيفيت بالاتري بودند. آناليز نهايي نتيجه گيري مي كند كه تاثيرات كلينيكي هوميوپاتي در سطح دارونما است كه بر پايه 8 آزمايش كلينيكي بزرگتر و با كيفيت بالاتر هوميوپاتي  بوده است، مطلب چاپ شده لانست اشاره اي به اين نمي كند در عوض اين گمان و احساس را مي دهد كه نتيجه نهايي بر پايه همه 110 مطالعه باليني بوده است.

 http://www.pubmedce ntral.nih. gov/articlerende r.fcgi?artid= 1375230

واقعيت 22:آزمايشات كلنيكي بسياري وجود دارد كه نشان دهنده اين است كه هوميوپاتي كارآ است. در 24 سال گذشته بيش از 180 مورد كنترل شده و 118 مطالعه به صورت تصادفي كه به وسيله 4 متا آناليز جداگانه صورت گرفته است. كه در هر مورد تحقيقات نتيجه گيري شده است كه فوايد هوميوپاتي بيش از تاثيرات دارو نما است.

واقعيت 23: بيمارستان هوميوپاتي بريستول در نوامبر 2005 ميلادي مطالعه اي را منتشر كرد كه بر 6500 بيمار درمان هوميوپاتي صورت گرفته بوده است و نشان دهنده بهبودي كامل بر 70% آنها بوده است.

واقعيت 24: هوميوپاتي را نمي توان هرگز به طريقه دوسو كور تصادفي به صورت شايسته مورد تحقيق قرار داد ، چون هر تجويزي براي همان فرد و منحصر به فرد صورت مي گيرد و هيچ بيماري همانند بيمار ديگري نيست. چون به عنوان مثال 10 فرد با التهاب مفصل ، ممكن است هر كدام به يك داروي متفاوت از ديگري نياز داشته باشند.

واقعيت25: داروهاي هوميوپاتي بر حيوانات آزمايش و تست نمي شود.

واقعيت26: داروهاي هوميوپاتي بر حيوانات و كودكان بهتر از بزرگسالن و بالغين  تآثير مي گذارد و اين ثابت كننده اين است كه دارونما نيست.

واقعيت 27: دانشمندان بر اين نظر توافق دارند كه ،  زماني كه هوميوپاتي به وسيله انجمن هاي علمي پذيرفته شود شهرت علم بر تارك آن قرار مي گيرد.

واقعيت 28:پزشكان هوميوپات به مدت 4 سال در آناتومي و فيزيولوژي و همين طور در آسيب شناسي ، بيماري ها و دارو شناسي و فلسفه هوميوپاتي و نحوه آناليز بيماران تحت آموزش قرار مي گيرند.

واقعيت 30: پزشكان هوميوپات بيشتر بيماراني را درمان مي كنند كه از طريق زبان به زبان راجع به هوميوپاتي شنيده اند وبه سراغ آنها مي آيند و اغلب بيماران كساني هستند كه در جستجوي هوميوپاتي هستند چون درمان هاي رايج پزشكي مناسب آنها نبوده و از آن سودي نديده اند و يا از عوارض سوء داروهاي طب رايج مي ترسند.

واقعيت31: جامعه هوميوپاتي داراي هزاران و حتي مليون ها موارد نوشته شده بيماراني است كه نشان دهنده اثرات مثبت درمان هوميوپاتي مي باشد. برخي از هوميوپات ها حتي نوارهاي ويدوئي از بيماران خود دارند كه ثابت كننده اثر درمان بر آنها قبل و بعد از درمان است.

واقعيت 32:ويزيت هوميوپاتي در اروپا بين 50 تا 200 يورو در ساعت و حتي در مواردي بيشتر از اين مقدار متغيير است.

واقعيت33: در 30 سال اخير رايج شدن و مردمي شدن هوميوپاتي رشد داشته است و تخمين زده مي شود كه هر ساله بيش از 20% در سراسر جهان رشد داشته باشد.

واقعيت34: صدها نفر از افراد مشهور جهان در 200 سال گذشته از فوايد داروهاي هوميوپاتي استفاده كرده اند.  www.homeopathicrevo lution.com 

واقعيت35:هوميوپاتي در انگليس مورد حمايت جامعه اشراف آن كشور مي باشد و اين موجب گسترش و توسعه آن در آن كشور شده است. در كتاب هاي راهنماي هوميوپاتي ليست افراد حامي هوميوپاتي و داروخانه و بيمارستان هاي هوميوپاتي موجود است.

واقعيت36: پزشكان هوميوپات  امروزه در تمامي كشورهاي جهان وجود دارند. در هندوستان 100 دانشكده هوميوپاتي و حدود 250000 پزشك هوميوپات مشغول طبابت هستند.

واقعيت 37: در يك نظر سنجي توسط موسسه جهاني TGI از مردم اين سوال شد كه آيا به هوميوپاتي اعتماد دارند؟ و در صدهاي زير از مردم شهر نشين به اين سوال جواب آري را دادند: 62% در هند ، 58% در برزيل، 53% عربستان سعودي، 49% در شيلي ، 49% در امارات متحده عربي ، 40% در فرانسه، 35% در افريقاي جنوبي، 28% در روسيه، 27% در آلمان، 25% در آرژانتين، 25% در بلغارستان، 18% در ايالات متحده آمريكا، 15% در انگلستان. http://www.tgisurve ys.com/documents /TGIbarometerhom eopathy_Jan08. pdf 

واقعيت 38: رسانه هاي گروهي به طور كلي  تمايلي به دفاع از سودمندي هوميوپاتي و اعتبار 250 ساله اين حرفه را ندارند.

واقعيت 39:در ايالات متحده امريكا در سال 1900 ميلادي 22 دانشكده هوميوپاتي و بيش از 100 بيمارستان هوميوپاتي و بيش از 1000 داروخانه هوميوپاتي موجود بوده است.

 

 

 

عفونت دستگاه تناسلی

 

واژینیت یک التهاب واژن است که  اغلب به علت عفونتها ، که بعضی از آنها در ارتباط با بیماریهای جدی هستند. شایعترین عفونتهای واژن عبارتند از:

 

-          واژینیت باکتریایی.

-          تریکومونازیس.

-          عفونت قارچی واژن.

 

بعضی از عفونتهای واژنی از طریق تماس جنسی انتقال می یابد ، ولی دیگر عفونتها مانند قارچها احتمالأ از طریق تماس جنسی نیست.

 

واژینیت باکتریایی

 

واژینیت باکتریایی شایعترین علت علائم عائم واژنیت در زنانی است که در سن بچه زایی هستند.قبلأبه عنوان واژینیت نامشخص و یا واژینیت مرتبط با گاردنرلاGardnerella  می نامیدند. خبرگان سلامت مطمئن نیستند که فعالیت جنسی نفشی در واژینیت باکتریایی بازی کند.

واژینیت باکتریایی در نتیجه تغییرات در رشد باکتریهای واژن ایجاد می شود. این عدم تعادل شیمیایی زمانی اتفاق می افتد که انواع مختلف باکتری ها بیشتر از حد باکتری هایی که خوب هستند و بایند باشند شوند. به جای لاکتوباسیل( lactobacillus یک نوع باکتری طبیعی که می تواند به صورت طبیعی در واژن زندگی کند)، که تعداد آن زیاد است ،تعداد  باکتریهای دیگری مانند گاردنلا واژینالیسgardenerella vaginalis  ، باکتروئیدهاbacteroides  ،Mobiluncus و میکوپلاسما همونیسMycoplasma hominis  در واژن زنان با واژینیت باکتریایی دیده می شود. تحقیقاتی در زمینه نقش هر یک از این میکروب ها در علت یابی علل وازینیت باکتریایی در جریان است و کمک کننده است.، ولی هنوز نقش فعالیت جنسی در ایجاد و توسعه واژینیت باکتریایی را نفهمیده اند. تغییر در جفت جنسی، استفاده از آی یو دی(وسیله داخل رحمی پیشگیری از حاملگی)IUD  ،دوش واژینال خطر گرفتن واژینیت باکتریایی را در زنان بیشتر می کند.

 

نشانه ها

 

شایعترین نشانه واژینیت باکتریایی غیر طبیعی است ، ترشحات بد بوی واژن. بعضی از زنان آن را به بوی شبیه ماهی تشبیه می کنند که بعد از تماس جنسی قابل توجه است.تقریبأ نیمی از زنان با علائم واژینیت باکتریایی ، هیچ نشانه ای ندارند. یک مراقب سلامتی بایستی این علائم را دیده و معاینه بالینی انجام می دهد و ممکن است تشخیص را به وسیله آزمایش مایعات واژن ثابت کند.

 

دیگر نشانه ها شامل:

-          ترشح رقیق واژن ، معمولأ سفید یا خاکستری رنگ.

-          درد در هنگام ادرار کردن.

-          خارش اطراف واژن.

 

تشخیص

 

یک پزشک می تواند یک نمونه از مایع واژن را در زیر میکروسکوپ دیده ، یا به صورت رنگ آمیزی و یا نور مخصوص ، برای دیدن باکتریهای در ارتباط با واژینیت. سپس میتواند تشخیص واژینیت باکتریایی بدهد بر پایه و اساس

-          نبودن لاکتوباسیلا

-          وجود تعداد زیادی سلولهای راهنما"Clue cell"(سلولهایی از بافت پوششی وازن که با میکروبهای واژینیت باکتریایی پوشیده شده است).

-          بوی ماهی

-          تغییرات ترشحات طبیعی واژن

 

درمان

 

پزشک از آنتی بیوتیکهایی مانند مترونیدازول یا کلیندامایسین برای درمان زنان با واژینیت باکتریایی استفاده می کند. کلأ  همسران آنها درمان نمی شوند.

 

عوارض

 

در اغلب موارد ، واژینیت باکتریایی عارضه ای به جا نمی گذارد.خطرات اثبات شده ای در رابطه با واژینیت باکتریایی و ایجاد بیماریهای التهابی لگن(PID) وجود دارد.PID  یک بیماری جدی در زنان است که می تواند موجب نازایی و حاملگی خارج از رحم (Ectopic)شود.

واژینیت باکتریایی همچنین می تواند ایجاد مسائل دیگری مانند زایمان زودرس، و بچه های با وزن تولد کم کند. بنابراین بعضی از متخصصان زنان توصیه می کنند که تمام زنان حامله ،چه نشانه داشته باشند یا نداشته باشند، و قبلأ بچه نارس به دنیا آورده اند برای واژینیت باکتریایی چک شوند. زن حامله ای که قبلأ بچه نارس به دنیا نیاورده است باید درمان شود ،اگر نشانه و دلایل آزمایشگاهی مبنی بر واژینیت باکتریایی دارد.

واژینیت باکتریایی همچنین همراه با افزایش شانس گرفتن سوزاک یا عفونت اچ آی وی HIV است که موجب ایدز می شود.

 

تریکوموناسیسTRICHOMONIASIS

 

یکی از شایعترین عفونتهایی است که از طریق تماس جنسی منتقل می شود(STIs) . بر اساس گفته مرکز کنترل بیماریهای امریکاCDC ، حدود 7/4 میلیون مورد جدید در مردان و زنان هر ساله در ایالات متحده اتفاق می افتد.

تریکوموناسیس به وسیله یک انگل به نام تریکوموناس واژینالیسTrichomonas vaginalis ایجاد میشود.تریکوموناز ابتدا یک عفونت دستگاه مجاری ادراری است. واژن شایعترین محل برای عفونت در زنان ، و پیش آبراه(Urethra)  شایعترین در مردان است.

 

نشانه ها

 

تریکوموناسیس ، مانند دیگر عفونتهای منتقل شونده از طریق جنسی(STIs)، اغلب بدون هیچ نشانه ای اتفاق می افتد.اغلب مردان عفونی هیچ نشانه ای ندارند.زنان زمانی نشانه دار می شوند که معمولأ 5 تا 28 روز از در معرض پارازیت قرار  گرفتن آنها گذشته باشد.

اگرچه بعضی از زنان عفونی نشانه های جزیی و یا بدون نشانه هستند، خیلی از آنها نشانه دارند. نشانه های زنان عبارتند از:

-          ترشحات زیاد ، زرد متمایل به سبز یا خاکستری .

-          ناراحتی در زمان تماس جنسی.

-          بوی واژن.

-          ادرار کردن دردناک.

 

آنها همچنین ممکن است تحریک و خارش ناحیه تناسلی و در موارد نادر،دردهای زیر شکمی داشته باشند.

در صورت وجود ،نشانه ها در مردان شامل،ترشح رقیق سفید رنگ از آلت تناسلی و دردناک بودن یا اشکال در ادرار کردن و خروج منی داشته باشند.

 

تشخیص

 

یک پزشک می تواند تریکوموناسیس را به وسیله انجام آزمایش بر مایع گرفته شده از واژن یا آلت تناسلی مردانه تشخیص دهد، معاینه بالینی نشان دهنده زخمهای قرمز بر گردن رحم و یا داخل واژن است.

 

درمان

 

چون مردان می توانند بیماری را به جفت خود منتقل کنند حتی زمانی که هیچ نشانه ای ندارند، پزشکان توصیه می کنند که هردو جفت برای خلاصی از پارازیت درمان شوند.پزشکان معمولا از مترونیدازول در یک دوز واحد برای درمان افراد عفونی استفاده می کنند.

 

پیشگیری

 

مطمئن ترین راه پیشگیری از گرفتن بیماریهای STIs پرهیز از تماس جنسی است، یا در ارتباط بودن طولانی مدت با یک همسر که آزمایش شده و معلوم است که عفونی نیست.استفاده از کاندوم در مردان به طرز صحیح در خلال تماس جنسی کمک به پیشگیری از گسترش تریکوموناسیس می شود.

 

عوارض

 

تحقیقات نشان دهنده یک ارتباط بین تریکومناسیس و دو عارضه جدی است. تحقیقات علمی بیانگر این نکته است که تریکوموناسیس همراه با حداقل 3 تا 5 برابر افزایش خطر انتقال HIV و ممکن است یک زن بچه های کم وزن زایمان کند و یا نوزادان نارس باشند . دانشمندان احتیاج به انجام تحقیقات بیشتری برای مشاهده این ارتباطات  دارند.

 

عفونت قارچی واژن

 

عفونت قارچی واژن ، یا کاندیداسیس Vulvovaginal candidiasis یک علت شایع سوزش واژن است. این عفونت شایع قارچی زمانی اتفاق می افتد که یک عدم تعادل در قارچهای موسوم به کاندیدا البیکانسCandida albicans باشد.اگرچه این عفونت به عنوان یک STI در نظر گرفته نمی شود ، 12 تا 15 درصد مردان بعد از تماس جنسی با جفت عفونی خود درگیر شده اند.

چند عامل در ارتباط با افزایش عفونت در زنان است از جمله:

-          حامله بودن

-          داشتن بیماری قند که تحت کنترل نباشد

-          استفاده از قرصهای ضد حاملگی خوراکی یا آنتی بیوتیکها

 

دیگر عواملی که میزان عفونت قارچی را با استفاده از آنها بالا می رود عبارتند از:

-          دوشDouches

-          اسپری های بهداشتی معطر زنانه

-          آنتی بیوتیک های موضعی و داروهای استروئی

پوشیدن لباسهای تنگ و لباسهایی که تهویه خوبی ندارند و زیر جامه ها همچنین می توانند ارتباط با واژینیت داشته باشند.زنان بایستی با مراقبان سلامتی خود برای یافتن علل احتمالی زیر بنایی عفونت مزمن قارچی خود کار کنند.

متخصصان زنان نمی دانند که آیا قارچ میتواند از طریق تماس جنسی منتقل شود.چون اغلب تمامی زنان قارچ را در واژن خود دارند، این برای محققان مشکل است که این مقوله را مطالعه کنند.

 

نشانه ها

 

شایعترین نشانه عفونت قارچی در زنان خارش ،سوزش،و آزردگی واژن است. ادرار کردن دردناک و تماس جنسی دردناک همچنین شایع است.

ترشحات واژن معمولأ وجود ندارد و ممکن است به میزان کمی باشد.ترشح ضخیم سفید مایل به خاکستری به عنوان نمونه به پنیر عشایری(روستایی) تشبیه می شود، اگر چه میتواند از آبکی به غلیظ متغیر باشد.اغلب جفت های مرد زنان با عفونت قارچی هیچ نشانه ای از عفونت ندارند. بعضی مردان، هرچند که ، راش های موقت و سوزش آلت بعد از تماس جنسی داشته اند اگر از کاندوم استفاده نکرده باشند.

 

تشخیص

 

چون چند علامت و نشانه مشخصه معمولا وجود دارد، پزشکان نمی توانند تشخیص این وضعیت را با تاریخچه پزشکی و معاینه بالینی دهند. آنها معمولا تشخیص عفونت قارچی را با ازمایش ترشحات واژ« در زیر میکروسکوپ برای اثبات قارچ می دهند.

 

درمان

 

داروهای ضد قارچ مهبلی  متنوعی برای درمان عفونت قارچی در دسترس است.زنان می توانند کرم های ضد قارچ را خریداری کرده و مستقیما در ناحیه درگیر استعمال کنند، قرصهای خوراکی ،یا شیاف های کلوتریمازولclotrimazole،میکونازولmiconazole،بوتکونازولbutoconazole،تیوکونازولtioconazoleبرای استفاده در واژن وجود دارند. به علت اینکه عفونتهای باکتریایی واژن ، تریکوموناز ، و عفونت قارچی ،بر پایه نشانه ها به تنهایی مشکل بتوان آنها را از هم تشخیص داد ، یک زن با نشانه های واژنی باید پزشک خود را برای تشخیص دقیق قبل از استفاده از این محصولات ملاقات نماید.

 

دیگر محصولات بر پیشخوان شامل آنتی هیستامین ها (ضد حساسیت ها)و کرمهای بیحس کننده که فقط نشانه ها را می پوشانند و عفونت را درمان نمی کنند.

زنانی که عفونت مزمن و یا مکرر قارچی دارند ممکن است احتیاج به درمان با کرمهای واژینال و داروهای خوراکی برای طولانی مدت داشته باشند.

زنان با عفونت HIV ممکن است عفونت قارچی شدید داشته باشندکه اغلب به درمان جواب نمی دهند.

 

دیگر علل التهاب واژن

 

اگرچه اغلب عفونت های واژن در زنان به علت باکتری ها،تریکومونا،یا قارچ استممکن است دیگر علل نیز باشند . این علل شامل واکنش های حساسیتی ،تحریک کننده ها و دیگر بیماریهای منتقل شونده از طریق جنسی STIs هستند.

نشانه های حساسیت می تواند به علت استفاده از اسپرم کش ها ،محصولات بهداشتی واژن،پاک کننده ها،و نرم کننده های پارچه باشد.التهاب دهانه رحم از این محصولات اغلب همراه با ترشحات غیر طبیعی واژن است، ولی پزشکان می توانند با آزمایش به آنها بگویند که عفونت باکتریایی وجود دارد یا نه.

 

تحقیقات

 

برای کنترل التهاب واژن ، تحقیق به سمت یافتن فاکتورهایی که باعث تشدید رشد و پتانسیل های بیماری زا ی میکروبهای واژن است. این اطلاعات کمک به بهبود بخشیدن تلاشهای درمانی و پیشگیری از واژینیت می کند.نمی توان به عنوان یک آزردگی بی خطر دانست ، واژینیت یک موضوع مطالعات جدی برای دانشمندان است که روشن کنند نقش آن را در ارتباط با وضعیت هایی مانند عفونتهای لگنیPID  و عوارض در رابطه با حاملگی.

تحقیقاتNIAID یک ارتباط بین لاکتوباسیل و محافظت از واژینیت باکتریایی را دریافت.آنها سپس یک شیاف واژینال ازلاکتوباسیل را که کمک به رشد باکتری های خوب در واژن می کند ابداع کردند. تحقیقات اکنون در حال مطالعه استفاده از شیاف لاکتو باسیل واژینال همراه با مترونیدازول خوراکی برای درمان و پیشگیری از واژینیت باکتریایی است.

در اکتبر 2003 ،دیگر پروژه NIAD توالی کدهای ژنتیکی تریکوموناس واژینالیس را تکمیل کرد.تحقیقات در اغاز فهم بیولوژی و راه های نو بری جلوگیری از بیماری است.تریکوموناس واژینالیس همچنین مورد علاقه خاص به تحقیقات پزشکی زیستی است به علت نقش آن در انتقال HIV ،بیماری اطفال ،و مساعد بودن به گرفتن سرطان دهانه رحم.